دروغگویی کودک ممکن است برای جلب توجه اطرافیان باشد.
چنانچه
کودکی در خانواده یا مدرسه مورد بی توجهی اطرافیان قرار گیرد، برای نشان
دادن خود و جلب توجه آنان ممکن است به گفتن دروغ در زمینه های گوناگون
متوسل شود.
کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود می کنند.
ممکن
است برای جبران کمبودها در زمینه های گوناگون نظیر شغل والدین، محل سکونت،
وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته و
نگران خود را به وسیله دروغ به طور موقت تسکین دهند.
اگر کودک به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل می شود. باید اذعان کرد که سختگیری های افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک از علل مهم دروغگویی کودک محسوب می شود.
به عنوان مثال والدین به کودکی که مرتکب عمل خلافی شده است اصرار می ورزند که او این کار را انجام نداده است بلکه دیگری مثلاً همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بوده اند. در این حالت والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار می آورند او را به گریز از قبول مسئولیت رفتارش نیز وا می دارند.
انتظار
و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنان با دوستان و همکلاسی ها در
زمینه های گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی کودکان می شود. در این صورت کودک
از طریق دروغ می تواند هم بر احساس حقارت خود به طور موقت غلبه یابد و هم
والدین را راضی و خشنود سازد و نظر آنان را به سوی خود جلب کند.
برای
رفع این مشکل هم شما بایست زمان هایی که کودکتان کار نادرستی کرده، اما
راستش را گفته، ارزش راستگویش را برجسته نمایید و خودتان در عمل به او نشان
دهید که رعایت کننده این موضوع هستید از کتابها و قصه هایی که نشانه دهنده
عواقب دروغگویی است کمک بگیرید و سعی کنید شرایطی را فراهم کنید که
کودکتان وادار به دروغگویی نشود. مثلا وقتی او لیوانی را در خانه شکست
نگویید چه کسی لیوان را شکست؟ بلکه عنوان کنید برای تمیز نمودن نیاز به کمک
دارید و شخصی که لیوان را شکسته بایست مسئولیت تمیز نمودن را برعهده
بگیرد.
همچنین زمان هایی را صرف گفتگو با فرزندتان و گوش نمودن به احساساتش کنید تا او برای جلب توجه متوسل به دروغگویی نشود.