شفا آنلاین>سلامت> اختلال شنوایی بیماری است که ممکن است بسیار دیرهنگام تشخیص داده شود. بسیاری از کشورهای جهان غربالگری شنوایی را برای نوزادان و افرادی که در دهه ششم زندگی خود به سر میبرند، انجام میدهند.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید جمعیت بزرگی از کشور ما در حال
حرکت به سمت سالمندی است و به همین دلیل باید برنامه جامعی برای این افراد
در نظر گرفته شود چون
اختلال در شنوایی بهشدت کیفیت زندگی افراد سالمند را
تحت تاثیر قرار داده و حتی آنها را منزوی و گوشهگیر میکند. سمعک
وسیلهای است که بسیاری از سالمندان به آن احتیاج خواهند داشت درحالیکه
قیمت آن بالا بوده و بیمهها این وسیله را پوشش نمیدهند.
در دو دهه آینده مشکلات پیرگوشی چند برابر میشود مجتبی
خزاعی، شنواییشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به اینکه مشکلات شنوایی با افزایش سنی جمعیت در
ایران افزایش مییابد، گفت: «مسئله کاهش شنوایی ناشی از سن، که در اصطلاح
به آن پیرگوشی میگوییم، روندی است که در یک محدوده سنی بهویژه بالای 60
سال اتفاق میافتد. در حال حاضر در دنیا روند افزایش سن بهگونهای است که
در سالها و دهههای آینده ما با جمعیت سالمند بیشتری روبهرو خواهیم بود،
درنتیجه این مسئله تعداد افرادی که به اختلال شنوایی ناشی از سن دچار
میشوند در دو دهه آینده نیز چند برابر خواهد شد.
این مسئله نشان میدهد
باید توجه به مشکلات شنوایی در گروه سالمندان، کنترلهای دورهای برای این
افراد بهویژه محدودهای که در دهه ششم زندگی میکنند، انجام شود و زمانی
که احساس شود که مشکل شنوایی بیمار در حدی است که در ارتباطگیری او اختلال
ایجاد میکند، باید تجویز وسایل کمشنوایی و سمعک و ملاحظات جمعی در جهت
کمک به کاهش مشکل شنوایی این افراد صورت بگیرد. نکته قابلتوجه این است که
اختلال شنوایی ناشی از سن امکان درمان دارویی و جراحی ندارد و تنها راهی که
برای کمک به این بیماران وجود دارد، استفاده از سمعک است. با توجه به
تعداد زیاد سالمندانی که در آینده به این خدمات نیاز خواهند داشت، این
مسئله باید مورد توجه خاص قرار بگیرد. یعنی توجه به میزان افت شنوایی و
توجه به حل مشکل شنوایی به نحو احسن که بتواند مشکل بیمار را برطرف کند.»
خزاعی
درباره عواقب عدم توجه به پیرگوشی گفت: «باید این مسئله را در نظر داشته
باشیم که اختلال شنوایی ناشی از سن بالا اگر بهدرستی تشخیص داده نشود، یا
خود بیمار تمایلی به پیگیری نداشته باشد یا حتی نخواهد از وسایل کمک شنوایی
استفاده کند بهمرور زمان این اختلال منجر به این خواهد شد که از نظر
فرآیندهای شناختی مغز، ازنظر قدرت تشخیص و آنالیز کردن محرکهای گفتاری
دچار اشکال شود که در آن صورت سمعک هم نمیتواند مشکل را حلوفصل کند.
درنتیجه اهمیت دادن به اختلال شنوایی در بزرگسالان، کمک و توانبخشی و
استفاده از وسایل کمک شنوایی برای این گروه از اهمیت خاصی برخوردار است. در
کنار این مسئله فاکتورهایی مانند فشارخون، دیابت و بالا بودن چربی خون
ازجمله عواملی است که میتواند تاثیر پیرگوشی را مضاعف کند درنتیجه
اطلاعرسانی به افرادی که در سنین بالا هستند برای کنترل مواردی که ذکر شد،
با نظارت و دخالت پزشک معالج از اهمیت بالایی برخوردار است. مردم وقتی
دچار اختلال شنوایی میشوند، معمولاً متوجه آن میشوند اما متوجه این مسئله
نیستند که اگر این اختلالها پیگیری نشده و مدیریت نشود ممکن است دچار چه
مشکلاتی شوند.»
بیمه باید سمعک بازنشستگان را پوشش دهد فرزام
جنابی، شنواییشناس با تاکید بر اینکه جامعه ما در
حال حرکت به سمت سالمندی است، گفت: «سالمندی مسائل و معضلاتی را به همراه
دارد، برای مثال شخصی که استاد دانشگاه یا کارمند یک اداره بوده سی سال در
این کشور کار کرده است، سی سال به این کشور خدمت کرده و زحمت کشیده است.
تمامی نیروی جوانی خود را مصروف این کشور کرده و به سن سالمندی رسیده و
بازنشسته شده است و درنتیجه این فرد بازنشسته در مسائل درمانی و پزشکی وارد
میشود.
وقتی این فرد جوان بود نیازی به این خدمات نداشت و شبانهروز هم
کار میکرد. ولی در سن سالمندی، نیاز به حمایت پیدا میکند. در حوزه رشته
شنواییشناسی، شنوایی فرد بررسی میشود. وقتیکه معاینه میشود تشخیص داده
میشود که این افراد نیازمند استفاده از سمعک هستند. اما بیمه سمعک را پوشش
نمیدهد. ما به جد به دنبال این هستیم که بیمهها بدانند و بتوانند این
کار را انجام بدهند. فردی که سی سال در این کشور خدمت کرده است برای یک
سمعک نباید گوشهگیر شود. به کرات بیمارانی داشتهام که فرزندان والدین خود
را برای معاینه آوردهاند و میگویند پدر یا مادر ما گوشهگیر شده است، در
مهمانیهای خانوادگی شرکت نمیکند و وقتی بررسی و معاینه انجام میشود،
متوجه میشویم فرد به خوبی نمیشنود. وقتی خوب نمیشنود نمیتواند در جمع
به خوبی حضور داشته باشد و منزوی میشود.
پس از منزوی شدن افسرده میشود و
در این زمان است که مسائل درمانی مطرح میشود درحالیکه اگر از این مسئله
پیشگیری شود، این مسائل به وجود نمیآید.» جنابی بابیان اینکه ما باید
حتماً غربالگری شنوایی سالمندان را داشته باشیم گفت: «باید با غربالگری
بهموقع شنوایی سالمندانی که سی سال به جامعه خدمت کردهاند تشخیص داده و
بازگردانیم تا از جامعه دور نشوند. در این صورت خواهیم دید که هزینه درمانی
هم بهشدت کاهش پیدا میکند. وقتیکه ما از این مسائل جلوگیری کنیم نیاز
به دارو و درمان برای افسردگی هم وجود ندارد. از مسائل اجتماعی هم جلوگیری
میشود. فردی که بزرگ خانواده است وقتی افسرده باشد معضلات بسیاری برای
اعضای خانواده ایجاد میکند و همه این مسائل به مشکلات اجتماعی و حتی بار
مالی برای کشور تبدیل میشود. اما اگر از این مسائل جلوگیری شود، بهسادگی
در جامعه میمانند. بزرگترین معضل ما، معضل بیمهها و عدم ارائه خدمات خوب
و در رشته ما یعنی شنواییشناسی، سمعک است.
باید بیمهها این پول را به
فردی که 30 سال حق بیمه پرداخت کرده است، بپردازند. در حال حاضر هر بیمهای
رویهای را برای خود تعیین کرده است. یک بیمه میگوید بیش از 200
هزارتومان برای سمعک پرداخت نمیکند درحالیکه در حال حاضر سمعکهای
پیشرفتهای وجود دارد که قیمت آن بسیار بالاتر است. یک استاد دانشگاه
نمیتواند از یک سمعک معمولی استفاده کند. این فرد باوجود سالمندی هنوز
نقش اجتماعی دارد و از او مشاوره گرفته میشود. این فرد باید از سمعکی با
امکانات زیاد استفاده کند و چنین سمعکی نیز قیمت بالایی دارد.»
غربالگری شنوایی فراموششده در دعوای سازمانها بهرام
جلایی، شنواییشناس و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با
«سپید» با تاکید بر لزوم انجام غربالگری شنوایی گفت: «شنواییشناسی در
ایران در دو سطح کلینیکی و در بیمارستانها و دانشگاهها به بیماران خدمات
ارائه میکند. اما همچنان تعداد افراد شنواییشناس در کشور بهاندازه کافی
نیست بهویژه در استانها و شهرستانها.
خدماتی که ارائه میشود نیز باید
با مراکز استانها همسطح باشد. اگر توزیع بهدرستی صورت بگیرد شاید
بتوانیم بگوییم ما درزمینه ارائه خدمات به بیماران نیز میتوانیم شاخص
باشیم. رشته شنواییشناسی بسیار به تکنولوژی و دستگاههایی که ابزار
اندازهگیری هستند، وابسته است. باید سازماندهیای صورت بگیرد که بتوان
ابزارهای لازم را در اختیار بیماران قرارداد. بهویژه در اختیار کودکانی که
با اختلال شنوایی متولد میشوند و تعداد آنها نیز بسیار زیاد است.
متاسفانه برنامه غربالگری هنوز در سطح کشور نتوانسته است یکپارچه شود. شاید
علت این عدم یکپارچگی و هماهنگی هم این باشد که هر سازمانی میخواهد
بهجای ارائه خدمت متولی این کار شود و در این شرایط هم متضرر اصلی مردم
هستند.»
جلایی
ادامه داد: «کودکانی به دنیا میآیند و مورد غربالگری قرار نمیگیرند و تا
زمانی که اختلال شنوایی در آنها تشخیص داده شود، چند سال گذشته است. تشخیص
دیرهنگام موجب میشود هزینههای زیادی به جامعه تحمیل شود. در سال 2012
میزان هزینهای که افراد کمشنوا به اتحادیه اروپا تحمیل کردهاند بالغبر
200 میلیون یورو بوده است. این مسئله نشان میدهد که اختلالهای شنوایی
میتواند تبعات مالی بسیاری هم برای جامعه ایجاد کند.
اگر از ابتدا
غربالگری صورت بگیرد، تبعات بعدی بسیار کمتری خواهد داشت و از هزینهها نیز
کاسته میشود. مشکلاتی که بهواسطه اختلال در شنوایی ایجاد میشود، مانند
عدم ارتباط خوب و محرومیت اجتماعی. اما متاسفانه تا آنجایی که من در جریان
اخبار قرار دارم بحث بر سر این بوده است که فلان سازمان میخواهد متولی
غربالگری شود، آن سازمان دیگر نمیپذیرد و میگوید کار را بهتنهایی انجام
دهید و به همین دلیل حاضر به همکاری نیست.
در حالی که در کشورهای آسیایی از
الگوهای جهانی تبعیت میکنند و تلاش میکنند این الگوها را در کشور خود
پیاده کنند و به این صوت بتوانند غربالگری را بهصورت یک نظام یکپارچه
درآورندکه در سطح کشور برای هر نوزاد انجام شود.»