به گزارش شفا آنلاین،در واقع نوع لباس پوشیدن از صفات شخصیتی انسانها رونمایی میکند و بیشتر از آنچه تصور میشود بر ارتباطات و تعاملات میان فردی تأثیر میگذارد. شیوه لباس پوشیدن افراد این پیام رامی رساند، من که بوده و در این جهان هستی در جستوجوی چه چیز هایی در تکاپو هستم.
نوع پوشش و انتخاب لباس شیوه تفکر و هیجانات افراد را تغییر میدهد و با بررسی شیوه لباس پوشیدن اکثر افراد یک جامعه عملکرد و موفقیت آن جامعه در آینده قابل پیشبینی خواهد بود.
از سوی دیگر با بررسی این پوششهای فردی آسیبهای روحی هر فرد قابل مطالعه است. مطالعات فراوان نشان میدهد، به نسبت تأثیر پذیری افراد از الگوهای پوششی رایج و بهرهمند بودن از هوشمندی کافی در انتخاب لباس در مکانهای مختلف میتوان به نتایج موثق و قابل اعتمادی درباره شیوه تفکر، صفات شخصیتی و نیازهای درونی آنها پیبرد.
دکتر فربد فدایی مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با اشاره به اهمیت پوشش افراد و انتخاب لباس هنگام حضور در جامعه در پیشرفت و بقای یک جامعه میگوید در جوامع انسانی تا چند دهه پیش اگرچه ظاهر افراد مهم بود اما عمدهترین عامل در تشخیص افراد محسوب نمیشد.
انسانها در
محلات مشخص در کنار یکدیگر زندگی میکردند و در طول سالها یکدیگر را از
روی گفتار و کردار و سوابق خانوادگی میشناختند و ظاهر افراد نیز کمابیش
شبیه به یکدیگر بود و از نظر لباس هم کوشش بر همسانی بود. حتی در مورد
خانهها نیز اگر فردی ثروت زیاد و خانه مجللی داشت در نمایش آن نمیکوشید و
عموماً دیوارهای کاهگلی خانههای مجلل را میپوشاند تا به این ترتیب از
مقایسه و ایجاد غبطه جلوگیری شود.
در همین معنی است که توجه به تجملات
ناپسند شمرده میشد و از جمله سعدی میفرماید تن آدمی شریف است به جان
آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
این روانپزشک ادامه میدهد، انسانها عموماً رو به سوی معنویات داشتند و
مادیّات را اگرچه نفی نمیکردند اما اصل هم نمیدانستند، با پیشرفت
سرمایه داری و رواج روحیه مادیگری و مصرف گرایی در جوامع غربی این وضع شروع
به تغییر کرد. رسیدن به ثروت و تکاثر آن اصل شد و نمایش ثروت دغدغه جماعتی
شد که خود غربیان آنان را نوکیسه و تازه به دوران رسیده مینامیدند، یعنی
کسانی که با نمایش ثروت میخواستند هویت و وجود خود را عرضه کنند.
سرمایهداران برای افزودن بر ثروت خود مصرفگرایی را مطلوب میدانستند و به همین دلیل مُدهای پوشاک و آرایش و تزئین خانه را تشویق میکردند تا مردم جهت پیروی از مُد مجبور باشند وسایلی را که قابل استفاده بود دور بریزند تا مُدهای جدید را تهیه کنند. عموم مردم نیز بیخبر از اصل ماجرا ملعبه دست قرار میگرفتند و هر آنچه را که کارگزاران سرمایهداران به عنوان مُد جدید ارائه میکردند جهت همراهی با قافله و همرنگشدن با جماعت میپذیرفتند.
گذشته از این، در جوامع امروزی که دیگر افراد در محلات قدیمی خود زندگی
نمیکنند و هر کس براحتی به شهر و محله دیگر مهاجرت و نقل مکان میکند
طبعاً امکان شناخت درازمدت افراد وجود ندارد به همین دلیل افراد سعی دارند
به وسیله ظاهر خود را بشناسانند و هویت خود را ارائه کنند. به این دلیل
توجه به ظاهر به صورت اغراقآمیز درآمده است که هم شامل لباس و آرایش
میشود و هم شامل کوشش برای تغییر چهره از طریق جراحی پلاستیک در زنان یا
بدنسازی برای مردان. به این ترتیب است که میبینیم موجی از تمایل برای
جراحی زیبایی چه در خانمها و چه در آقایان به وجود میآید و برخی جوانان
هم میکوشند با حجیم کردن بدن حتی به وسیله مواد هورمونی و مضر ظاهر دیگری
برای خود دست و پا کنند.
ذهن شما چه میپوشد
هنگامی که پروفسور کارن پاین، روانشناس مد و محقق از دانشجویان خود
خواست تا به جای پوشیدن لباسهای معمولیشان، لباس سوپر من یا همان مرد
قهرمان را برتن کنند، قصد داشت به این پرسش پاسخ دهد که نوع پوشش
افراد تا چهاندازه تفکر و شخصیت آنها را تغییر میدهد. او در این تحقیق
متوجه شد همانگونه که افراد بر حسب شخصیت و نوع دیدگاه شان، لباس
میپوشند، نوع پوشش و لباسها نیز بر شیوه تفکر و شناخت تأثیر میگذارد،
دانشجویان با پوشیدن لباس قهرمان احساس قدرت و عزت نفس بیشتری در
مقایسه با گروههای دیگر به دست آورده بودند. پروفسور کارن پاین روان شناس
مد و الگوهای پوششی در کتاب «ذهن شما چه میپوشد» مینویسد، دوخت، نوع
پارچه و رنگهای شان نه تنها بر رفتارها و الگوهای شخصیتی افراد تأثیر
میگذارد بلکه بر عملکرد دیگر افراد جامعه نیز نقش دارد. نظارت بر نوع پوشش
شهروندان در صورتی که حساب شده و براساس معیارهای علمی باشد از بروز
جرم و جنایت کاسته و بر همدلی و انگیزه بیشتر برای زندگی میافزاید.
به عقیده این استاد دانشگاه نوع پوشش افراد و میزان تأثیر پذیری آنها از
رسانهها و نظامهای سرمایه داری که قصد فروش کالاهای خود را دارند، بر
شیوع بیماریهای فرهنگی و دور شدن از سنتها و ارزشهای مردمان یک جامعه
نیز تأثیر میگذارد. برای نمونه در برخی شهرهای هند شاهد هستیم که زنان
هندی که تا همین چند دهه پیش لباسهای آزاد و پوشیده که نمادی از میل به
مادر بودن و حمایت کردن از خانواده بود بر تن میکردند، تحت تأثیر الگوهای
پوششی غربی، با پوششهای متفاوت در جامعه ظاهر میشوند که همین پوششها به
تدریج باعث تغییر اندیشهها و باور، تجرد طلبی و شیوع بیماری فرهنگی
به نام بیتفاوتی دسته جمعی در آنها شده است.
اختلالات شخصیت و پوشش
دکتر فربد فدایی روانپزشک در خصوص شکلگیری موجی از تمایل به تغییر و
تمایز در میان جوانان میگوید، تمایل دیگری که در جوانان هر عصر به
طور طبیعی وجود دارد و در عصر ما تشدید شده است تمایل به تفرد و متمایز
کردن خود از دیگران است که همراه با نوجویی و تنوعطلبی که خاص دوره جوانی
است سبب میشود تمایل به جلب نظر از طریق ظاهر را در جوانان بیشتر ببینیم
که عموماً جنبه نابهنجار ندارد.
این روانپزشک در خصوص ارتباط اختلالات شخصیتی و نوع پوشش میگوید،
گاهی اوقات تمایل به نمایش ظواهر جنبه بیمارگونه به خود میگیرد ازجمله،
مبتلایان به شخصیت نمایشی (هیستریونیک) با آرایش نامتعارف سر و صورت و
لباسهای غیرعادی تمایل به جلب توجه دیگران دارند.
مبتلایان به شخصیت خودشیفته ضروری میدانند به هر قیمت که شده است ظاهر بینقص و نمایی از ثروت ارائه کنند بنابراین پوشیدن لباسهای گرانقیمت یا سوار شدن بر اتومبیلهای مجلل را نخستین اولویت میدانند تا مورد تحسین دیگران قرار گیرند. بیماران مبتلا به نابسامانی دوقطبی (شیدایی – افسردگی)، در زمان شیدایی ولخرج میشوند و با پوشاک عجیب و رنگهای تند و متضاد نشانهای از بیماری خود را ارائه میکنند، آنچه مسلم است آنکه توجه زیاد به ظاهر وقت زیادی را از فرد میگیرد و دانشمندان و هنرمندان (منظور بازیگران و چهرهها نیستند که به تبع کار خود و جذب مخاطب باید به ظاهر اهمیت بدهد) و کارگر و کارمند لباس و ظاهر را اصل نمیدانند که دیگر امور آنان را تحتالشعاع قرار دهد. به هر حال رعایت اعتدال و تناسب و بویژه توجه به پاکیزگی ظاهر و پوشاک امر مطلوبی است، اما خروج از آن چه به صورت توجه اغراقی و چه به صورت بیتوجهی کامل به ظاهر مطلوب نیست.
رمز گشایی احساسات درونی
دکتر جنیفر بامگارتنر، روانشناس بالینی میگوید، نوع پوشش، حاوی پیام
هایی هستند که افراد دلشان میخواهد مخفی نگه دارند، درواقع میتوان
از نوع آرایش افراد به ندای خواستهها و نیازهای آنها پی برد. برای نمونه
آویختن افراطی زیور آلات و به نمایش گذاشتن جواهرات، معمولاً این پیام را
میرساند که من از یک نا امنی درونی رنج میبرم یا به دلیل نیاز به پول و
مشکلات مالی نمیتوانم در آرامش زندگی کنم.
یا افرادی که تمایل دارند با پوشیدن لباسهای خارج از عرف و روال در محیطهای کاری خود را به نمایش بگذارند، با این روش نیاز به کنترل و حمایت را طلب میکنند، خواستهای که در قلب شان مخفی شده و نمیتوانند به زبان بیاورند.
وی ادامه میدهد، این یک تفکر بیمار گونه فرهنگی است که بر این تصور باشیم با لباسهای مارک دار و گرانقیمت و آرایشهای اغراقآمیز، میشود توجه و محبت خرید و به شهرت و تمایز دست یافت، از سوی دیگر فردی که در 5 سال گذشته هیچ تغییری در شیوه لباس پوشیدن یا آرایش موهایش به وجود نیاورده و در میهمانی و محل کار و خیابان فقط از یک اصل آن هم ساده پوشی و یک نواختی پیروی میکند، جای تأمل و بررسی دارد.
باید گفت سبک پوشش و انتخاب لباس یک رفتار محسوب میشود و در پس هر رفتاری، علتی وجود دارد که با کشف آن میشود ریشه بسیاری از مشکلات را پیدا کرده و در حل آن کوشید. زمانی که فردی با آویختن زیور الات گوناگون یا لباسهای فاخر و گرانقیمت و رنگ به رنگ میخواهد ثروت خود را به نمایش بگذارد، احتمالاً از یک مشکل مالی بزرگ رنج برده یا در گذشته تجربه از دست دادن محبت نزدیکان خود را به دلیل مشکلات مالی داشته است.
با کشف علت این رفتار میتوان به فرد کمک کرد تا عزت نفس و هویت خود را با شیوه دیگری بجز به نمایش گذاشتن سبک پوشش و آرایش تقویت کند و از نا امنی و اضطراب درونی رهایی پیدا کند. پیروی از الگوهای پوششی متفاوت و فاخرانه احساس قدرت و به دست آوردن کنترل محیط را به افراد میدهد و مشخص است افرادی که برای خود افشایی و متمایز نشان دادن خود اصرار میورزند، به این قدرت و کنترل کردن امور برای رهایی از اضطراب و حس نا ایمن بودن درون شان نیاز دارند. زنان و مردانی که متناسب با سن خود لباس نمیپوشند و بیتوجه به سن تقویمی و جایگاهی که در اجتماع دارند، از پوششهای جوان پسندانه استفاده میکنند، معمولاً با مسأله افزایش سن و ورود به مراحل بالاتر زندگی خود کنار نیامده و موفق نشدهاند متناسب با سن شان مراحل رشد را طی کنند.
زنانی که با پوششهای غیر اخلاقی در محل کار خود ظاهر میشوند یا به طور افراطی آرایش میکنند، معمولاً این پیام را برای کارفرمای خود میآورند که زن بودن بیشتر از اینکه معنای قدرت در برداشته باشد به معنای ضعف است و من میخواهم با پوشیدن کفشهای پاشنه بلند، لباسهای خارج از عرف محل کار و آرایش افراطی، قدرتم را اثبات کنم تا ضعف هایم پنهان شود.
دکتر بامگارتنر ادامه میدهد، تمام رفتارهای ما، از نوع غذایی که میخوریم تا دوستانی که انتخاب میکنیم توسط عامل درونی مان انگیخته میشود و شکل میگیرد. شاید بهتر باشد تا سری به کمد لباس خود بزنید و عادتهای خرید لباسهای تان را بررسی کنید، تغییر لباسهای آویزان شده روی ریل کمد اتاق راهی به سوی تغییر تفکر، شناخت و عواطف است. به مراجعانم توصیه میکنم، در دام الگوهای پوششی رسانه نیفتید چرا که آنها جز تخریب عزت نفس هیچ دستاوردی ندارند.ایران