شفا آنلاین>سلامت>سرطانهای سیستم عصبی از دشوارترین انواع سرطان شناخته میشوند. یکی از علل این دشواری بهخاطر تشخیص دیرهنگام آن است
به گزاش
شفا آنلاین، این نوع از سرطان را نه میشود مورد
غربالگری قرار داد و نه میشود با راهکارهای درمان مکمل مداوا کرد. به
همین علت در تمام کشورهای پیشرفته دنیا، تمرکز بر روی تشخیص زودهنگام این
بیماری و درمان آن در مراحل اولیه است. این اقدامات و مدیریتها به زمان و
آمار و اطلاعات احتیاج دارد. اما میزان شیوع این بیماری در کشور به چه صورت
است؟ تا چه اندازه بیماران مبتلا شده درمان میشوند و چه تجهیزات پزشکی
برای تشخیص و درمان آن احتیاج است؟ در این گزارش تلاش شده است تا به این
پرسشها پاسخ داده شود.
کنگره
نوروانکولوژی برای نخستین بار با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی، با هدف پاسخ
به این پرسشها و رسیدگی به وضعیت این بیماری در کشور برگزار شده بود. در
این گزارش تلاش شده است تا بازتاب مسائل مطرح شده در این گردهمایی مورد
بررسی قرار بگیرد.
آماری از میزان شیوع در دست نداریم فرید
نژاددادگر، متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی و استادیار دانشگاه علوم پزشکی
آزاد اسلامی در رابطه با چالشهای پیش روی این بیماری گفت: «یکی از مهمترین چالشهایی که ما در زمینه بیماری
سرطانهای مغز و سیستم عصبی داریم، مسئله نبود اطلاعات کافی است. ما در
صورتی میتوانیم مدیریت خوبی در زمینه بهبود وضعیت و کیفیت درمان بیماریها
داشته باشیم که اطلاعات ما در آن زمینه بالا باشد. این در حالی است که ما
آمار دقیقی از میزان شیوع این بیماری در دست نداریم و همین موضوع مشکلات
بسیار زیادی برای سیستم مدیریتی ایجاد کرده است.» دادگر در مورد مقایسه
شیوع این سرطان با باقی دیگر انواع سرطان گفت: «به صورت واضح میزان گزارش
ابتلا به این نوع از سرطان در چند سال گذشته افزایش داشته است. شاید این
افزایش به اندازه سرطانهای رایجی مانند معده و پستان نباشد اما نسبت به
سایر سرطانهای نایاب هم بیشتر است و روند افزایشی هم داشته است.» وی
همچنین در ادامه از اقدامات انجام شده در زمینه مراکز ثبت سرطان خبر داد:
«مراکز متعددی مانند مرکز ثبت سرطان و مرکز تحقیقات سرطان میزانی از این
اطلاعات را جمعآوری کردهاند. اما به هر حال این اطلاعات کامل و کشوری
نیست و ما به یک پیمایش ملی نیاز داریم تا بتوانیم با اطلاعات درست این
موضوع را مدیریت کنیم. علاوه بر این پخش اطلاعات هم اهمیت دارد. زمانی که
مردم یک شهر بدانند انجام یک عادت غلط منجر به چنین بیماری مهلکی میشود از
انجام آن خودداری میکند یا اگر شهردار بفهمد در شهر عاملی منجر شده تا
مردم به این بیماری مبتلا شوند از ادامه آن جلوگیری خواهد کرد. در وزارت
بهداشت اقداماتی برای این گردآوری اطلاعات انجام شده است که امیدوار هستیم
با گذشت زمان این اطلاعات را تکمیل و منتشر کنند.»
تومور با سردرد میگرنی اشتباه گرفته میشود این
متخصص رادیوتراپی در ادامه بحث به چالشهای تشخیص این بیماری اشاره کرد و
گفت: «سرطان مغز و اعصاب هم درمان و هم تشخیص پیچیده و دشواری دارد. مشکل
اینجا است که بسیاری از مردم سردردهای خود را جدی نمیگیرند و آن را به
میگرن یا اضطراب مرتبط میکنند. پزشکان عمومی و حتی متخصص هم گاه به آنچه
بیمار میگوید توجهی ندارند یا پرسشهایی که باید از بیمار شود را
نمیپرسند. به همین علت زمانی بیماری تشخیص داده میشود که بیماری بسیار
پیشرفت کرده است و حال اقدام به جراحی یا درمان شیمیایی یا غیرممکن است یا
عارضههای سنگین دارد. به همین علت باید نه تنها مردم بلکه به پزشکان هم
آموزش داد که این بیماری چه علائمی دارد و نشانههای آن جدی گرفته شود. 20
تا 30 درصد سردردهای توموری علائم واضحی دارند، مانند عدم تعادل، تداخل در
دید تفاوت در شدت و محل و بازههای زمانی سردرد. اما باقی این موارد نیاز
به آموزش و دقت بیشتر دارند.»
تجهیزات کمی داریم اما
دستگاههای تشخیصی تصویربرداری تا چه اندازه در تشخیص موثر هستند؟ دادگر
در این زمینه پاسخ داد: «متاسفانه تجهیزات پزشکی کافی و با کیفیت در کشور
به قدر کافی نداریم. دستگاههای امآرآی به شرطی که به روز شده باشند و
بتوانند با کیفیت بالا از تراکنشات مغزی بیمار تصویربرداری کنند موثر
هستند. در غیر این صورت آنها هم کارایی چندانی ندارند. بسیار پیش میآید که
بیماران نسخه امآرآی خود را میآورند ولی تصویر به هیچ عنوان کیفیت کافی
را ندارد تا به پزشک در تشخیص درست بیماری کمک کند. در چنین شرایطی هم
بیمار هزینه کرده است و هم پزشک نمیتواند کاری از پیش ببرد. از سویی ما
متخصص نورورادیولوژیست کم داریم و نیاز به چنین تخصصی بسیار احساس میشود.»
توزیع تجهیزات با برنامه باشد
وی در رابطه با راهحل این مسئله گفت: «پیشنهاد میشود با
سرمایهگذاری و توجه بیشتر به این مسئله، مشکل تجهیزات پزشکی برطرف شود. ما
دانش تشخیص و دانش درمان این نوع از سرطان را به خوبی داریم. اگر بتوانیم
بیماری را به موقع و درست تشخیص دهیم میتوانیم نه تنها از خروج بیماران
جلوگیری کنیم، بلکه خود ما هم قطبی برای درمان بیماران منطقه و جذب مدیکال
توریسم باشیم. نکتهای که اینجا اهمیت دارد، مدیریت درست سرمایه است. کار
اشتباهی است اگر ما تعداد زیادی از دستگاه را وارد کرده و آن را با توجه به
نیاز منطقهای و پراکندگی جمعیت توزیع نکنیم. این تجهیزات هم لازم نیست در
هر شهر و روستا کوچکی موجود باشد. اما با توجه به میزان نیاز آن منطقه و
تراکم جمعیت دستگاهها باید پراکنده شوند. نمیتوان برای مثال در مدیریت
گفت هر شهر یک دستگاه. چرا که شاید یک شهر بیماران بیشتر یا جمعیت بیشتری
داشته باشد و در یک شهر اصلاً نیازی به آن دستگاه وجود نداشته باشد. نکته
دوم این است که پزشکان هم نباید در استفاده از دستگاهها و تجهیزات درگیر
افراط کنند. برخی از پزشکان زمانی که یک دستگاه جدید وارد میشود به صورت
بیرویه آن را به بیماران تجویز میکنند تا نتایج دستگاه را ارزیابی کنند.
این در حالی است که این کار هزینه سنگینی بر دوش بیمار میگذارد و
غیرضروری است.»
تا آمار کافی نباشد تدوین راهنماهای بالینی غیرممکن است دادگر
در ادامه در مورد راهکار پیشنهادی به این مسئله، تدوین راهنماهای بالینی
بومی را توصیه کرد و ادامه داد: «اینجا است که نیاز به راهنماهای بالینی
مشخص میشود. ما زمانی که اطلاعات کافی در مورد میزان شیوع بیماری را داشته
باشیم، میتوانیم به خوبی در مورد آن سرمایهگذاری و مدیریت کنیم. همچین
بر اساس آن راهنماهایی تدوین کنیم که دقیقاً چه بیمارانی با چه علائمی به
چه درمانهایی احتیاج دارند تا پزشکان به صورت بیرویه از تجهیزات تشخیصی
استفاده نکنند و درمانها هم سلیقهای نباشد. اما مسئله اینجا است که تدوین
این راهنماهای بالینی بدون آمار و اطلاعات کافی غیرممکن است و ترجمه کردن
آنها از روی راهنماهای خارجی هم به کار نمیآید. چرا که درمانی که بر روی
بیماران ایرانی به خوبی پاسخ میدهد و موثر است، روی بیماران فرانسوی و
کانادایی این تاثیر را ندارد. به همین علت به نقطه اول برمیگردیم و
میبینیم گره شروع همه راهکارها در همان مسئله اطلاعات نهفته شده است.»
استادیار
دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران، در رابطه با چالشهای درمانی این نوع از
سرطان به گفت: «در زمینه داروها وضعیت مناسبی داریم. داروها به راحتی
در اختیار بیماران قرار میگیرد، تحت پوشش بیمه است و کیفیت بالایی دارد.
اما در زمینههای جراحی و رادیوتراپی با همان مشکل تشخیص دیرهنگام مواجه
هستیم. زمانی بیمار در اختیار جراح سرطان قرار میگیرد که سرطان اکثر
بخشهای مغز را درگیر کرده است و به همین خاطر انجام ان بدون عارضههای
جراحی یا حتی زنده ماندن بیمار دشوار است. خود جراحیهای روباتیک و
میکروسکوبیک هم پیچیدگیها و دشواریهای زیادی دارند که بسیاری از آنها به
تجهیزات پیشرفته نیاز دارد.
دانش استفاده از این تجهیزات در دست ما است،
اما در همه جای کشور این تجهیزات درمانی و جراحی وجود ندارد.» در پایان
دادگر اضافه کرد: «سرطان سیستم عصبی بیماری دشواری است که با تشخیص بهتر و
سریعتر بیمار میتواند به خوبی مداوا شود. در تومورهای خوشخیم که زود
تشخیص داده میشوند میزان درصد این مداوا تا 80 تا 90 درصد هم میرسد.
برای همین نیاز به جلب توجه عمومی به این بیماری و انجام سیاستگذاری و
مدیریت صحیح بیشتر حس میشود.»