کد خبر: ۹۷۲۸۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۶ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - 2016February 13
شفاآنلاین:جامعه> در كشور 79 ميليوني ايران كه اقوام و فرهنگ‌هاي مختلفي در حال زيستن هستند، هر ساله رقمي حدود 700 هزار ازدواج به ثبت مي‌رسند كه از اين رقم تعداد قابل توجهي از آنها ازدواج افرادي از فرهنگ‌ها و قوميت‌هاي متفاوت با يكديگر است.
ازدواج با فرهنگ‌هاي ديگر در جامعه ايران در گذر زمان دستخوش تغييرات زيادي شده است، به حدي كه در چند دهه اخير مقاومت‌ها كنار رفته‌اند و زمينه براي افزايش اين قسم از ازدواج فراهم شده است، اما ازدواج فرهنگ‌هاي مختلف با يكديگر روايتي دوپهلوست كه نظرها درباره آن وسعتي به اندازه چندپارگي اين كشور دارند.
 

79 ميليون و 23 هزار و 964، عددي است كه درگاه ملي آمار ايران از جمعيت كشور در ساعت 13 روز گذشته ارائه مي‌دهد. اين عدد
79 ميليوني، يك درصد از جمعيت كره خاكي مي‌شود. اما از دل همين يك درصد انواع و اقسام تنوع‌ها سر بر مي‌آورند كه باعث مي‌شوند ماجراي 79 ميليوني ايراني به چيزي بيشتر از يك توصيف كمي محدود شود. در حقيقت زماني كه اين عدد 79 ميليوني شكافته مي‌شود و از نزديك مورد مطالعه قرار مي‌گيرد از دل آن انواع و اقسام تنوع‌ها سر بر مي‌آورند كه تنوع فرهنگي تنها بخشي از آن است. پيوند موزاييكي؛ اين همان اصطلاحي است كه بارها از سوي جامعه شناسان و كارشناسان مختلف براي توصيف تنوع در ايران استفاده شده است. تا يك قرن پيش كه ارتباطات نوين گسترش پيدا نكرده بود اقوام و فرهنگ‌هاي مختلف ايراني ارتباط ناچيزي با يكديگر داشتند و اين ارتباط محدود باعث مي‌شد مبادله‌هاي فرهنگي بين آنها به حداقل برسد. در كمتر از يك قرن با ظهور تكنولوژي‌هاي مختلف ارتباطي و وسايل حمل و نقل ارتباط اين موزاييك‌هاي چندپاره با يكديگر هر روز بيشتر و بيشتر شد و در يك دهه اخير هم به بالاترين حد خود رسيد و به‌طور قطع با توجه به مسيري كه كشور ما در آن قرار گرفته است اين ارتباط در آينده بيشتر از اين هم خواهد شد. از دل اين ارتباط‌هاي روز افزون پيوندهايي شكل مي‌گيرند كه يكي از مهم‌ترين آنها ازدواج است.  در اين نوشتار تلاش مي‌كنیم نگاهي كوتاه به وصلت فرهنگ‌هاي مختلف ايراني با يكديگر بيندازیم.

كاهش مقاومت‌ها در ازدواج با فرهنگي متفاوت

«در 9 ماهه اول امسال ۵۲۰ هزار و ۲۴۰ مورد ازدواج به ثبت رسيده‌اند كه به نسبت مدت مشابه سال گذشته 4/3 كاهش داشته است.» اين آماري است كه رئيس سازمان ثبت احوال در دي امسال از وضعيت ازدواج در كشور ارائه داد. سيد عليرضا آوايي افزود: «استان‌هاي اردبيل، چهارمحال و بختياري و خراسان جنوبي داراي بيشترين ميزان ثبت ازدواج و استان‌هاي البرز، تهران و سمنان داراي كمترين ميزان ثبت ازدواج بودند و ميانگين سن ازدواج در مردان ۲۸ سال و چهار ماه و در بانوان ۲۳ سال و هشت ماه ثبت شده است.» اين رقم تا پايان سال 94 به رقمي بالاي 700 هزار مورد ازدواج خواهد رسيد. با افزايش ارتباطات بين فرهنگ‌ها و قوميت‌هاي مختلف در كشور ما ازدواج‌هاي فرهنگ‌هاي متفاوت با يكديگر گسترش بالايي داشته است، به حدي كه حتي از مقاومت‌هاي خانواده‌ها در اين زمينه كاسته شده است. تا چند دهه قبل زماني كه پسر يا دختر از ازدواج با فردي از فرهنگي ديگر صحبت مي‌كرد به‌شدت با مقاومت و مخالفت خانواده رو به رو مي‌شد، اما امروزه به يمن رسانه و ساير دريچه‌هاي ارتباطي با شناختي كه اقوام مختلف از يكديگر به دست آورده‌اند مخالفت‌ها در بسياري از خانواده‌ها از بين رفته و كمتر شده‌اند، اما با اين وجود در بسياري از شهرهاي ايران كه سنت به‌شدت زنده است هنوز مخالفت‌هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد.

هر فرهنگي جهان‌بيني متفاوتي دارد

محمود 45 ساله در يكي از شهرستان‌هاي استان كرمانشاه بزرگ شده است. او در دوران دانشجويي با همسرش مريم كه از ترك‌هاي آذربايجان غربي است آشنا مي‌شود و اكنون 17 سال از زندگي مشترك‌شان مي‌گذرد، اما آنگونه كه خود محمود مي‌گويد ازدواج‌شان به اين سادگي‌ها هم نبوده است. او در اين باره  مي گويد: «مخالفت خانواده‌ها به حدي بود كه يك سال با خانواده هايمان سر ازدواج كشمكش داشتيم. اين مخالفت‌ها از طرف خانواده مريم خيلي بيشتر بود، چند بار خواستگاري رفتيم و افراد زيادي را واسطه كرديم تا خانواده اش راضي شدند. تفاوت‌هاي فرهنگی باعث شده بود كه خانواده‌ها به اين وصلت راضي نشوند. هر چند كه در نهايت هم رضايت آنها به خواست خودشان نبود، بلكه به‌دلیل اصرار زياد ما بود.» از او درباره اينكه آيا تفاوت فرهنگي باعث اختلاف هم شده سوال مي‌كنم و مي‌گويد: «هم آره و هم نه، ما زندگي همواري نداشتيم و اختلاف و دعوا هميشه پاي ثابت زندگي مان بوده است ولي هر چه زمان مي‌گذرد شرايط متفاوت‌تر مي‌شود. سال‌هاي اول زندگي اختلافات مان خيلي بيشتر بود كه به نظر من بيشتر از تفاوت فرهنگي به تفاوت شخصيتي باز مي‌گشت. » اما براي خيلي از افراد هم ماجراي زندگي با فرهنگي ديگر مانند زندگي محمود ختم به خير نمي‌شود. خرده فرهنگ‌های مختلف هر كدام به اعضايشان جهان‌بيني خاصي را مي‌آموزند كه ريشه در زندگي كهن آن قوم دارد. با اينكه در كشور ما در بسياري از رسوم و آيين‌ها اشتراك وجود دارد ولي مردمان هرشهری هم اين رسوم را با آداب ويژه خودشان برگزار مي‌كند و همين باعث مي‌شود كه يك رسم ساده صورت‌هاي متفاوتي پيدا كند. حالا پاي همين تفاوت‌هاي ساده هنگامي كه به يك زندگي مشترك كشيده مي‌شود مي‌تواند منشأ اختلافات بزرگ‌تري شود.

نقش خانواده‌ها را از ياد نبريم

«بيكاري و وضعيت خراب اقتصادي جوان‌ها در جامعه ما به حدي بالاست كه به نظر من ديگر مجالي براي فكر كردن به ديگر تفاوت‌ها نمي‌ماند.» اينها گفته‌هاي مهدي 24 ساله است كه به تازگي كارشناسي ارشدش را گرفته، ولي بعد از يك سال اين در و آن در زدن هنوز نتوانسته است كاري پيدا كند. او مي‌گويد: «به نظر من در حال حاضر بسياري از خانواده‌ها به شغل و آينده فرد بيشتر از آداب و رسوم و فرهنگ اهميت مي‌دهند. البته اختلاف فرهنگي هم مساله مهمي است ولي مهم‌تر از آن شخصيت خود فرد است، به نظر من اگر دو نفر شخصيت پخته‌اي داشته باشند و بتوانند با نظرات متفاوت هم كنار بيايند ديگر اختلافات فرهنگي اهميتي ندارند.» چندپارگي و تفاوت در فضايي كه فرد در آن پرورش مي‌يابد باعث شده است كه افراد ديدگاه‌هاي متفاوتي به ازدواج بين فرهنگي داشته باشند. اين مساله در شهرهاي بزرگ از اهميت كمتري برخودار است و در مكان‌هاي كوچك‌تر اهميت بيشتري دارد، به ويژه در مكان‌هايي كه سنت‌ها هنوز جايگاه و اهميت خود را دارند. ليلا 23 ساله از مخالفان ازدواج با آداب و رسوم و فرهنگي ديگر است. او نظرش را اينگونه بيان مي‌كند: «به نظر من ازدواج با فردي كه فرهنگ و آداب و رسوم متفاوت دارد موفق نيست. من به هيچ‌وجه حاضر به اين نوع از ازدواج نيستم و مطمئنم كه خانواده‌ام هم به‌شدت با اين مساله مخالف هستند. من و نامزدم از يك فرهنگ مشترك بوديم و فقط شهرهايمان با هم فرق مي‌كرد با اين وجود خانواده‌ام اوايل راضي به اين ازدواج نبودند. حتي من و نامزدم هم كه از يك فرهنگ مشترك هستيم و تنها شهرهايمان با هم متفاوت است از نظر بسياري از رسوم با هم فرق داريم. در نوع برگزاري مراسم عروسي، جهيزيه، مهريه و ساير مسائل ديگر با هم تفاوت‌هاي زيادي داريم كه گاهي كنار آمدن خانواده‌ها با يكديگر سر اين مسائل كار سختي مي‌شود.» او به نقش خانواده‌ها اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد: « ازدواج فقط وصلت دو نفر با يكديگر نيست، بلكه پيوند دو خانواده با هم است. شايد در بسياري از موارد كه اختلاف نظري پيش مي‌آيد اگر تصميم فقط با خودم و نامزدم بود به راحتي كنار مي‌آمديم ولي وقتي پاي خانواده‌ها وسط مي‌آيد شرايط سخت مي‌شود.» ليلا حرف‌هايش را با اين جمله به پايان مي‌رساند: «ما كه از يك زبان و فرهنگيم وضعمان اين است ديگر اوضاع ازدواج با فرهنگ ديگر معلوم است.» حرف‌هاي ليلا سرنخي از ماجرايي هستند كه عامل اصلي بسياري از اختلافات در خانواده‌هاي ايراني است. در حقيقت در بسياري از موارد بيشتر از اينكه كنار هم آمدن دو نفر با يكديگر اهميت داشته باشد كنار هم آمدن خانواده‌ها با يكديگر اهميت دارد، زيرا نحوه برخورد دو خانواده با يكديگر مي‌تواند منشأ صلح و صفا يا جنگ و دعواهاي بعدي شود. ازدواج با فرهنگي متفاوت با توجه به پيچيدگي‌هاي جامعه ايران و تغييراتي كه در فاصله يك چشم بر هم زدن روي مي‌دهند، چيزي نيست كه بتوان به راحتي درباره آن نظر داد، فقط مي‌توان نظرهاي متفاوت را در اين باره شنيد.آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: