در روزگاری که فرزندان ایران دلمشغول آخرین بازی و آخرین سرگرمیها در دنیای مجازی میشوند، من بعضی اوقات نگران میشوم که نکند این دلمشغولیهای مجازی باعث شود کودکانمان رسم نیکی را از یاد ببرند. اما هربار که این نگرانی سراغم میآید با دیدن جلوههای زیبایی از محبت و مردمان ایران زمین و کودکان مهربانشان مطمئن میشوم که رسم نیکی و نیکویی هرگز در این خاک از بین نخواهد رفت و چه زیباتر خواهد بود که بتوان نیکوکاری را به فرزندانمان بیاموزیم و این بنا از ما به یادگار بماند.
این کاری است که مؤسسه نیکوکاری موعود ایرانیان قدم در آن گذاشته است و من
مایلم دعوت کنم از مسئولان محترم ریاست جمهوری و وزیران مختلف تا شهرداری و
سایر نهادهای فرهنگی و اجرایی که یاریگر این مؤسسه باشند در بنا نهادن
مرکز آموزش نیکوکاری به کودکان تا آنها علاوه بر دلمشغولیهای مختلف روزانه
و آموزشهای گوناگونی که میبینند، آموزش انسانی بهتر بودن را هم ببینند
تا هر کودک ایرانی سفیری شود از محبت و مهربانی.
من برای این کار دست یاری به سمت همه مردم و مسئولان دراز میکنم و
امیدوارم که همه ایرانیها دست مرا برای همراهی در این کار بفشارند.
یاران پاکدل و خدمتگزار ملت بزرگ ایران به این کوچک اجازه دادند تا
نیت پاکشان را به عرض همه عاشقان که قصدشان یاری رساندن به مردم گرفتار
بویژه کودکان بیگناه و بیپناه است، برسانم.
با امید پیروزی ملت ایران
جمشید مشایخی
شما چقدر به فرزندتان آموزش نیکوکاری میدهید؟ اصلاً خودتان را انسان
نیکوکاری میدانید؟ طبیعی است که آدم اول باید خودش نیکوکار باشد تا بتواند
به دیگران و بخصوص به بچهها آموزش نیکوکاری بدهد. بهتر است کمی به عقب
برگردید. سالها پیش. زمانی که خودتان کودک بودید. حتماً آن موقع دوستانی
را در مدرسه یا محلهتان سراغ داشتید که به لحاظ مالی ضعیفتر از بقیه
بودند. بعضیهایشان درس و مدرسه را رها کردند. بعضی دیگر، با سختی درس
خواندند و به جایی رسیدند. بدون کمک یا شاید با کمک دیگران.
«بابالنگ دراز» را که یادتان هست. همان حامی بزرگ و اسرارآمیز «جودی» یتیم
و فقیر که اگر دخترک تنها را حمایت نمیکرد، نه دبیرستانی در کار بود و نه
دانشگاهی. دخترک غمگین و تنهای نوانخانه، درس خواند و نویسندهای بزرگ شد.
پایان قصهها اما همیشه اینطور به خیر و خوشی تمام نمیشود. سرنوشت
بچههای فقیر هیچ وقت معلوم نیست. گرچه سرنوشت هیچ بچهای و هیچ آدمی از
اول معلوم نیست اما وقتی پای فقر به میان میآید، میشود یک چیزهایی را حدس
زد. مثلاً اینکه بچهای که تا دیروز پشت نیمکت مینشسته و به دهان معلم
چشم میدوخته، سر از سر چهارراه درمیآورد و به دنبالش هزار و یک مشکل دیگر
سر راهش سبز میشود. در آسیب همیشه به روی این بچهها باز است؛ بازتر از
آنچه تصورش را بکنید.
در این میان اما هستند کسانی که تلاش میکنند این درها را به روی بچههای
کار ببندند و نه تنها خودشان هرچه در توان دارند در این راه به کار گیرند،
بلکه از آموزش عمل خیرخواهانه به دیگران هم هیچ دریغی ندارند. آموزش
نیکوکاری به کودکان، هدفی بود که جمعی از نیکوکاران را که پیش از این در
قالب مؤسسه خیریه در زمینه کمک به تحصیل کودکان کار فعالیت میکردند، بر آن
داشت تا مؤسسهای جدید به ثبت برسانند و دامنه فعالیتهای خود را گسترش
دهند.
اینگونه بود که مؤسسه «کودکان نیکوکار موعود ایرانیان» شکل گرفت.
مؤسسهای که چهرههای معروفی همچون مجید جلالی سرمربی تیم سایپا و محمد
حسین لطیفی، کارگردان تلویزیون و سینما از جمله اعضای هیأت مدیره آن هستند و
استاد جمشید مشایخی هم به عنوان سفیر نیکوکاری این مؤسسه، در ترویج اقدام
خیرخواهانه اعضا و فعالان نقش مهمی دارد.
اعظم حاج یوسفی، مؤسس و مدیر مؤسسه کودکان نیکوکار موعود ایرانیان درباره
شکلگیری و اهداف راهاندازی این مؤسسه در گفتوگو با «ایران» میگوید:«
مؤسسه موعود دو هدف را دنبال میکند. یکی حمایت از تحصیل دانش آموزان و
دانشجویان بیسرپرست و بدسرپرست تا اتمام دوره تحصیل که با هدف پیشگیری از
ورود آنها به جمع کودکان کار صورت میگیرد و دیگری تشویق کودکان
خانوادههای برخوردار به نیکوکاری. ما اعتقاد داریم کار کودکان فقط بازی و
کسب علم و دانش و کودکی کردن است و برای همین هم کودکانی را که در معرض ترک
تحصیل هستند، شناسایی میکنیم و هزینه تحصیل آنها را میپردازیم تا درس
بخوانند. ما در موعود اعتقاد دیگری هم داریم و آن این است که فقر، فقط فقر
مالی نیست. فقر فرهنگی هم بهاندازه فقر مالی میتواند مشکل آفرین و
آسیبزا باشد و ما در جهت کمک به رفع فقر فرهنگی، به تأسیس مؤسسه کودکان
نیکوکار اقدام کردهایم. بر اساس اهداف مؤسسه ما در کنار کمک به کودکان
بیبضاعت، به کودکان برخوردار هم آموزش نیکوکاری میدهیم. کودکان در قالب
این آموزشها، علاوه بر اینکه نیکوکاری را فرا میگیرند، با آسیبهای
اجتماعی هم آشنا میشوند و به رشد شخصیتی و معنوی دست پیدا میکنند. این
کودکان در واقع به خیران کوچک تبدیل میشوند و قطعاً در آینده نیکوکاران
بزرگسال جامعه خواهند بود، چرا که نیکوکاری در وجودشان نهادینه میشود.»
حاج یوسفی اینطور ادامه میدهد:« کودکان نیکوکار با حمایت خانوادهها
آموزشهای نیکوکاری را فرا میگیرند و خودشان در اداره کردن مؤسسه نقش
دارند. ما ازخود بچهها هیأت مدیره تشکیل میدهیم و از نظراتشان استفاده
میکنیم. آنها هم وقتی میبینند به صورت عملی وارد فعالیتهای خیرخواهانه
شدهاند، هرچه بیشتر در این راه تشویق میشوند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا
میکنند.
ما برنامههای مختلفی داریم. بچهها در ساعات فراغت از مدرسه به دفتر
مؤسسه مراجعه میکنند و با کمک هم قلکهایی را رنگ آمیزی میکنیم و آنها را
در اختیار کودکان قرار میدهیم تا با کمک خانوادهها پس انداز کنند و در
مراسم «قلک شکن» که از سوی مؤسسه و با حضور چهرههای معروف و محبوب برگزار
میشود، شرکت کنند. همچنین نذرهای فرهنگی به مناسبتهای مختلف بویژه در ماه
محرم و صفر داریم که در آن بچهها کتابهایی را خریداری میکنند و به جای
غذای جسم، غذای روح به کودکان دیگر نذری میدهند.
کودکان نیکوکار همچنین در قالب آموزشهایی، یاد میگیرند که زمین را دوست
داشته باشند و به محیط زیست احترام بگذارند. این آموزشها تأثیر زیادی در
شکلگیری شخصیت بچهها دارد و والدین این تأثیر را کاملاً حس میکنند. از
جمله پدر یکی از کودکان نیکوکار عنوان میکرد که فرزندش تا پیش از این تحت
تأثیر عقاید مادرش، اصرار داشته که حتماً از کیف مارکدار خارجی برای مدرسه
استفاده کند اما از وقتی آموزشهای نیکوکاری را فرا گرفته، پیشنهاد داده که
کیف ایرانی برای مدرسه بخرد و با باقی پول، چند کیف دیگر برای بچههای
نیازمند تهیه کند.»
مؤسسه کودکان نیکوکار با وجود داشتن اهداف بزرگ و متعالی، امکانات زیادی ندارد. کمترینش فضایی برای قرارها و جلسات بچهها و خانوادههایشان. هرچه باشد، طرح در قالب خیریه ثبت شده و هزینههای آن از منابع غیردولتی تأمین میشود و بودجه مشخص و ثابتی ندارد. بچهها و خانوادههای آنها در حال حاضر از طریق کانال تلگرام در ارتباط هستند. در همین کانال هم هست که در مزایدههایی که خودشان بانی آن هستند شرکت میکنند. مثل مزایدهای که چند وقت پیش برگزار شد. حسین، پسرک دف نواز، ساز خود را به مزایده گذاشت تا با پول آن برای دوستان بیبضاعت خودش لباس گرم خریداری کند. حاج یوسفی میگوید: «مزایده از هزار تومان شروع شد و در نهایت با مبلغ یک میلیون و 700 هزار تومان خاتمه یافت. جالب بود که خیلیها عنوان میکردند به جای پرداخت پول، تعدادی صلوات میفرستند و در آن شب که اتفاقاً شب عزیزی بود، تعداد زیادی صلوات از سوی اعضای کانال کودکان نیکوکار ختم شد.»
حاج یوسفی به این نکته اشاره میکند که در حال حاضر هیچ مؤسسه دیگری در
کشور برای آموزش نیکوکاری به بچهها وجود ندارد و حتی در مدارس، ساعت مشخصی
برای این کار اختصاص داده نشده است. او ابراز امیدواری میکند که امسال
نخستین مدرسه نیکوکاری با حمایت خیران راهاندازی شود تا با فراگیر شدن
نیکوکاری در جامعه و آموزش کودکان، روزی شاهد این باشیم که هیچ کودک
بیبضاعتی تنها نباشد و از تحصیل باز نماند.ایران