شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت> در آغازین روزهای سال 95، مدیرعامل سازمان تامیناجتماعی در شبکه خبر سیما حضور یافت و اقدامات سازمان تحت مدیریت خود را تشریح کرد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید نوربخش در فرازی
از سخنان خود اعلام کرد در ٣ ماهه آخر سال ٩۴، برای ارتقای هتلینگ
بیمارستانهای ملکی تامیناجتماعی حدود ١٠٠ میلیارد تومان هزینه شده است و
در سال ٩۵ نیز به همین میزان، بودجه صرف بهبود وضعیت هتلینگ خواهد شد. او
همچنین در مان را «ویترین تامین اجتماعی» عنوان کرد. به همین دلیل به یکی
از
بیمارستانهای تامیناجتماعی رفتیم تا از نزدیک ویترین اقدامات تامین
اجتماعی را تماشا کنیم.
اینجا
خیابان «خلیج فارس» واقع در اتوبان فتح است. جایی که ساختمان بزرگ یک
بیمارستان، از دور خودنمایی میکند. صدای مستمر «تاکسی، دربست» از خودروهای
زرد رنگی که در مقابل درب بیمارستان متوقف شدهاند، به گوش میرسد.
مردمان
زیادی، پرونده در آغوش، از بیمارستان خارج میشوند و برخی برای فرار از
گرما، به کنار دیواری یا به سایه درختی در حیاط بیمارستان پناه میبرند.
جهت
پیکان تابلوی اورژانس به سمت ساختمان کهنه و تاریکی است که دو تخت آهنی،
روبروی آن رها شدهاند. «تامین اجتماعی اندوختهای برای آسایش و آرامش
نسلها»، «حق تامین آینده دارد، اجتماعی که دلگرم کار است»، «امروز به فکر
فردا باشیم» و... جملات غریبی هستند که روی تابلوی که آنسوی حیاط قرار
گرفته، میجنبند و در افق ذهن، محو میشوند.
ساختمان
نیمهکاره دیگری که البته خبری از کارگرانش نیست، توی ذوق هر بینندهای
میزند. بخش بستری با نردههایی از بخش سرپایی جدا شده و ماموری که جلوی در
آن ایستاده، با دقت رفت و آمدها را رصد میکند تا کسی وارد این بخش نشود.
وضعیت اورژانس وخیم است اولین
صحنه عجیب در بدو ورود به ساختمان اورژانس، صندوق صدقاتی است که گویا
تغییر کاربری داده و حالا وظیفه ممانعت از بسته شدن در را به عهده گرفته
است.
بدون
اغراق، محوطه اورژانس بسیار نامنظم و قدیمی است و این ادعا، از رنگ و روی
پریده دیوار و تختهای آهنی زنگ زده کاملا مشخص است. همه این نشانهها،
فریاد میزنند که حال و روز اورژانس خوب نیست.
تعدادی
بیمار که اکثرا تصادفی هستند در راهرو روی تختهایشان دراز کشیدهاند.
پرستار به یکی از بیماران که وضعیت وخیمی دارد، در همان راهرو سرم وصل
میکند و بقیه بیماران منتظرند تا تختی خالی شود.
وقتی خانم دکتر قهر میکند پسر
نوجوانی روی تختی دراز کشیده و درد میکشد. به دلیل تصادف پایش به شدت
آسیب دیده است. مادر، پدر و برادرش نگران و آشفته در کنارش ایستادهاند.
بالاخره بعد از یک و نیم ساعت، پایش را گچ گرفتند. با مادرش که صحبت کردم
دل پری داشت و گفت: «در همین بیمارستان از پای پسرم عکس گرفتند ولی وقتی
عکس را به خانم دکتر نشان دادیم گفت باید عکس تکرار شود و مجبور شدیم یک
بار دیگر از پایش عکس بگیریم.»
برادرش
هم که به شدت از رفتار پزشک ناراضی بود گفت: «خانم دکتر نیم ساعت قهر کرده
و در را بسته بود. رفتیم مامور اورژانس را آوردیم که بالاخره با
میانجیگری او راضی شد پای برادرم را گچ بگیرد.»
با
تعجب، از او دلیل قهر خانم دکتر را پرسیدم، گفت: «خودم هم نمیدانم، چون
همه ما پشت در ایستاده بودیم و بیماران دیگری هم بودند. یک دفعه آمد و گفت
چه خبرتان است و در را بست. شاید شلوغی باعث شد که خانم دکتر اینطور رفتار
کند. میخواهم هر چه زودتر از این بیمارستان بروم، نه فضای مناسبی دارد و
نه رفتار پرسنل مناسب است.»
پرستاری
مهربانانه بیماران را تا جایی که میتواند هدایت کرده و برای سروسامان
دادن به وضعیت بیماران اورژانسی تلاش میکند. با سوالهایی که از بیماران و
همراهانشان پرسیدم متوجه شدم که بیشتر بیماران از پزشکان بیمارستان راضی
هستند ولی شلوغی و فضای نامناسب بخش اورژانس هم بیماران و هم پرسنل اورژانس
را بسیار آزرده خاطر کرده است.
خانم
بیماری هم روی تخت دراز کشیده و همراهش در کنارش ایستاده است. آنطور که
از صحبتهایشان فهمیدم قرار بود اورژانس بیمارستان او را به بیمارستان
دیگری منتقل کند. وقتی از همراهش دلیل انتقالش را پرسیدم گفت: «مادرم ساعت 2
شب حالش بد شد و با اورژانس 115 تماس گرفتیم.با وجودی که به آنها گفتیم
بیمه ما بیمه نیروهای مسلح است و ما را به بیمارستان مربوطه ببرید ولی
مادرم را به اینجا آوردند و حالا میگویند اگر قرار است در این بیمارستان
باشد هزینه آن حدود یک میلیون تومان میشود. ما هم چارهای نداریم و
مجبوریم مادرم را به بیمارستان دیگری منتقل کنیم.»
درددلهای مامور اورژانس مامور
تکنسین اورژانس که بیماری را به این بیمارستان منتقل کرده روی صندلی نشسته
است. از او پرسیدم که چرا وضعیت اورژانس بیمارستان فیاضبخش خیلی متفاوت
با بیمارستان میلاد است، لبخندی زد و گفت: «اینجا را با بیمارستان میلاد
مقایسه میکنید؟» گفتم اینجا هم بیمارستان تامیناجتماعی است، پس چرا حداقل
محیط مناسبی برای بیماران فراهم نمیشود. گفت: «من هم قبول دارم که وضعیت
اینجا نامناسب است ولی چه میشود کرد باید تحمل کنیم. خیلی از بیماران
وضعیت مناسبی ندارند و مجبورند که به این بیمارستان مراجعه کنند. این سوال
را باید از مسئولان بیمارستان و تامیناجتماعی بپرسید. البته بیمارستان
میلاد هم خیلی شلوغ است ولی حداقل محیطش خیلی بهتر از این بیمارستان است.»
شلوغی در همه بخشها حاکم است در
حیاط بیمارستان پیرمردی پرونده به دست روی صندلی نشسته و منتظر پسرش است.
وقتی از او در خصوص وضعیت بیمارستان پرسیدم گفت: «همین امروز بعد از 5 روز
از بیمارستان مرخص شدم. بخش بستری بسیار تمیز و مرتب است و خدا را شکر از
رسیدگی پزشکان و پرستاران راضی هستم ولی مشکلی که وجود دارد این است که در
اتاقی که بنده در آن بودم 6 بیمار دیگر هم بود که هر کدام یک همراه داشت و
در کل در یک اتاق 12 نفر بودیم که اتاق را خیلی شلوغ کرده بودند.»
به
سمت ساختمان درمانگاه شماره 3 رفتم. برخلاف اورژانس این ساختمان از وضعیت
بهتری برخوردار بود. دیوارها کاملا تمیز بود و معلوم بود که تازه رنگ شده
است.هنوز به ساختمان وارد نشده جمعیت زیادی در صف ایستاده بودند. برخی از
آنها در صف نوبت دهی بودند و برخی دیگر در صف انتظار پزشک. خانمی برگهای
در دستش بود که شماره 52 را نشان میداد.آنطور که میگفت از 7 صبح در
بیمارستان برای دریافت نوبت حضور داشته و حالا که ساعت نزدیک به یک است
پزشک تازه آمده بود و باید همچنان منتظر میماند. خانم دیگری به صورت تلفنی
نوبت گرفته بود و میگفت: «از 4 بعد از ظهر تا 9 شب تلاش کردم تا اینکه
بالاخره توانستم نوبت بگیرم.»
به
نظر میرسد مسئولان سازمان تامیناجتماعی باید راهحل مشخصی برای رفع
مشکلات این بیمارستان در نظر بگیرند. اکثر کسانی که به این بیمارستان
مراجعه میکنند مردم محرومی هستند که خواهان عدالت در دریافت مناسب خدمات
درمانی هستند. سپید چند ماه پیش هم برای تهیه گزارش به این بیمارستان رفته
بود ولی از آن زمان تاکنون هیچ تغییری به خصوص در بخش اورژانس که گفته
میشود ویترین هر بیمارستانی است مشاهده نشده است. حال باید دید که در
ماههای آینده مسئولان این بیمارستان چه اقدام موثری در این خصوص انجام
خواهند داد.