اینگونه نیست که فضای مجازی فقط در اینترنت معنی پیدا کند، چرا که این فضا همیشه در زندگی انسان حضور داشته است. فضای مجازی این روزها گسترش فراوانی در جامعه ما یافته است و پرسش این است تا چه حد میتواند بر مناسبات اجتماعی انسانها و نوع سبک زندگی کاربرانش تاثیر بگذارد.
ما جامعه مغشوشی داریم. رابطه یک انسان با انسانی دیگر تعریف خودش را دارد. در یک جامعه منظم، انسانها در قالبی مشخص با هم ارتباط برقرار میکنند. در چنین جامعهای، وقتی از تاثیر چیزی بر چیز دیگر سخن میگوییم اندازهگیری دخالت و سهم پارامترهای مختلف آسان است. اما در جامعه ما که اغلب مناسبات مبتنی بر تصادف است و نه تصمیم، سخن راندن از تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی کاربرانش چندان سهل و آسان نیست. ضمن آنکه اکنون در ایران با یک پدیده فروپاشی سبک زندگی هم مواجه هستیم. علت شیوع افسردگی در جامعه ما فقط گرانی و مشکلات معیشتی نیست، بلکه به هم ریختگی قوانین و سنن محکم و متقن هم یکی از نقشهای اصلی را در این ماجرا بازی میکند. قوانین و سنتهاست که رابطه میان انسانها را مشخص میکند. اگر قوانین و سنن محکم و متقن باشد نیازی نیست در مواجهه با رخدادها بیش از حد تفکر و مداقه داشته باشیم، چرا که تکلیف همه چیز مشخص شده است. متاسفانه در کشور یک اغتشاش و به هم ریختگی قوانین و سنتها را شاهد هستیم و در چنین محیطی، سبک زندگی آنقدر مغشوش است که صحبت از تاثیرات فضای مجازی بر آن چندان آسان به نظر نمیرسد. فضای مجازی بیشترین اثر خود را بر سبک زندگی افراد تحصیلکرده که فراغت زمانی زیادی دارند و خود را ملزم به مشارکت اجتماعی میدانند، اعمال میکند. چنین کاربرانی منفعل نبوده و برای خود نقش یک بیننده و شنونده صرف را قائل نیستند. این تاثیر البته میتواند مخرب هم باشد. متاسفانه مسئولان هم بیحوصله هستند وگرنه پدیدههای اجتماعی و ازجمله فضای مجازی که گویا خواب آنها را پریشان کردهاند ظرف چند ماه عادی خواهند شد.
مطالب طنزی که به
نوعی کاربران را به سوی رفتارهای خاص و ناهنجاریها سوق میدهد، حتی روی
گویش آنها هم اثر میگذارد. زبان مانند پوست بدن است که اولین نشانههای
بیماری در آن بروز پیدا میکند. مشکلات جامعه هم ابتدا در زبان و گویش
افراد نمایان میشود. ما یک زبان بهشدت بیمار داریم که فضای مجازی هم بر
آن تاثیر گذاشته و زبان فکرمان را شکل داده است. سبک زندگی، مفهوم بسیار
گستردهتری از آنچه پنداشته میشود، دارد. خوشبختانه یا متاسفانه ما سبک
زندگی یکپارچهای نداریم که فضای مجازی بتواند آن را به شکل کامل مورد هدف
قرار دهد. این سبک زندگی به تعبیر منفیاش مغشوش و از منظر مثبت سیال است.
فضای مجازی ممکن است اذهان را شکل دهد، اما نقشی در تربیت افراد جامعه
ندارد. فرآیند تربیت فقط در میدان جامعه صورت میگیرد و نه در رسانه. یکی
از اشتباهات فاحش سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای کشور این بود که
میپنداشتند میشود از طریق رسانهها افراد جامعه را تربیت کرد و پرورش
داد. رسانه، کارکرد آگاهیرسانی دارد و نه تربیتی. از طریق فضای مجازی
هیچ اتفاقی در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نخواهد افتاد. البته تاثیرات منفی
آن قابل انکار نیست، اما تغییرات کلی و خاصی را نمیتواند بر سبک زندگی
اعمال کند. تاثیرات هم بستگی به استعداد مخاطبان و کاربران دارد. متاسفانه
بخشی از جامعه ما هم مستعد و طالب شنیدن مطالب ناهنجار شدهاند.جام جم آنلاین
دکتر ابوالفضل آقابابا/ جامعهشناس و پژوهشگر