شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت> بحث برسر تعرفهها همیشه چالش برانگیز است. جدا از رسالت پزشکی که آنها را موظف میکند، جز نجات جان بیمار فکری در سر نپرورانند، وضعیت معیشت و دریافت حق و حقوق خود آنها نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گزارش
شفا آنلاین، به نقل از سپید هر صنفی
مشکلات خاص خود را دارد. دراین شماره، گپی با جامعه ارتوپدی نشان داد،
بیشترین مسئله تعرفه است که از نظر آنها جای بازنگری دارد. در ادامه
صحبتهای غلامحسین عکاشه، رئیس انجمن ارتوپدی ایران و محمد رازی، رئیس
انجمن جراحی زانو را در خصوص تعرفهها میخوانید، به انضمام اینکه صحبت با
یک پرستار جراحی در
بخش ارتوپدی، در این مطلب خالی از لطف نیست.
همه طلاها که یک قیمت نیست غلامحسین
عکاشه، رئیس انجمن ارتوپدی ایران میگوید: « مساله
تعرفهها، بحث اصلی امروز جامعه پزشکی و درمانگر و جامعه درمانپذیر است.
وقتی از تعرفه صحبت میکنیم، مجموعه قیمتگذاری خدماتی است که درمانگر به
درمان شده میدهد.
درمانگر هم عبارت است از پزشک، پرستار، فیزیوتراپیست،
کاردرمان، رادیولوژیست، بیهوشی و تمام عواملی که در کار درمان تاثیرگذار
هستند. درمان پذیر، عبارت است از بیمار یا اطرافیان بیمار، (چراکه گاهی،
اطرافیان بیمار بیشاز وی درگیر مسایل درمانی و هزینهای میشوند.) بیمار
تروما و فردی که از تصادف مرگباری، نجات یافته است، ممکن است در مدت سه
ماه، درمان شود، اما برای اطرافیان بیمار، تاثیری که از این تصادف داشتند،
تا سالها برطرف نشود. در این میان، واسطههای دیگری از جمله تجهیزات
امکانات درمان خودنمایی میکند. اما تعرفهها هم تاثیرگذار است.» به عقیده
عکاشه: «وقتی نرخ تعیین شده خدمات تقدیم شده، تعریف میشود، حرف از تعرفه
است. همیشه، معیار ارزشها طلا است. اما چرا طلا معیار ارزشها است؟
همانطور که طلا معیار ارزشها است، نرخ تعیین شده تعرفه هم برمبنای کاری
که روی آن انجام شده، میزان زحمت و کمبودهای آن تعیین میشود. یعنی طلا هم
براساس کار و میزان مقاومت و کمیاب بودن، گران یا ارزان میشود. همه طلاها
که یک قیمت نیست. نرخ تعرفه هم باید چنین ارزشی داشته باشد. اینکه چقدر
خدمات ارائه داده است، این خدمت چقدر موثر است و چقدر طولانی بوده و ارزش
دارد.»
گمشده تعرفهها پرستار است! وی
ادامه میدهد: «این تعرفه در بخش درمانگر، فقط پزشک نیست. حلقه گمشده
تعرفهها پرستار است. پرستار نه تنها، تعریفی برای تعرفه ندارد، بلکه
تعریفی برای کار در حوزه سرویسدهی هم ندارد. بهتبع آن، برای سایر مشاغل
درگیر در سیستم درمان مانند، فیزیوتراپیست و غیره نیز همینطور است.» عکاشه
میگوید: «اگر این موضوع در قالب دو دوتا چهارتا قرار بگیرد، مثلا بگوییم،
نیم گرم طلا، فلان قیمت را دارد، اگر روی این طلا کار شده و با الماس تزیین
شده باشد، قیمت بالاتری خواهد داشت. به همین دلیل اقداماتی که در ارتباط
با تعرفه انجام میشود، نیز باید تعریفپذیر و تبدیلپذیر باشد. این تغییر
را میزان عرضه و تقاضا تعیین می کند.»
رئیس انجمن ارتوپدی ایران میگوید: «
در قانون اقتصاد جهان در روابط اجتماعی روابط عرضه و تقاضا وجود دارد.
چنانچه جایی این قانون وجود داشته و بتوان عرضه خوبی در حوزه درمان با قیمت
کمتر ارائه داد، طرف مقابل به دنبال تقاضای بیشتر نمیرود.
بنابراین باید
عرضه و تقاضا سنجیده شود و بعد روی تعرفهها بحث شود. درست است که تعرفه
دستوری و از مقامات بالا بوده و لازمالاجرا است، و اینکه ما به عنوان
درمانگر موظف به اجرای قوانین داخلی مملکت هستیم، اما نمیتوانیم این موضوع
را به عنوان یک معیار مطلق بپذیریم. وقتی در طرح تحول همکاری کردیم، تصور
کردیم، در سالهای بعداز آن، تعرفهها به سمت واقعی شدن میرود. درحال حاضر
هم معتقد هستیم، برای بخش دولتی این معیار، مبنا قرار بگیرد، یعنی برای
پزشکی که در سیستم دولتی کار میکند و کمتر مخارج سرویس درمان را برعهده
دارد. اما معیار مطلق نمیتواند، برای بخش خصوصی که تابع قانون عرضه و
تقاضا است، یعنی برای مثال، تابع ارزشگذاریهای طلا در قیمت گذاری باشد،
بشود. بنابراین در بازار پزشکی، میتوان در ارتباط با مسائل دیگر به خصوص
در بخش ارتوپدی که هنر جراحی است، تعرفههای خاص برای عمل خاص تعریف شود.»
تعرفه را من باید اجرا کنم! عکاشه
معتقد است: «در همه جای دنیا، یک تعرفه تعیینشده و یک تعرفه تغییرپذیر
وجود دارد. در داخل ایران هم تعرفه تعدیلی وجود دارد. گذشته از آن در
بخشهای بزرگی از جهان این تعرفه در ارتباط با بیمار و اینکه بیمه پول
بدهد، یا نه، اهمیت دارد.
بیمهها پولی پرداخت نمیکنند. از زمان طرح تحول
چه پولی به بنده پرداخت شده است؟ وقتی پولی داده نمیشود، چرا باید مسئول
اجرایی کردن تعرفه باشم؟ تعرفه را من باید اجرا کنم! اگر توانستیم سیستمی
را به وجود آوریم، که تعرفه تعریف شده قانون، بیمهها را سریعا اجرایی کرده
و همان روز حق بیمارستان را بدهد، خوب است. اما اگر عمل جراحی با تعرفه
دولتی انجام شود و بیمه هم پذیرفته، شش ماه بعد با کسر 50 درصد پرداخت شود،
این شش ماه که جوابگوی درصد رشد تورم هم نیست، به درد پزشک نمیخورد. این
تعرفه فقط برای پزشک اجرا میشود.»
وی ادامه میدهد: «بیمهها علاوه
براینکه تعرفه را میپذیرند، تعرفههای تعدیلی را هم بپذیرند و همان روز
برای پزشک پرداخت کنند. در کشورهای توسعهیافته این پول سریع به حساب پزشک
ریخته میشود. در تمام دنیا بیمههای دولتی عامل درمانگر واقعی است، نه یک
سیستم تشریفاتی! در همه جای دنیا بیمههای معتبر مانند بانک عمل میکنند.
یعی جراحی را انجام میدهی و سریعا پول را ازبیمه دریافت میکنی!» وی
میگوید: « اخیرا، یک عمل جراحی انجام دادم، به این صورت که دو طرف لگن
بیمار جراحی شد. این عمل در ایران به تازگی انجام میشود. در بخش خصوصی هم
کم انجام میشود. بیمار 10 ماه پیش جراحی شد، عمل تحت پوشش نبود و
بیمارستان 14 میلیون تومان از من کم کرد. این بیمه ارزش کار کردن ندارد. به
همین دلیل پزشکان دنبال تعرفه بیمهای نمیروند و سعی میکنند، خودشان
تعرفه عادلانهای را در ارتباط با بیمار تعیین کند. بیمه باید واقعنگر
باشند.»
ارتوپدها از سیستم حاکم بر وزارت بهداشت ناراضی هستند! محمد
رازی، رئیس انجمن جراحی زانو و آرتروسکوپی ایران، درخصوص تعرفههای پزشکی
دیدگاه خاصی دارد. وی میگوید: « به طورکلی در رابطه با
تعرفه تمام رشتههای پزشکی از اوایل انقلاب هیچگونه نظر حکومتی مثبتی
نبوده است. تعرفههای پزشکی پایین است. مانند بسیاری از کشورهایی که از
سیستم اداری سوسیالیستی تبعیت میکنند. متاسفانه در کشور ما بخش پزشکی به
صورت سوسیالیستی نگریسته و سایر قسمتها بازار آزاد شد.
البته قشر کارمند
از نظر حقوق و تناسب تورم با درآمد و دریافتی همانند پزشکان بودند. از نظر
اخلاقی و اینکه در جامعه فساد و زیرمیزی نباشد، باید تمام جامعه یکدست
باشند. اگر بنابر سوسیالیستی بودن است، همه باشند، اگر بازار آزاد است، همه
باشند. سیستم بازار آزاد پزشکی مدنظر است. دولت موظف است، در
بیمارستانهای دولتی درمان مردم را پاسخ دهد.
در بیمارستانهای خصوصی عرضه و
تقاضا، حذاقت پزشک، سختی کار و انتخاب بیمار برای پزشک و بیمارستان وجود
دارد. دولت نباید در هزینههای درمان بیمارستان خصوصی خود را وارد کند.» وی
میگوید: «بیمهها باید پشتیبان بیمار باشند. نه اینکه بار درمان را گردن
جامعه پزشکی بیندازیم. این کار درستی نیست و در 35 سال گذشته مورد غفلت
بوده است. وقتی که دولت جدید برسرکار آمد، گفتند ما پکیج مالی محدودی
داریم. اما این مبلغ باید برای کل جامعه پزشکی، دارو ، درمان و تجهیزات صرف
شود.» وی با بیان اینکه ارتوپدی یک رشته مردانه است، میگوید: « ارتوپدها
به دنبال این نیستند که کرسی وزارت بهداشت را بگیرند و لابیگری کنند و با
سیاستبازی تعرفه را بالا ببرند. رشتههایی که در این 35 سال از رانت دولتی
استفاده خوبی کردند، در این قسمت هم تعرفه خود را بالا بردند. ارتوپدی که
از نظر جسمی خاص بوده و مسئولیت و طول درمان و حساسیتهای خاص خود را دارد،
مورد غفلت واقع شده است. ارتوپدها از تعرفهها و سیستم حاکم بر وزارت
بهداشت ناراضی هستند.»
پرستار جزو حلقه درمان است گذشته
از بیمه و تعرفه رشته ارتوپدی، بحث پرستاری در این حوزه اهمیت ویژهای
دارد. البته پرستاری تخصصی در رشتههای دیگر هم حائز اهمیت است. فرشته
شگرف، کارشناس ارشد پرستاری در حوزه پرستاری جراحی ارتوپدی، در مورد اهمیت وجود پرستاران تخصصی در شاخه جراحی میگوید: « وقتی
که بحث بیماری یا بیمارستان پیش میآید، سه تعریف مطرح میشود، بیمار، پزشک
و پرستار! پرستار جزو حلقه درمان است. یعنی اگر پرستار نباشد، بیمارستان
نمیتواند، کار خود ادامه دهد. وقتی پزشک، بیمار را جراحی میکند، چندساعت
در اتاق عمل با بیمار بوده و بعد از آن مراقبتهای مهمتر برعهده پرستار
است.
اگر دارو به موقع داده نشود، یا علائم سریع شناسایی نشوند، پزشک
برسربالین بیمار نیست. لذا پرستار وظیفه خطیری بر عهده دارد.» وی ادامه
میدهد: « مثلا بیمار علامتی را از خود نشان میدهد که بعداز جراحی
میتواند، خطرناک باشد. یعنی نبض وی را چک میکنیم، اگر تاکیکاردی داشته
باشد، این نشانه به ما میفهماند که بیمار در معرض خونریزی داخلی است. آیا
بیمار در معرض تب و عفونت است؟ در اینگونه مواقع پرستار اجازه درمانهای
اولیه را دارد، تا پزشک بربالین بیمار برسد یا دستور شفاهی بدهد. بنابراین
پرستار نقش حیاتی دارد. درمانهای اولیه هم حد و مرز دارد. مثلا بیمار
بررسی میشود که تب دارد یا نبض تندی دارد. این بیمار شاید خونریزی داخلی
یا افت هموگولوبین دارد، آزمایشهای لازم انجام شده و به پزشک اعلام
میشود.»