شفا آنلاین>اجتماعی>کمتر روزی است که در فضای مجازی شاهد هجوم و حمله نباشیم.
به گزارش
شفا آنلاین،فرقی نمیکند سوژه این هجوم چه کسی باشد؛ یک داور خارجی فوتبال که بازی ای ملی را سوت زده، بازیگری که بر خلاف خواسته برخی در یک نقش ظاهر شده یا مقام مسئولی که صفحهای رسمی در شبکههای مجازی دارد و یکی از اظهارنظرها یا موضع گیریهایش به مذاق کاربران خوش نیامده.
در طرفئ العینی گروه زیادی از پشت
کیبوردهاشان به صفحات این سوژهها حمله میکنند و با ارسال نظرات نامربوط و
گاهی فحاشی، طرف را بمباران میکنند. البته گاهی هم این هجوم سویه مثبت
دارد و از محبوبیت سوژه نشأت میگیرد اما این مورد آخر خیلی به ندرت اتفاق
میافتد و آنچه بیشتر در ذهنها مانده حمله با استفاده از فرصت ناشناس
ماندن است که
شبکههای مجازی در اختیار افراد قرار میدهند.
<دارنده پیکان 47 هستم و خیلی دوست دارم به اسپانیا بیایم، پیوند شما و
رونالدو را هم تبریک میگویم. عشق است رونالدو، امیدوارم به پای هم پیر
بشوید!
اینها نمونهای از جملاتی بود که کاربران ایرانی در فضای مجازی چندی پیش
در پیج اینستاگرام نامزد جدید کریستین رونالدو گذاشتند. پیجی که آنقدر
ایرانیها به آن هجوم بردند که تنها در عرض یک شب از پا درآمد. حتی به
تلگرام او هم پیام میفرستادند آن طور که نامزد جدید رونالدو شگفت زده گفت
که نمیداند ایرانیها شماره او را از کجا گیر آوردهاند!
وقتی معذرتخواهی کمالالملک اثری نداشت
اما ماجرای نامزد رونالدو تنها یکی از این گونه واکنشهای ایرانیها در
فضای مجازی بود. هنوز خیلیها ماجرای حمله به پیج ماژیچ، (داور بازی ایران -
آرژانتین) که در بازی حساس جام جهانی یک پنالتی را برای ایران نگرفت، در
خاطر دارند. پیش از آن هم که ماجرای مسی بود. ماجرایی که کاربران ایرانی
بالای چندین هزار کامنت را که بسیاری از آنها حاوی الفاظ زشت بود در
اینستاگرام او به ثبت رساندند. ماجرا آنقدر حاد شد که جمشید مشایخی از مسی
معذرت خواهی کرد. اما این معذرت خواهی مشایخی پایان راه نبود، بلکه در
ادامه این داور بازی ایران و عراق در جام ملتها بود که مورد حمله اینترنتی
ایرانیها قرار گرفت.
از هانیه توسلی تا رشیدپور
حملاتی از این دست، محدود به موارد بینالمللی نیست، بلکه هانیه توسلی (به
خاطر تسلیت نگفتن درگذشت مرتضی پاشایی) و بهاره رهنما از دیگر افرادی
بودندکه در فضای مجازی و پیجهای خصوصی خود بشدت مورد تهاجم کاربران قرار
گرفتند. کاربرانی که کار جمعیشان آنقدر قوی است که تنها درعرض چند ساعت
صفحات مجازی را از پای درمی آورند و گاهی آنقدر ترافیک پیج مورد نظر را
بالا میبرند که یا پیج اینستاگرام و فیس بوک هنگ میکند یا شخص مورد نظر
مجبور به بستن آن میشود. آخرین قربانی این ماجرا تا به امروز هم رضا
رشیدپور بوده، او که درباره تلگرام به تعبیر خودش دروغ سیزده گفت خیلی زود
مورد حمله تیمی کاربرها قرار گرفت.
آنچنان که به این همه الفاظ غیر اخلاقی
که در پیجش قرار داده شد اعتراض کرد و از این گفت که شاید دوستان دیگرش که
با دنیای مجازی خداحافظی کردهاند، حق داشتهاند. البته برای خیلیها هم
این گونه واکنش تند عجیب بود، آن هم برای یک دروغ سیزده معمولی درباره
پروفایل تلگرام!
در این بین گویا هدف، وسیله را هم توجیه میکند و مهم نیست که سوژه مورد
نظر یا دلیل این حملات چقدر اهمیت داشته باشد، بلکه اصل یافتن جایی برای
حمله مجازی است. نمونه ساده این ماجرا فرناندا لیماست. مجری افتتاحیه جام
جهانی که خیلی سریع به دلیل پوشش، مورد حمله ایرانیها در صفحه فیس بوک خود
قرار گرفت. چرا که ایرانیها براین باور بودند که او سبب محرومیت آنها از
تماشای افتتاحیه شده است.
کوچکترین خطا؛ یک حمله مجازی
حالا ماجرا آنقدر حاد شده که هر لحظه هر کسی میتواند انتظار تهاجم
اینترنتی کاربران ایرانی به اینستاگرام خود یا پیجهای دیگر مجازیاش را
داشته باشد. هیچ کس هم مصون نیست، کاربران ایرانی آنقدر در یافتن سوژهها
مهارت دارند که هر خطا و اختلاف نظر کوچکی میتواند سبب حمله شود. هر چه در
زمینههای دیگر کار تیمی ایرانیها ضعیف باشند دراین زمینه قوی هستند و در
چشم به هم زدنی هزاران کامنت را در صفحات شخص مورد نظر به ثبت میرسانند.
استقبال کاربران ایران از هنجار شکنی بیهزینه
مهدی سلطانیپور، استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره این اتف اق در
فضای مجازی میگوید: قبل از هر چیز باید این مسأله را در سه بعد کلی
دستهبندی کرد. یک نگاه سرگرمی که بخشی از جامعه ایرانی دارد و به نوعی
بدون توجه به تبعات هر مسألهای اگر درتوانش باشد و هزینهای برایش ایجاد
نکند، مسائل مختلف را به تمسخر میگیرد. دومین مسأله بروز خشونت کلامی و
رفتاری دربین این کاربران است که روز به روز بیشتر میشود. همچنین سومین
مسأله هم نحوه استفاده از فضای مجازی در بین کاربران ایرانی و چگونگی
استفاده از آن است.
این استاد دانشگاه میافزاید: در مسأله اول یعنی به شوخی گرفتن همه مسائل،
تردیدی نیست که جامعه ایرانی سرگرمیهای سالم خود را که سازنده باشد و
مشکلی برای دیگری ایجاد نکند گم کرده، کاربران امروز فضای مجازی به صرف
اینکه میدانند کسی قادر به شناسایی آنها نیست و هزینهای برای آنها ایجاد
نمیشود در فضای مجازی رفتارهای ناهنجار از خود بروز میدهند. این یعنی
اینکه دشنام دادن و مسخره کردن به هر دلیل برای او یک تفریح بیهزینه به
شمار میرود و به نوعی پس از مدتی برای او تبدیل به عادتی خطرناک میشود.
سلطانیپور، استاد دانشگاه و جامعهشناس درباره بعد خشونتآمیز این مسأله
میافزاید: به هر صورت اعمال و واکنشهای افراد نشان دهنده اتفاقاتی است که
در درون آنها میگذرد، دشنام دادنهای بیدلیل یا توهین به خاطر مسائل کم
اهمیت دقیقاً در راستای این است که این افراد در حال نشان دادن خشم درونی
خود هستند. خشم درونی آنها میتواند ریشه در هر چیزی داشته باشد و به این
صورت به دلیل اینکه در فضای مجازی هزینهای متحمل نمیشوند، بروز پیدا
میکند. ضمن اینکه نشان دهنده این است که قبح دشنام و بیاحترامی شکسته شده
و این مسأله به نوعی به یک تفریح در میان برخی افراد جامعه تبدیل شده است.
در این بین به نظر میرسد که برخیها به طور کلی مسأله استفاده از فضای
مجازی را در ایران موضوعی متفاوت با بسیاری از کشورها میدانند. آن چنان که
این دست افراد براین باورند که ایرانیها از دنیای مجازی استفاده عادی
نمیکنند بلکه آن را به دنیای موازی دنیای واقعی خود تبدیل کردهاند.
فضای مجازی، دنیای واقعی ایرانیها شده!
شیوا آشنا، استاد دانشگاه و روانشناس درباب غلبه فضای مجازی بر واقعیتها
نزد ایرانیان خاطرنشان میسازد: از لحاظ روانشناختی نوع استفاده از یک
مسأله در بین انسانها بستگی به برداشت آنها از آن موضوع دارد. به طور مثال
وقتی در فکر افراد فضای مجازی به عنوان یک ابزار برای ارتباط تعریف میشود
آنها بخشی از ساعتهای روز خود را به آن اختصاص میدهند اما وقتی دنیای
مجازی به عنوان دنیای موازی زندگی شماتعریف شود آن گاه است که وقت زیادی را
پای آن میگذارید. همین مسأله سبب میشود که روح شما به فعالیت در این
دنیا بشدت وابسته شود. وقتی از لحاظ روحی وابسته میشوید به سمت رفتارهای
این چنینی در دنیای مجازی هم میروید. چون یکی از مهمترین اهدافتان
گذراندن وقت دراین دنیاست. از سوی دیگر این استاد دانشگاه میافزاید:
حملههای اینچنینی به هر کسی و به هر علت کوچک و بزرگی نشان از یک نوع هرج و
مرج و آنارشیسم در ذهن افراد دارد. به این صورت که فرد احساس میکند وقتی
هیچ ردی از او پیدا نیست پس میتواند با خیال راحت خشم خود را که ناشی از
مشکلات مختلف است در این مکان خالی کند. این یعنی یک هرج و مرج تمام
عیار!
گفتمان بیگفتمان، تنها ناسزا و تمسخر
همچنین به باور شیوا آشنا، پژوهشگر روانشناسی مسأله تحمل نکردن آرا وعقاید
یکدیگر در فضای مجازی دراین باره به شکل عریانی بروز پیدا کرده. هیچ نوع
گفتمانی وجود ندارد، چرا که افراد حوصله این مسأله را حتی در فضای مجازی هم
ندارند و به این صورت آنها ترجیح میدهند که خیلی کوتاه توهینکنند و
دشنام دهند و به سراغ موضوع دیگری بروند و همین رویه ادامه دارد.
این روانشناس براین باور است که این مسأله روی دیگر نبود تحمل نظر مخالف
از سوی جامعه ایرانی را نشان میدهد؛ به این صورت که بخشی از شهروندان از
لحاظ روانشناختی به هیچ وجه تحمل رویکرد متفاوت شخص دیگری را ندارند. شیوا
آشنا خاطرنشان میسازد: این مسأله نیازمند فکر جدی است و قطعاً راه حل
مناسبی میطلبد.
عزم جدی برای کاهش تنشهای درونی افراد
این استاد دانشگاه درباره راه حل این مسأله میافزاید: باید از دوران
دانشگاه و بلکه زودتر تنشهای روحی را درمیان افراد جامعه کاهش داد.
به این
صورت که آنها را به سویی هدایت کرد که بتوانند به نوعی الگوی تفکر دست
پیدا کرده و دراین الگوی تفکر قبل از توهین به سلیقه دیگران کمی بیندیشند.
دراین صورت است که این مسأله میتواند بروز خود را در رفتار افراد جامعه در
فضای مجازی ببیند. باید این مسأله در جامعه توسط رسانهها توضیح داده شود
که این موضوع به نفع کل جامعه نیست. فضای مجازی بخشی از واقعیت امروز زندگی
ماست و در واقع افراد جامعه با توهین به دیگران در این فضا در حال
بازتولید خشونت هستند. ما هیچ کدام از این مسائل را تا به امروز برای افراد
جامعه نگفتهایم.
حالا با همه این شرایط و اظهارنظرهای کارشناسان و حملات متعددی که به
پیجها و افراد در فضای مجازی میشود به نظر میرسد که این مسأله همچنان
روبه گسترش است؛ گسترشی که سبب شده خیلیها از فضای مجازی یا به تعبیر
دیگری از جامعه مجازی ایران با بستن پیج هایشان قهر کنند و عطای نزدیکی با
دیگر اعضای جامعه دراین فضا را به لقایش ببخشند.ایران