کد خبر: ۹۸۵۵۷
تاریخ انتشار: ۰۴:۵۹ - ۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - 2016February 24
شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت> پزشکان خانواده روستایی سربازان اولین خط درمان کشور هستند، این گروه از پزشکان عمومی در دورافتاده‌ترین و صعب‌العبورترین مناطق کشور با امکاناتی بسیار کم مشغول خدمت رسانی به مردم روستاها و شهرک‌های کوچک هستند.
به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید  حقوق این گروه از پزشکان در سال‌های اخیر افزایش مشهودی داشته و نسبت به دوره‌های قبل وضعیت معیشتی آنان بهتر شده اما اخیرا و با ابلاغ اصلاحیه ورژن 16 دستورالمعل پرداختی این گروه، کاهش مشهود دریافتی‌ها و ضرایب خدمتی کل پزشکان خانواده نسبت به میزان وعده داده شده قبلی، به اصلی‌ترین دغدغه و نگرانی این پزشکان بدل شده است، اما قطعا این تنها مشکل و کمبود و دل‌نگرانی آن‌ها نیست. بخشی از مشکلات مثل کمبود امکانات در مناطق محروم حالت کلی دارد و برخی اما حالتی خاص‌تر دارند.

       بخش عمده‌ای از پزشکان روستایی را خانم‌ها تشکیل می‌دهند، دختران جوانی که عموما طرح دوران عمومی خود را می‌گذرانند و به دنبال این هستند که پس از پایان دوران طرح به دوره تخصصی وارد شوند یا به شهرها کوچ یا شاید هم مهاجرت کنند. اما آن‌ها در دورانی هم که به عنوان پزشک روستایی در مناطق بسیار محروم و بسیار کم امکانات زندگی می‌کنند کم مشکل ندارند.

بیتا یکی از این پزشکان است که می‌گوید:
       «خب طبیعی است که یکی از مشکلات ما مثل تمام پزشکان خانواده سردرگمی در مورد نحوه پرداخت‌ها و نامشخص بودن میزان پرداخت‌ها باشد که مشکل عمومی همه پزشکان خانواده است. مشکل دیگر هم کمبود امکانات مناطق محروم و دورافتاده است که باز هم مشکل عمومی است. اما بعضی مشکلات خاص خانم‌ها است یا برای خانم‌ها ملموس‌تر است. مثلا یکی از مشکلات اصلی ما عدم همکاری شبکه‌ها با ما است. ما تمام تلاش خودمان را می‌کنیم که بهترین خدمات را ارائه دهیم اما برای هر درخواست کوچکی باید بارها و بارها اقدام کنیم که فکر می‌کنم این وضعیت در مورد پزشکان خانم شدیدتر هم باشد. برای کوچکترین مسایل مثلا رسیدگی به پانسیون باید هر روز درخواست کنم تا شاید ترتیب اثر داده شود.»

فاطمه هم که در روستایی در استانی شمالی طبابت می‌کند حرف‌های جالبی دارد:
       «بزرگترین مشکل ما این است که یک پزشک خانم و یک ماما باید به تنهایی تا ساعت 16 در مرکز حاضر باشند. همکاران اداری مراکز ساعت 14 از مرکز می‌روند و این دو نفر تنها می‌شوند. در برخی مراکز ماما هم مرخصی می‌گیرد و در این حالت یک پزشک خانم تنها در مرکز می‌ماند. بدون نگهبان و بدون حضور هیچ فرد دیگری ... این بخصوص در مناطق جنگلی و کوهستانی کار را خیلی سخت می‌کند. موضوع دیگر هم این است که ایاب و ذهاب پزشک هم بر عهده شبکه نیست و در ساعات بعدازظهر همین کار را برای پزشکان خانمی که در مراکز می‌مانند سخت می‌کند.»

       نیلوفر هم این مشکل را تایید می‌کند و ادامه می‌دهد: «در برخی مناطق خود نگهبان و مسئول پذیرش هم برای پزشکان خانم ایجاد مشکل می‌کنند ... مشکل دیگر هم ناشی از نوع نگاه جنسیتی است. کلا پذیرش یک خانم به عنوان پزشک و مسئول در برخی جوامع روستایی سخت است و کارشکنی و سرباز زدن از انجام وظایف در این موارد زیاد دیده می‌شود. برای یک خانم سخت‌تر است که بتواند خودش را به سیستم بقبولاند و اثبات کند...»

       مژگان هم مشکل امنیت پزشکان خانم را از دغدغه‌های اصلی می‌داند :« در شب‌هایی که یک پزشک خانم مجبور به بیتوته در روستا است باید حواسش کاملا جمع باشد و سعی کند که خودش موضوع امنیت خودش را تامین کند، بخصوص اگر برق قطع شود که وضعیت هم سخت‌تر می‌شود و هم ترسناک‌تر، در شب‌های کشیک مراجعه کننده هم داریم و اصلا احساس امنیت نداریم ...»

       یاسمن هم که در روستایی تقریبا مرزی مشغول به خدمت است می‌گوید :« به نظر من بزرگترین مشکل اختصاصی خانم‌های پزشک روستایی نبودن نگهبان در ساعات پایانی کار در مراکز است. ساعت کاری افراد کادر زودتر از ما تمام می‌شود و این برای ما که حداکثر با یک خانم دیگر در مرکز هستیم نگران کننده است.»

       این پزشک که در روستایی بسیار محروم کار می‌کند: « ما در روستا آب تصفیه شده نداریم و باید آب را بجوشانیم. تازه پس از پایان شیفت کاری باید جوشاندن آب، آشپزی، خرید روزانه، نظافت و ... را هم انجام بدهیم. در بسیاری مواقع با ما همکاری لازم انجام نمی‌شود و ساده‌ترین تجهیزات زیستی از ما دریغ می‌شود و محل بیتوته اصلا تجهیز نمی‌شود.»

       ماریا هم که در شمال کشور اوقات طرح خود را در روستایی می‌گذراند از عدم همکاری مسئولان شبکه بهداشت با پزشکان خانم گله‌مند است. او می‌گوید : « کاملا این حس را دارم که نگاه مسئولان شبکه به ما نگاه از بالا است.

متاسفانه در حالی که پرسنل باید زیر نظر ما باشند این اتفاق نمی‌افتد و وقتی ما مثلا برای بهورز درخواست تنبیه به دلیل عدم حضور در مرکز می‌کنیم، این درخواست ما جدی گرفته نمی‌شود و ترتیب اثر داده نمی‌شود و این گونه بهورز احساس می‌کند که قدرتش فرای قدرت ما است و می‌تواند نافرمانی کند. این مشکل برای پزشکان خانم بیشتر هم هست چرا که به هر حال برای بسیاری از این افراد پذیرش مدیر خانم سخت‌تر است.»
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: