یاسی در ادامه میگوید انجام این کار بهتنهایی ممکن به نظر نمیرسید و من نیاز به کمک داشتم. برای همین با گروهی از دوستانم و نرگس درهالتاج صحبت کردم و نرگس با اشتیاق به گروهی پیوست که حالا کنترلاس نام دارد. تیم کنترلاس از حدود٤٠ پزشک، دانشمند، پرستار و هنرمند تشکیل شده است. آنها داوطلبانه و با انرژی زیاد به صورت شبانهروزی به رشد کنترلاس میپردازند. نرگس ٣١ساله است و یک ماه دیگر دکترای خود را در رشته سلامت عمومی خواهد گرفت، او میگوید: «سال ٢٠١٣ وقتی یاسی به من ایدهاش را گفت، بهشدت متعجب شدم؛ چون خودم دو، سه ماه قبل تحتتأثیر چیزهایی بودم که تازه از بیماریهای مقاربتی سر کلاس یاد گرفته بودم. من فکر میکردم فقط ایدز وجود دارد و بس و این دردناک بود... . اینهمه مدرسه رفته بودم و فکر میکردم همهچیز را میدانم، اما در عجب بودم که چقدر اطلاعات ما نازل است. وقتی یاسی ایدهاش را گفت، به نظرم عالی رسید.
هدف ما این بود که کاری کنیم تا
کسانی که در ایران هستند، دانششان را افزایش دهند و قربانی ندانستههایشان
نشوند».حالا در صفحات مجازی دکتر تاج و همکارانش به سؤالات آدمها درباره
بیماریهای مقاربتی پاسخ میدهند. یاسی اشکی درباره خلق این صفحه میگوید:
«به علت دوربودن از ایران، مطمئنترین راه اطلاعرسانی برای ما، وبسایت
آموزشی بود. بعد از یک سال تلاش، اولین کتابخانه فارسیزبان درباره
بیماریهای آمیزشی راهاندازی شد اما ما میخواستیم به افراد اجازه دهیم
سؤالهایشان را از یک نفر بپرسند اما این تمام ماجرا نیست.
کنترلاسیها فهمیدند نیاز به تولید منابع معتبر دارند درحالیکه هیچ منبع فارسی موثقی درباره بیماریهای آمیزشی وجود نداشت. پس از بالاآمدن سایت کنترلاس دیدیم این وبسایت اطلاعاتی را که هرکسی لازم بود درباره این بیماریها بداند به آنها خواهد داد، ولی قضیه این بود که ما میخواستیم به آدمها اجازه بدهیم سؤالهایشان را از یک نفر و یک شخصیت بپرسند. برای همین یک شخصیت به نام دکتر تاج خلق کردیم. کسی که پشت این دکتر تاج پاسخ میدهد پزشکان ما هستند که دسترسی به این حساب دارند و به سؤالات جواب میدهند». اما این تمام ماجرا نیست، کنترلاسیها، فهمیدند برای اینکه به آنها اعتماد شود نیاز به منابع معتبر دارند؛ درحالیکه هیچ منبع فارسیزبان موثقی درباره بیماریهای مقاربتی وجود نداشت.
یاسی میگوید: «اول از همه شروع به جستوجو در گوگل کردم تا بدانم به فارسی چه اطلاعاتی درباره این بیماریها وجود دارد. یکسری اطلاعات غلط وجود داشت که انگار یک نفر نوشته بود و هزاران نفر از روی آن در وبلاگهایی که کمربند و قرص لاغری میفروشند کپی کرده بود. ما گفتیم اولین کار ما باید این باشد که یک کتابخانه فارسیزبان بسازیم برای اینکه این بیماریها را بشناسیم. با کلی دانشجوی داوطلب شروع کردیم به ترجمهمعتبرترین منابع انگلیسی و حدود ٨٠٠ مقاله ترجمه کردیم. از پدر من تا دانشجوهای ایرانی مطالب را ترجمه کردند و روی یک وبسایت گذاشتند. دلیل این کار این بود که بتوانیم درباره هر صحبتی که میکنیم، یک استناد علمی هم داشته باشیم.
از طرفی وبسایت ما یک پشتوانه پزشکی دارد؛ یعنی ما شروع کردیم با یکسری پزشک فارسیزبان که در آمریکا میشناختیم، صحبت کردیم و از آنها دعوت کردیم به سؤالهای یکسری افراد نگران و ناشناس ایرانی درباره بیماریهای جنسی پاسخ بدهند. خیلی از پیشنهاد ما استقبال شد و ما این امکان را به وبسایتمان اضافه کردیم که بیماران بتوانند در وبسایت سؤالهایشان را مطرح کنند. البته در اینستاگرام ما دو اتفاق میافتد؛ اول یکسری اطلاعات به دنبالکنندهها داده میشود و آنها هم در دایرکت اینستاگرام از ما سؤال میکنند و ما جواب میدهیم. بعد از مدتی نیاز به حضور یک مدیر هنری در کنترلاس احساس میشود. پزشکان جوان که با کارهای نیما دهقانی، نویسنده و مدیر هنری جوان ایرانی آشنا بودند، از او هم دعوت به کار میکنند و او به استقبال کنترلاس میرود. دهقانی درباره این کمپین آنلاین میگوید: «من به عنوان مدیر هنری کار میکردم و روی شبکههای اجتماعی تمرکز داشتم. بچهها از همین طریق با من تماس گرفتند و کارشان به نظرم جالب آمد؛ چون چنین چیزی در ایران وجود نداشت و برای خودم هم جذاب بود این پروژه را با یک گروه فارسیزبان پیش ببریم و یک کمپین آنلاین راه بیندازیم و تمام مسائل هنری و تبلیغاتی را پوشش بدهیم. اصولا کمپین آنلاین فارسیزبان به غیر حوزه سیاست خیلی کم بود. برای همین برای من تجربه جذابی بود. اینجا بهترین زمان برای استفاده از تجربه مدیریت هنری در فضای مجازی بود».
یکی دیگر از کارهای گروه هنری این مجموعه، انجام طراحی و تهیه پوسترها برای رساندن پیامهای آموزشی به زبانی ساده و آسان به مخاطبان است. از آنها درباره پذیرش اجتماعی برای صحبتکردن از موضوعی که تابو است میپرسم، یاسی اشکی میگوید: «تجربه اول من در مواجهه با پدر و مادری بود که از شنیدن ایدهام چشمانشان گرد شد، آنها گفتند چیز دیگری نبود که دربارهاش کار کنی؟ اما وقتی برایشان توضیح دادم بزرگترین طرفدار و حامی من شدند.
از طرفی برای من
جالب شد که فضا در ایران از آن چیزی که من فکر میکردم، بازتر بود و همه
میدانستند این نیاز به آموزش وجود دارد و حلقه آموزش هم گم شده است. ولی
متأسفانه ارتباط خوبی بین پزشکان و مردم وجود ندارد، نه مدارس مسئولیت این
مسئله را میپذیرند، نه خانوادهها و نه خود جامعه پزشکی فرصت این کار را
دارند و برای همین، جامعه تشنه این آموزش بود و ما در وبسایتمان بخشی را
هم مخصوص پدر و مادرها ساختیم و اولین کسانی که از ما حمایت کردند، پدر و
مادرها بودند. از آنها درباره بیشترین سؤالهایی که از طریق مردم میشود
میپرسم، میخواهیم بدانیم بیشترین بیماری شایع جامعه آماری کنترلاس چیست،
نرگس تاج میگوید: «ما خودمان میدانستیم که در آمریکا بیماری زگیل تناسلی
یا همان اچپیوی، خیلی رایج است، اما درباره ایران هیچ ایدهای نداشتیم؛
چون هیچ آماری نبود.
اما الان خودمان شگفتزده شدهایم، من بهجرئت
میتوانم بگویم از هر دو سؤالی که از ما پرسیده میشود، یک سؤال درباره
زگیل تناسلی است. زن یا مرد بیماری دارند یا نگرانی از انتقال وجود دارد و
البته یک تفاوت جالب بین خانمها و آقایان هم داریم. زنان بیشتر وقتی سؤال
میکنند که یکی از نشانههای این بیماری را دارند و البته مطابق جامعه
آماری ما مسئله مهم زگیل تناسلی است و زنها هم خجالت میکشند به پزشک
مراجعه کنند، اما مردان زمانی از ما سؤال میکنند که رفتار پرخطری داشتند و
نگران انتقال بیماری و البته بیشتر نگران اچآیوی هستند.
مطابق جامعه
آماری، ما ١٢هزار دنبالکننده سؤال درباره اچپیوی داریم و این یک زنگ
خطر است».در این مصاحبه اسکایپی از نیما دهقانی هم درباره نوع خدماتی که
گروه هنری او به کنترلاس میدهد سؤال میکنم. نیما میگوید: «ما یک تیم
هنری داریم و استودیویی جامع درست کردیم که آنلاین هستند. یکسری بچهها به
صورت داوطلبانه یا حرفهای با ما کار میکنند. کار ما مطالعه مخاطب است تا
بدانیم چه چیزی افراد را جذب میکند. به نظرم چیزی که بیشتر از مسئله
سلامت و پزشکی در این ماجرا اهمیت دارد، مسئله فرهنگی و جامعهشناسی است.
متأسفانه در کشور ما درباره این مسئله کار درستی انجام نشده؛ مثلا من مطالعه میکنم در کدام شبکههای اجتماعی مردم بیشتر از کنترلاس استقبال کردهاند، میبینم فیسبوک ما ضعیف است و دلیلش این است که فیسبوک فضای عامتری است و همهچیز کاملا عیان اتفاق میافتد و همین باعث میشود مردم خجالت بکشند سؤال بپرسند، اما در تلگرام و اینستاگرام اینطور نیست و مردم حتی با هویت تقلبی سؤالشان را میپرسند و این خوب است و نشان میدهد مسئولان به درک درستی از حمایت از پروژههای فرهنگی رسیدهاند. ما شبکهها را مطالعه میکنیم و میزان واکنش مخاطب را بررسی میکنیم.
مجموعا کار ما
مطالعه است و اینکه چه تکنیک و زبانی میتواند تأثیر بگذارد و میبینیم که
چطور باید بیان کنیم تا اولا خانواده بپذیرد یا دختر جوانی که میخواهد
ازدواج کند رویش بشود سؤال بپرسد. نیما میگوید در تمام این مدت، هیچوقت
به آنها نهیب قبحشکنی زده نشده. او تأکید میکند: «برای ما خیلی عجیب بود
که چنین اتفاقی نیفتاد و شاید به این دلیل بود که ما بهشدت حساس بودیم و
سعی کردیم همهچیز مطابق عرف و قانون باشد؛ یعنی مطابق عرفی باشد که جامعه
بپذیرد و چیزی خارج از عرف صورت نگیرد».آنها همه هزینههای کنترلاس را
شخصی پرداخت میکنند.
در شروع کار از جیبشان خرج کردند؛ چون نمیخواستند وابستگی داشته باشند، بعد از مدتی، از دوستان و آشنایان نزدیکشان کمک گرفتهاند. این قصه یک تیم است که فقط مسئول تیم پزشکی دکتر امین صانعی روزی حداقل ١٠ ساعت به سؤال مردم جواب میدهد. آنهایی که هنوز تابوشکنی را درباره بیماری یاد نگرفتهاند. آنها از پزشکان داوطلب کنترلاس کمک میگیرند. پزشکانی که دارو تجویز نمیکنند، اما آزمایشات آنها را میبینند و وادارشان میکنند که به پزشک مراجعه کنند. آنها پذیرفتهاند اطلاعاتمان درباره بیماریهای مقاربتی کم است. خیلی کم... . شرق