اما هیچکس به اندازه مبتلایان بهبودیافته، نمیتواند در تغییر باورهای
موجود در مورد سرطان و امکان درمان قطعی و بهبودی کامل مبتلایان به این
بیماری، موفق و تأثیرگذار باشد. به همین علت ٢٦نفر از مبتلایان بهبودیافته
قرار است روز پنجشنبه این هفته در بوستان طالقانی تهران دور هم جمع شوند و
هریک درختی را با نام خود بکارند تا نمادی باشد از امید و ادامه زندگی در
بین بیماران مبتلا به سرطان.
٢٦نفری که روزی به مانند سایر مبتلایان به سرطان روی تخت بیمارستانها درگوشه و کنار این شهر شیمیدرمانی و رادیوتراپی میشدند؛ همانها که روند درمانیشان در برخی از موارد به ٨ تا ٩سال هم رسیده است و در این سالهای سخت درمان، مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتهاند. افرادی که هزینههای بالای درمان، کمبود دارو و تجهیزات، روند طولانی درمان، از دست دادن تعداد زیادی از هماتاقیها، پچپچهای درگوشی و نگاههای پر از ابهام و تردید درخصوص بهبودیشان، هیچکدام نتوانست کوچکترین خللی در اراده آنها برای شکست دادن این بیماری به وجود آورد.
کمتر کسی از تعداد قابل توجه بهبودیافتگان سرطان خبر دارد
حالا این افراد که نمادی از استقامت و مبارزه با سرطان هستند، قرار است به
همت انجمن خیریه بهنام دهشپور نویدبخش روزهای خوب و شاد بهبودی و قطع
درمان برای همه مبتلایان به سرطان باشند. بنا بر اعلام روابط عمومی انجمن
خیریه بهنام دهشپور ٢٦نفر از بهبودیافتگان قطعی سرطان، قرار است آخر هفته
جاری در بوستان طالقانی دور هم جمع شوند و هریک نهالی را بهعنوان نماد
زندگی در قسمتی از این بوستان بکارند. ٢٦ نهالی که از این پس هر رهگذری را
برای دقایقی به این فکر میاندازد که میتوان سرطان را شکست داد.
مسئولان
انجمن خیریه بهنام دهشپور درباره این ایده و چگونگی شکلگیری آن میگویند: «متاسفانه درجامعه ما باورهای غلطی درخصوص بیماری سرطان
وجود دارد. بسیاری از مبتلایان و خانوادهها با شنیدن نام سرطان همه امید و
انگیزه خود را برای ادامه زندگی از دست میدهند، درحالی که این بیماری به
مانند سایر امراض دوره درمان دارد. البته روند درمانی این بیماری به نسبت
طولانی و پرهزینه است، ولی با این همه تعداد قابل توجهی از مبتلایان به قطع
درمان و بهبودی کامل میرسند ولی کسی این افراد را نمیبیند.
درکشور ما
عموم مردم حتی اقشار تحصیلکرده ابتلا به این بیماری را مساوی با پایان
زندگی و مرگ میدانند، چون در بین اقوام و آشنایانشان مواردی از مرگومیر
به دلیل ابتلا به این گروه از بیماریها را مشاهده کردهاند، اما کمتر کسی
از تعداد قابل توجه بهبودیافتگان خبر دارد. به همین دلیل هم ما سعی داریم
با این اقدام تابوها و باورهای غلط جامعه و بیماران مبتلا را درخصوص
بیمارسرطان تغییر دهیم.»
مردم از سرطان میترسند چون شناختی از آن ندارند
مسئولان این انجمن درپاسخ به این پرسش که چرا کاشت درخت را برای تغییر نگاه
حاکم برجامعه درخصوص بیماری سرطان انتخاب کردهاند، میگویند: «درخت نماد
زندگی و سرسبزی است، از طرف دیگر عمر درخت بسیار زیاد است. به همین دلیل هم
از یکسال پیش چنین ایدهای در بین مسئولان کتابخانه کودکان بهنام دهشپور
شکل گرفت، در این یکسال ما نامهنگاریهای زیادی با شهرداری تهران و
مسئولان فضای سبز تهران داشتیم، حتی چند نامه برای آقای قالیباف شهردار
محترم هم ارسال کردیم، ولی درنهایت با همکاری مدیریت مجموعه فضای سبز
طالقانی قرار شد این نهالها در بخشی از این بوستان کاشته شود و با نصب
تابلو درکنار این درختان، هم امید به زندگی، شهامت و قدرت شکست این بیماری
را در بین مبتلایان افزایش دهیم و هم به جامعه این پیام را منتقل کنیم که
سرطان سیاهی و تباهی نیست.
بهویژه درچند سال اخیر که روشهای جدیدی برای
مقابله و درمان این بیماری به وجود آمده است. براساس اعلام رسمی مسئولان
وزارت بهداشت آمار ابتلا به سرطان درکشور رو به افزایش است، اما آگاهی و
شناخت کافی از این بیماری درجامعه وجود ندارد.
مردم ما باید بدانند با ابتلا به سرطان همه چیز تمام نمیشود. این بیماری قابل درمان است، جامعه از این بیماری ترس زیادی دارد که بخش قابل توجهی از این ترس ناشی از نبود آگاهی و شناخت از سرطان است. انجمن بهنام دهشپور بهعنوان یکی از صدها سمن فعال در این حوزه وظیفه خود میداند تا باورهای غلط ناشی از نبود آگاهی درجامعه را در مورد گروه سرطانها تغییر دهد.
ما باید ترس واهی از سرطان را درمیان ایرانیان به شناخت و آگاهی از روند درمان و شانسهای زیاد موفقیت در بهبودی قطعی انواع سرطانها تغییر دهیم. البته کاشت ٢٦ نهال در بوستان طالقانی ازسوی مبتلایانی که اکنون سلامت کامل خود را به دست آوردهاند و قطع درمان شدهاند، نخستین قدم ما است. درصورت همکاری شهرداری و سازمان فضای سبز در سایر بوستانهای شهر تهران هم این کار انجام میشود، بیشک این اقدامات میتواند مبتلایان به سرطان را از انزوا، گوشهگیری و ناامیدی رها کند و به زندگی بازگرداند.»
داوطلبی که روزی خودش به سرطان مبتلا بوده
یاور مختاری یکی از همین افراد است. یکی از ٢٦نفری که چند سالی را دریکی از
بیمارستانهای تهران در بستر بیماری، با سرطان دستوپنجه نرم میکرد و
درنهایت موفق به شکست این بیماری شد. یاور که اکنون بهعنوان یکی از
نیروهای داوطلب در انجمن دهشپور به همدردانش کمک میکند، درباره روزهای
بیماریش میگوید: «١٨سالم بود که دچار دو بینی شدم، به چند
پزشک متخصص مراجعه کردم و درنهایت به من گفتند که تومور بدخیمی در سرم رشد
کرده و باید جراحی شوم. سال ١٣٨٢ بود که در بیمارستان بستری شدم و ٦ماه پس
از جراحی، رادیوتراپی و برق گذاشتن برای خشکشدن این تومور را شروع کردم،
در آن ایام بسیار ناامید و بیانگیزه بودم و فکر میکردم که هر لحظه به مرگ
نزدیکتر میشوم. اعضای خانواده هم هرچند سعی میکردند جلوی من خودشان را
نگه دارند، ولی چشمانشان چیز دیگری میگفت.
من هم هر روز ناامیدتر از گذشته به مرگ فکر میکردم. در آنجا بود که برای نخستینبار با انجمن بهنام دهشپور آشنا شدم، اعضای این انجمن من را به داخل جمعشان بردند و هر روز برای زنده ماندن انگیزه بیشتری به من میدادند، بعد از مدتی من هم تمام فکرم شکست دادن این بیماری و فکر کردن به روزهای خوب سلامتی بود. در مدت ٢سال مداوا نگاه من به این بیماری و حتی کل زندگی تغییر کرد تا اینکه روزی به من گفتند بیماری و تومورم بهطورکلی از بین رفته و دیگر هیچ مشکلی ندارم.»
یاور درپاسخ به این پرسش که چرا در این انجمن فعالیت میکند، میگوید: «کتابخانه انجمن درختی با نام درخت آرزوها دارد، بچههای مبتلا به سرطان آرزوهایش را روی تکه کاغذی که شبیه قلب است، مینویسند و به آن درخت آویزان میکنند، هرکسی آرزویی دارد، من هم آرزو کردم تا درصورت بهبودی در کتابخانه انجمن فعالیت کنم، خدا را شکر میکنم که به آرزویم رسیدم.»
او درباره برنامه درختکاری هم میگوید: «واقعیت این است که همه ما از سرطان میترسیم و فکر میکنیم که ابتلا به این بیماری یعنی مرگ ولی حقیقت این است که این نگاه غلطی است. بسیاری از همدردان من سلامتیشان را به دست آوردند، این بیماری قابل درمان است، ولی درمانش کمی سخت و زمانبر است، به همین دلیل هم با نظر اعضای انجمن تصمیم گرفتیم با کاشت نهال در یکی از پارکهای تهران این پیام را به سایر بیماران مبتلا به سرطان و مردم منتقل کنیم که از سرطان نترسند.»
صبر، ایمان و توکل رمز شکست سرطان
از سال ٧٨ تا ٩١ در بیمارستان بیوقفه تحت درمان بودم. سرطان از پایین شکم
تا زیر گردنم ریشه دوانده بود. چندین و چندبار تحت جراحی قرار گرفتم تا
پزشکان تودههای سرطانی را از بخشهای مختلف بدنم خارج کنند. در تمام این
سالها فقط یک چیز برایم مهم بود و مدام به آن فکر میکردم، اینکه من
کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و باید زنده بمانم.
اینها را آرش شهبازی میگوید. آرش که اکنون در کمال ناباوری بسیاری از اطرافیان و حتی برخی از پزشکان سلامت کامل خود را به دست آورده، قرار است به همراه ٢٥نفر دیگر به بوستان طالقانی برود و نهالی را با نام خودش در آنجا بکارد، نهالی که منعکسکننده این پیام است، «سرطان پایان زندگی نیست.»
او دراینباره میگوید: «سرطان برای مبتلایان و خانوادههای آنها موضوع بسیار تاریک و ترسناکی است. برای من هم همینطور بود، ولی بعد از ٦ماه که در بین مبتلایان به سرطان به دوران انکار و افسردگی معروف است، کمکم نگاهم به این بیماری و بهطورکلی شرایطم تغییر کرد، با خودم فکر کردم که این روزها چه خوب و چه بد درحال گذر است، پس چه بهتر که شاد باشم و با انرژی به روزهای خوب فکر کنم.
شرایط من اصلا خوب نبود، سرطان بسیاری از دستگاههای داخلی بدنم را درگیر کرده بود، چندینبار تحت جراحی قرار گرفتم، درد زیادی داشتم، چون بیماری من با شروع تحریمها همزمان شده بود، بعضی از داروهای مورد نیازم در بازار نبود یا خیلی سخت تهیه میشد، ولی درنهایت و با کمک اعضای انجمن توانستم از درون خودم را بازسازی کنم و روحیهام را به دست آورم، اواخر سال ٩١ بود که پزشکان معالجم در کمال ناباوری به من گفتند که سرطان من به کلی درمان شده است. الان هم ٣سال است که هیچ مشکلی ندارم.»
او ادامه میدهد: «خانوادهها در بهبودی مبتلایان به سرطان نقش مهمی دارند، من از اینکه چند سال از عمر مادرم با ناراحتی سپری شد، خیلی ناراحتم، ولی برای مقابله و شکست این بیماری باید صبر، ایمان و توکل داشت.»
آرش درباره کاشت نهال در پارک طالقانی هم میگوید: «اسم سرطان درجامعه ما بسیار بزرگ است، مقصر آن هم آرش و امثال آرش هستند که وقتی به این بیماری مبتلا میشوند، گارد تنهایی و انزوا میگیرند، ولی سرطان بیماری است و هربیماری قابل درمان است و حتی این بیماری قابل پیشگیری است. به نظر من آدمهایی که به این بیماری مبتلا میشوند، خیلی هم بد شانس نیستند، چون به واسطه ابتلا به این بیماری موضوعاتی را درک میکنند که نگاهش را برای همیشه به زندگی تغییر میدهد، هرکسی با ابتلا به سرطان متوجه میشود که باید از لحظه لحظه زندگی لذت ببرد و زندگی کرد. درد آدم را بزرگ میکند.شهروند