به گزارش شفا آنلاین،شاید باورش برای خیلیها سخت باشد که یک انگشتر نقره 10 - 20 گرمی با نگین عقیق یمن، میلیون ها تومان آب بخورد! قیمت هرگرم نقره هزار و 820 تومان است و قیمت نگینش هم خیلی باشد یک میلیون. با یک حساب سرانگشتی برق از کله آدم میپرد که چرا اینقدر گران؟ انگشترهایی که از نمونههای خارجیاش دهها و شاید صدها برابر گرانتر هستند.
انگشتربازی و تسبیحبازی هم مثل کفتر و قناری و خروس و مرغ بازی، دنیای عجیب و غریبی دارد؛ دنیایی که سینهچاکانش برای تصاحب یک شیء یا حیوان مورد علاقهشان حاضر به پرداخت هر قیمتی هستند. دوستی را میشناسم که هرچندماه یکبار برای خریدن خروس و مرغ لاری از تهران به کابل و نیمروز و هرات میرود. وقتی دست پر برمیگردد، لاریبازهای قدیمی جلوی خانهاش صف میکشند که ببینند فلانی از افغانستان چه ارمغانی با خود آورده!
انگشتربازها حکایت خود را عشقبازی میدانند. آنها میگویند شاید قیمت
مادی انگشتری یک میلیون باشد ولی بسته به هنر و جنس و سازنده و نوع
نگیناش، قیمت معنوی آن بالا میرود. حالا تا کجا؟ بستگی به خریدار و
فروشنده دارد. 200 هزار، 500 هزار، یک میلیون، 5 میلیون، 15 میلیون، 30
میلیون، 100 میلیون یا...
سراغ گرفتن از انگشتر و تسبیحفروشها کار آنچنان سختی نیست، ولی کسانی که
مجموعههای ارزشمندی دارند و به اصطلاح کلکسیوندارند، نه. از قضا و
بهطور تصادفی با یکی از کلکسیونداران انگشتر و تسبیح آشنا شدم. وقتی بخشی
ازمجموعههایش را در صفحه مجازیاش دیدم، هوش از سرم پرید. حتی وسوسه شدم
که یکی از آنها را بخرم. ولی برای خرید ارزانترینش باید 2- 3 برابر حقوقم
را کنار بگذارم.
تفاوتهای سره و ناسره
قرار گذاشتن با مجموعهداران صنایع دستی و جواهرات و گوهرداران به این
راحتیها نیست. بیشترشان تمایلی برای مصاحبه ندارند. آن هم با هزار و
یک دلیل موجه و غیرموجهی که برای آدم میشمارند، بگذریم. با موافقت
وحید نساج که مهندس رایانه است برای مصاحبه و دیدن مجموعههایش به
دفتر کارش میرویم.
برخلاف تصورم هیچ جای دفتر از تسبیح و انگشتر و سنگهای معدنی تراش نخورده خبری نبود. مهندس پس از چند دقیقه میرود و از کشوهای میز، جعبههای کوچک چرمی سیاه رنگی که لنگهشان را در فیلمها دیدهام، بیرون میآورد. شاید داخل هر کدام صدتایی انگشتر باشد. همهرنگ و همه مدل. آنقدر زیبا و چشمنوازند که آدم را محو تماشای خود میکنند.
از نساج درباره انگشترهایش میپرسم و اینکه با بقیه انگشترهایی که توی
بازار از 20 - 10 تا 300 - 200 هزار تومان قیمت دارد، چه فرقی میکند؟
2 انگشتری با نگین زردرنگ توی انگشتش میکند و میگوید: «خب خیلی فرق
میکند. سنگهای معدنی بستگی به مرغوبیت و کشوری که از آن استخراج شدهاند و
از طرفی سازنده رکاب انگشتر، قیمتشان تومنی هزار تومن تفاوت دارد. مثل
این انگشتری که توی دستم است. نگینش شرف الشمس است با رکاب دستساز یکی از
استادان رکابسازی. به نظرتان قیمتش چند است؟
قیمتش میلیونی است. حالا این انگشتر را ببیند(انگشتری با نگین زردرنگ که رنگش متفاوتر از انگشتر خودش است) نگین آن هندی است و رکابش دستساز نیست. خیلی بیارزد 30هزار تومان. ولی بعضیها از ناآگاهی مردم سوءاستفاده میکنند و آن را به عنوان انگشتر دستساز و نگین یمنی اصل چند صد هزارتومان میفروشند. البته باید بگویم این اشکال به خود فروشنده برمیگردد که از قصد برای سودآوری بیشتر، اطلاعات درستی به خریداران نمیدهد؛ مثلاً باکلمات بازی میکند و به خریدار میگوید نگین عقیق است ولی اطلاعاتی نمیدهد عقیق کجاست؟ یمنی، هندی، برزیلی یا چینی! اگر نوع عقیق مشخص شود قیمت انگشتر بالا و پایین میشود.»
سؤال من و کسانی که سررشتهای از جواهرات و سنگهای زینتی ندارند این است که چطور میتوان اصل را از بدل تشخیص داد؟ نساج پاسخ میدهد: «برای اطلاع از مرغوبیت و اصل بودن نگین انگشتر، خریداران 2 راه دارند؛ یا اینکه سراغ قدیمیها و باتجربههای این حرفه بروند یا اینکه به مراکز گوهرشناسی که تحت نظر صنف طلا و جواهر و سازمان فنی و حرفهای است مراجعه کنند. مؤسسات گوهرشناسی برای تأیید اصالت، نوع سنگ و میزان کیفیت گواهینامه صادر میکنند.»
او انگشتری زیبا با نگین صورتی رنگ را از درون جعبه کوچکی بیرون میآورد و
ادامه حرفهایش را میگیرد: «ببینید این انگشتر را هرکجا ببرند با استناد
به این شناسنامه و تأییدیههای کارشناسانی که آن را امضا کردهاند،
میشود آن را خرید و فروخت.»
قیمتهای میلیونی انگشترهای خاص
انگشترهای زیادی روی میز چیده شدهاند با نگینهای قرمز، آبی، سبز، صورتی
و... نگینهایی هم هستند که شبیه چشم قورباغهاند؛ انگشترهایی که تا به
حال لنگهشان را ندیدهام. روی بعضی از نگینها با خط بسیار ریز و
ماهرانهای حکاکی شده. بیشتر نوشتهها با خط نستعلیق یا آیههای قرآنی
هستند یا ذکرهای مستحبی. رکابها هم در زیبایی و تنوع دستکمی از نگینها
ندارند. رکابهایی که گویی نگینها را درآغوش گرفتهاند؛ مثل رکاب «دو دست و
دلبر.»
نساج درباره رکاب انگشترها که در ارزشگذاریشان بسیار مورد توجه قرار میگیرند، عنوان میکند: «مبنای قیمتگذاری یک انگشتر شامل رکاب و نگین و خط حکاکی شده آن است. مثلاً رکاب از چه نقرهای است و ساخت دست است یا ماشین؟ رکابهایی که ماشینی هستند قیمت بسیار پایینتری نسبت به رکاب دستساز دارند و قیمتشان بین 10 تا 100 هزار تومان است ولی رکابهای دستساز بر اساس وزن و نوع قلم و کارهای مازادی مثل مخراجکاری و قلمزنی، قیمت فزایندهای میگیرند. البته ساخته برخی از قدیمیها مثل حاج حسین جدی قیمتی بالای 10میلیون است که نمونههای کمیاب آن در کشورهای عربی خرید و فروش میشود.
اما مبنای دیگر قیمتگذاری یک انگشتر اصل و نفیس، نگین است. نگین براساس اینکه جواهر است یا سنگ معدنی ارزشگذاری میشود. نگینهای با کیفیت و پاک و درخشنده و کمیاب حتی بر ارزشمند شدن رکاب و در کل یک انگشتر میافزاید. سومین مبنا هم خطی است که روی نگینها حک میشود. متأسفانه صنعت حکاکی روی نگین و جواهرات چند سالی است دستخوش تقلب شده و برخی سودجویان نگینهایی را که با ماشین روی آنها نوشته شده به اسم نگین خطی کار دست، میفروشند. چینیها حتی در این صنعت هم وارد شدهاند. به هر حال اگر نگینی خط حکاک معروفی را یدک بکشد چندین برابر بر ارزشش افزوده میشود. نگینهایی سراغ دارم که به قیمت 100 تا 200 میلیون به فروش میرسند.»
مهندس درباره انگشترهایی که صدها حلقه از آن را از گوشه و کنار کشور جمعآوری کرده، حرف میزند و من هم نگاهم به انگشترعقیقی به رنگ یاسی است که هوش از سرم پرانده. نمیدانم چرا! رکاب نقرهای براق که کنارههایش به زیباترین شکل کندهکاری شده و نگین درشت و خوشرنگ را در آغوش گرفتهاست. فکر میکردم فقط نگاه من به آن خیره است و بیاطلاع از اینکه سوژه عکاسمان هم همین انگشتر است.
نساج که متوجه نگاهم به انگشتر عقیق شده آن را از روی میز برمیدارد و جلوی نور آفتاب میگیرد و داخل نگین را نشان میدهد: «نگین عقیق یمن است و رکابش ساخته استاد فلانی. قیمتش مثل آن یکیها که مجموعهداران دنبالش میروند، نیست. قیمتش 800 – 700 هزار تومان است. البته انگشترهای زیبا و ارزشمند دیگری هستند که کار دست انگشترسازان گمنام است و هنوز صاحب اسم و شهرت نشدهاند؛ قیمت انگشترهایشان هم بین 200 تا 300 هزارتومان است.
باید به نکتهای اشاره کنم که خیلیها به آن توجه نمیکنند. نگینهای عقیق یمن، دُر نجف یا دُر حسینی ارزش معنوی بالایی دارند و به همین خاطر است که طالب زیادی دارند. نگین عقیق در کشورهای مسلمان بهویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواهان زیادی دارد. چیزی که دغدغه من و سایر مجموعهداران، رکابسازان و حکاکان است بیاهمیتی به این صنعت است که کمکم رو به فراموشی و ماشینی شدن میرود. اگر بشود این صنعت را منسجم کرد و به آن رونق داد، مطمئن باشید انگشترسازی و حکاکی ایران شهرتی مثل فرش پیدا میکند.»
در این فکرم که هر روز چقدر انگشتر با نگین عقیق و فیروزه و زبرجد و یاقوت
و لعل و شرفالشمس و... ساخته و دست به دست میشوند. هنری که ریشه در
تاریخمان دارد ولی هنوز نتوانسته شهرت جهانی پیدا کند. اما بدل این هنر
بدون هیچ عرق جبینی از ترکیه و چین و پاکستان وارد کشورمان و کشورهای عربی
میشوند و...ایران