کد خبر: ۹۷۷۹۵
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۵ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - 2016February 18
شفا آنلاین>سلامت>بطور سنتی ما تصور می‌کنیم در لحظات پایانی زندگی، قلب ایفاگر نقش اصلی است. توقف ضربان قلب و در پی آن توقف جریان خون در رگ‌ها، خاموش شدن ارگان‌های حیاتی بدن را بدنبال دارد.
به گزارش شفا آنلاین،  اما نتیجه تحقیقات جدید داستان دیگری را مطرح کرده و خط بطلان بر این تصور ما می‌کشد. دانشمندان با مطالعه روی قلب و مغز موش‌ها در لحظه مرگ و پیش از آنکه حیوان از کمبود اکسیژن بمیرد، پی برده‌اند که علایمی پی در پی از مغز به قلب فرستاده می‌شود که عملا مسئول از کار افتادن این عضو حیاتی است و اگر راه رسیدن این پیام‌ها به قلب مسدود شود، قلب مدت طولانی‌تری دوام می‌آورد.

اگر این آزمایش روی انسان انجام شود، قطع راه ارسال پیام از مغز به قلب امکان زنده نگه داشتن این عضو حیاتی را برای چند دقیقه بیشتر ممکن می‌سازد. نتایج این تحقیق در نشریه دستاوردهای آکادمی ملی علوم آمریکا به چاپ رسیده است.

       «قلب مرکز توجه غالب مردم است. آنها تصور می‌کنند با زنده نگاه داشتن قلب، می‌توان مغز را زنده نگه داشت.» این سخنان جیمو بورجیژین، رییس تیم تحقیقی دانشکده پزشکی دانشگاه میشیگان، است. تیم وی به دستاورد تعجب‌انگیزی رسیده‌اند: «قطع ارتباط شیمیایی قلب و مغز از ایستادن قلب جلوگیری می‌کند. پروسه‌ای که معکوس آن در واحد احیا اورژانس بیمارستان‌ها رخ می‌دهد.»

       هر ساله 400 هزار آمریکایی دچار ایست قلبی می‌شوند. در صورت دردسترس بودن امکانات درمانی، تنها 10 درصد این افراد از مرگ نجات پیدا می‌کنند. محققین در پی پاسخ به این پرسش هستند که به چه علت قلب یک انسان سالم پس از چند دقیقه بی‌اکسیژنی کاملا از کار می‌افتد. پس از ایست قلبی که بیمار هوشیاری خود را از دست می‌دهد، هنوز مغز فعال است. امکان دارد که سیل پیام‌هایی که از مغز به قلب فرستاده می‌شود، آخرین تلاش‌ها برای زنده نگه داشتن قلب باشد. بسیاری از کسانی که لحظات پیش از مرگ را تجربه کرده ولی دوباره به زندگی بازگشته‌اند، تجربیاتی را بازگو می‌کنند که احتمالا ناشی از این پیام‌رسانی سیل‌آسا است.

       تحقیق روی موش‌ها با تزریق سم یا قراردادن آنها در مجاورت دی‌اکسید کربن انجام می‌شود. فعالیت‌های مغزی و قلبی آنها توسط الکتروانسفالوگراف و الکتروکاردیوگراف زیر نظر گرفته می‌شود. همچنین غلظت موادشیمیایی موجود در قلب و مغز نیز در طول آزمایش اندازه‌گیری می‌شود. اصولا ضربان قلب حیوان به‌سرعت افت می‌کند و فعالیت مغز با آن همگام است.

محققین با بهره‌گیری از یک فناوری نوین تغییرات ضربان قلب را به دقت و در کسری از ثانیه اندازه‌گیری می‌کنند. در زمانی که قلب و مغز هماهنگ بودند، محققین مشاهده کردند جریانی حاوی چندین ماده شیمیایی محرک سیستم عصبی وارد خون شد. از جمله آنها، دوپامین بود که حس سرخوشی ایجاد می‌کند و نوراپی‌نفرین که حالت هوشیاری و آمادگی برای مقابله با حوادث ایجاد می‌کند. این جریان مواد شیمیایی در خون توجیه‌گر حالت خوشی است که کسانی که لحظات پیش از مرگ را تجربه کرده‌اند، از آن یاد می‌کنند و آن را حسی واقعی و ملموس توصیف می‌کنند. در موش‌ها مغز و قلب هماهنگ هستند تا وقتی که حالت فیبریلاسیون بطنی رخ می‌دهد وهر دو بطن به جای انقباضات منظم دچار لرزش می‌شوند و قلب توانایی پمپاژ خون را از دست می‌دهد.

       هنگامی که مسیر رسیدن مواد شیمیایی از مغز به قلب با قطع نخاع موش مسدود می‌شود، فیبریلاسیون بطنی هم واقع نمی‌شود و موش مورد آزمایش سه برابر زمانی که موش‌هایی که جریان مواد شیمیایی آنها قطع نشده، زنده می‌ماند. قابل یادآوری است که این آزمایشات روی موش‌ها انجام شده و میزان تشابه نتایج آن در انسان مورد سوال است. بدیهی است اگر بتوانیم توسط داروهایی خاص از رسیدن مواد شیمیایی از مغز به قلب جلوگیری کنیم، روشی خواهد بود که در درمان بیماران دچار ایست قلبی، بسیار مفید خواهد بود، چون برای تیم پزشکی زمان بیشتری برای احیا بیمار فراهم می‌سازد.سپید
Live Science

برچسب ها: آزمون ، تجربه مرگ ، مغز
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: