در
این زمینه تحقیقی انجام نشده و آماری به دست نیامده است. به همین علت
نمیتوان به طور قطع در این باره نظر داد. شاید بهتر باشد از پرستارانی که
مهاجرت کردهاند نظرسنجی کرد تا متوجه شد علت عمدهای که باعث خروج آنان از
کشور شده است، چیست و چطور شکل گرفته است. از سویی آماری که از قبل در دست
بوده نشان میدهد در سال 93 تعداد مهاجرت پرستاران 500 نفر و در سال 94،
350 نفر بوده است. هرچند این 350 نفر هم اهمیت بالایی دارند و نمیتوان به
آنان بیتوجهی کرد، اما باز هم آمارها به صورت دقیق از رشد افزایشی مهاجرت
این حرفه خبر نمیدهند.
همچنین
در زمینه عوامل تحریککننده و تشویقکننده پرستاران به مهاجرت، باید به
نقش موسسههای مهاجرتی توجه بسیاری کرد. این موسسهها با تبلیغات فراوان و
برگزاری کلاسهای آموزشی عملی و غیرعملی و کلاسهای زبان همگی روند انجام
مهاجرت را تسهیل میکنند و همین موضوع باعث شده پرستاران بیشتر به مهاجرت
راغب شوند. هرچند که باید این موضوع را هم در نظر داشت که شرایط شغلی در
کشورهای دیگر با شرایط داخلی متفاوت است. در کشورهای دیگر زندگی پرستار به
لحاظ مالی با تنها یک شیفت تامین است. پرستاران روزهای استراحت دارند و به
سلامت روانی و جسمانی آنها توجه زیادی میشود. این در حالی است که در
ایران بسیاری از پرستاران مجبور هستند برای درآمد بیشتر دو شیفت کار کنند و
همین موضوع آنان را فرسوده میکند. به شرایط روحی و روانی پرستاران در
داخل کشور توجه زیادی نمیشود و بسیاری بعد از مدتی از کار زده میشوند.
برای مثال پرستاران در بیمارستانهای روانی، سوختگی یا بخشهای سرطانی به
لحاظ جسمی و ذهنی تحت فشار زیادی هستند و کار مداوم در این شرایط روی آنها
تاثیر زیادی دارد. در سال 67 زمانی که قائممقام سازمان نظام پرستاری بودم
طرحی به هیئت دولت ارائه کردم مبنی بر اینکه کار پرستاری سخت و زیانآور
است و باید برای این حرفه تسهیلاتی در نظر گرفته شود. در نهایت این طرح
تصویب شد و اکنون پرستاران از برخی تسهیلات شغلی بهخاطر دشواری کاری
برخوردار هستند. اما همچنان شرایط کاری این رشته جای بهبود دارد و نمیتوان
این موضوع را انکار کرد.
یکی
از مسائلی که باعث اختلاف بین پزشکان و پرستاران میشود، اختلاف در کارانه
است. حقوق این دو حرفه شاید تفاوت زیادی با هم نداشته باشد اما در کارانه
اختلاف بسیاری دارند. این در حالی است که در بیمارستانها بسیاری از کارها
بر دوش پرستار است، در حالی که حقوق آن را دریافت نمیکند. برای مثال در
بخش دیالیز بیشتر کار بر دوش پرستار است و مسئولیت سنگینی دارد، یا در بخش
مراقبتهای ویژه پرستاران به صورت تمام وقت بیماران را تحت نظر دارند و
پزشک تنها گاه به گاه نظارت میکند. این در حالی است که با تمام اینها
پزشکان کارانه بیشتری بابت کار در بخش ICU یا دیالیز دریافت میکنند.
همچنین پرستار بیشتر از پزشک با بیمار و مشکلات و مسائل آن در ارتباط است.
در چند سال گذشته کارانه پرستاران هم افزایش داشته است اما این افزایش کافی
نیست و همچنان نیاز به بررسی و رسیدگی بیشتر دارد.
با
این همه باید در نظر داشت که در همه جای دنیا پرستاری رشته بسیار دشواری
است که باعث میشود عدهای آن را رها کنند. این بدین معنی نیست که لزوماً
میتواند ارتباطی با مشکلات رشته پرستاری در داخل کشور داشته باشد.