کد خبر: ۱۰۲۶۲۹
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۵ - ۰۹ فروردين ۱۳۹۵ - 2016March 28
شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی>طبق آخرین آمار، 23 درصد ایرانی‌ها از اختلال روانی رنج می‌برند. مدیر کل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت معتقد است در سال‌های گذشته به این حوزه توجه خوبی نشده‌است. احمد حاجبی گفته سطح سواد سلامت روان مردم باید افزایش پیدا کند.
به گزارش شفا آنلاین،روان‌شناسان اما می‌گویند مشکلِ جامعه زمینه‌های ایجاد اختلال روان هستند و نه خودِ آن.یک روان‌شناس تاکید می‌کند که استرس، نارضایتی و کیفیتِ پایین زندگی در جامعه ایران حاکم شده‌است و این به‌معنای در خطر بودنِ سلامتِ روان مردم است.
دکتر مهدی ملک‌محمد با اشاره به نحوه پرداخت دولت‌های قبل به سلامت روان گفت: سال‌های اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 طرحِ پایش سلامت روان توسط دکتر نوربالا به طور گسترده انجام شد. این طرح خیلی خوب بود. 

وی اظهار کرد: پس از آن و متاسفانه در دولت آقای احمدی‌نژاد ادامه این طرح متوقف شد. در آن دوران محققان به نحوی از هر نوع تحقیق در مورد سلامت روان برحذر داشته می‌شدند. 

این مشاور در ادامه تاکید کرد: تحقیقاتِ حوزه سلامت روان در دولت احمدی‌نژاد، عمدتا موردی و با جامعه آماری کوچک برگزار می‌شدند. 

او با اشاره به وظایف کشورهای عضو بهداشت جهانی توضیح داد: با این‌حال طبق وظایفی که کشورهای عضو بهداشت جهانی بر عهده دارند، این کشورها باید همه بیماری‌های جسمی و روانی را تحت نظر داشته باشند و پایش کنند. 

وی گفت: در دولت حاضر بار دیگر به این امر پرداخته شد و پایش سلامت روان مردم ادامه داده شد و آمار اختلاِل روانی در میان 23 درصداز مردم مربوط به این دولت می‌شود. 

ملک‌محمد تصریح کرد: این آمار فاصله‌ای با آمار میانگینی که درباره اختلالات روانی در کشورهای دیگر هست ندارد. به طور معمول اختلالات روانی در کشورها به صورتِ میانگین از این رقم خیلی بیشتر یا خیلی کمتر نمی‌شود. رنجِ 15 تا 25 درصد اختلال روانی در همه کشورها وجود دارد.

این روان‌شناس همچنین به لزوم توجه به زمینه‌های سلامت روان پرداخت و گفت: اما ما برای فهمِ وضعیت سلامتِ روان ایرانی‌ها باید از این اعداد و ارقام بگذریم. آن‌چه که نگران‌کننده است این آمار نیست و این که از هر 4 نفر 1 نفر اختلال دارد جای نگرانی زیادی ندارد. 

وی ادامه داد: آن‌چیزی که واقعا نگران‌کننده است زمینه‌های شکل‌گیری این اختلالات و سایر مشکلات روان‌شناختی است. این زمینه‌ها را ما تحت عنوان استرس‌ها طبقه‌بندی می‌کنیم.

این کارشناس بر تفاوت ایران با کشورهای دیگر در موضوع اختلال روان اشاره کرده و گفت: کشور ما هرچند در میزان اختلال روانی تفاوتی با کشورهای دیگر ندارد، اما در زمینه‌های بروز اختلالات روانی ما متفاوتیم. این زمینه‌ها در ایران بیش‌تر هست و می‌تواند برای آینده نگران‌کننده باشد.

وی در ادامه توضیح داد: این استرس‌ها می‌توانند بیماری‌های جسمی یا روان-تنی را شامل شوند؛ مانند سردرد و معده‌درد و غیره. هرچند که ما آماری از این بیماری‌های روان-تنی نداریم اما مشاهدات از حاکمیت استرس در جامعه می‌گویند.

او همچنین گفت: ما دو بخش را در زمینه‌های اختلال روانی باید در نظر بگیریم؛ یکی بخش زیستی و دیگری بخش محیطی. بخش زیستی این اختلالات دستِ ما نیست؛ شامل انواع و اقسام عقب‌ماندگی‌های ذهنی و یا احتمال ابتلای افرادی که از این بیماری‌ها در بستگانشان دارند. 

ملک‌محمد در تشریح زمینه‌های ریستیِ مواجهه با استرس اظهار کرد: اما همین بخش زیستی نیز هرچند به طور مشخص افراد را به خود مبتلا نمی‌کند اما در صورتِ مواجهه با استرس بیش‌تر می‌شود. یعنی زمینه زیستی نیز برای بالفعل‌شدن ابتلا به اختلال روانی موثر است.

وی همچنین تصریح کرد: اما مابیش از این باید نگرانِ زمینه‌های محیطی در اختلال روانی باشیم. 

این روان‌شناس در ادامه با اشاره به رضایت از زندگی و کیفیت آن گفت: در دورانی سازمان بهداشت روانی نداشتن اختلال روانی را دلیل سلامت روان می‌دانست، اما الان مسئله تغییر کرده و فردی دارای سلامت روانی است که کیفیت و رضایت از زندگی‌اش نیز بالا باشد. 

ملک‌محمد در ادامه به چندوچون کیفیتِ پایین زندگی ایرانی‌ها پرداخته و توضیح داد: بنابراین داشتن نگاهی آماری به مبحث روان و سلامتِ روانی ما را از بسیاری چیزها دور می‌کند. شاید از نگاه آماری 23 درصداختلال روانی رقمی معمولی باشد، اما این باعث می‌شود که چشم بر واقعیت نیز بسته شود و گمان کنیم همه‌چیز خوب است. 

وی گفت: اما مسئله اینجاست که فارغ از این آمار کیفیت زندگی و رضایت از آن در میان ایرانی‌ها خوب نیست. این در حالی است که از نگاه توسعه‌ای و ملی این بخش یعنی رضایت از زندگی می‌تواند یک کشور را به جلو پرتاب کند. 

نارضایتی چگونه شکل می‌گیرد؟
او تشریح کرد: اما این رضایت و نارضایتی از چه‌چیز شکل می‌گیرد؟ رضایت و نارضایتی از انتظاراتی شکل می‌گیرد که در ذهن افراد به وجود آمده و این انتظارات از چند بخش ایجاد می‌شود.

وی با اشاره به سه عامل مهمِ شکل‌دهنده انتظارات مردم گفت: جامعه، رسانه و آموزش و پرورش سه‌بخشی هستند که سطح و نوع انتظارات را در جامعه‌ای شکل می‌دهند. در بخش اجتماعی برای مثال وقتی ولع شهرنشینی در دهه هفتاد به راه افتاد، فردی که در روستا مانده بود از زندگی‌اش احساسِ نارضایتی داشت و گمان می‌کرد زندگی خوب برابر است با شهرنشینی.

او ادامه داد: بخش دیگر انتظارات هم که رسانه‌هاست و می‌دانیم که 99 درصد از رسانه ما در دست صداوسیماست. صداوسیمایی که در سال‌های اخیر بازنماییِ واقعی از زندگی اکثر ایرانی‌ها نداشته است.

این مشاور و روان‌شناس همچنین گفت: در بخش آموزش نیز هم والدین و هم آموزش و پرورش رسمی هستند که سطح انتظارات را می‌سازند.

مهدی ملک‌محمد تصریح کرد: بنابراین ترکیبی از این‌ها انتظارات در ما ایرانی‌ها را ایجاد می‌کند؛ اکثریت ما در سطح نارضایتی از جامعه هستیم. چرا که به هیچکدام این انتظارات نرسیدیم و این یک خیال است!

وی گفت: حکومت نیز به طریق مستقیم و غیرمستقیم در افزایش سطح انتظارات مردم نقش دارد. به طور مستقیم رسانه ملی و آموزش و پرورش را باید دید و به طور غیرمستقیم اینکه مردم شاهدِ تفاوت سطح زندگی‌اشان با نحوه زندگی مسئولان هستند. 

او در پاسخ به این سئوال که "اما آیا این به معناست که حکومت باید سطح انتظارات مردم را کنترل کند؟" توضیح داد: از نظر من خیر. حکومت تنها باید در حد توانش برای برآورد کردن انتظارات تولید کند. اما نباید جلوی انتظارات را بگیرد. 

انسان آرزمند
عضو انجمن روان‌شناسی ایران ادامه داد: نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این‌که "انسان نیازمند نیست، بلکه آرزومند است". نیازهای فیزیولوژیک هنگامی‌که برطرف شود دیگر فرد احساسِ نیاز برای رفع آن‌ها نخواهد کرد. مثلا انسان تا وقتی غذا می‌خورد که سیر شود. 

وی در تفاوت نیاز و آرزو تشریح کرد: اما آرزوهای انسان برخلاف نیازهایش هیچ‌گاه پر نمی‌شوند، به همین دلیل نارضایتی نیز می‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد. آرزوهای انسان به همان اندازه که افزایش پیدا کند افزایش انتظار و به تبع آرزوهای بالاتری را نیز در پی خواهد داشت.

این مشاور ادامه داد: ما باید توجه کنیم که اگر قرار باشد در نیازهای یک جامعه توسط حکومت مداخله شود، سبک آن جامعه کونیستی خواهد شد که این اشتباهی بزرگ است.

مهدی ملک‌محمد در انتها گفت: بنابراین جامعه راه خودش را خواهد رفت. تنها لازم است که حکومت کار خودش را انجام دهد و کاری به نیازها و آرزوهای مردم نداشته باشد. در صورتی که حکومت وظیفه‌اش در قبال مردم را به‌خوبی انجام دهد، سطح انتظارات مردم نیز در حد معقولی قرار خواهد گرفت و در نتیجه استرس‌ها در جامعه کمتر خواهد شد.فرارو

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: