حالا دیگر از بچههای امروزی نمیتوان سراغ بازی لِی لِی و عروسکها و اسباببازیهای قدیمی را گرفت و به جایش انواع و اقسام اسباببازیهای خارجی و داخلی، بازار را پر کرده که آنقدر تعدادشان و تنوعشان زیاد است که انتخاب آنها را برای بچهها سختتر از قبل کرده است.
اما اینطور که پیداست همین تنوع و بیشتر حجم بالای ورود اسباببازیهای خارجی به بازار ایران، نگرانیهایی را برانگیخته است؛ نمونهاش همین دو روز پیش که «علیرضا حاجیانزاده» مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که متولی تولید و نظارت بر اسباببازیها در ایران است، وضع اسباببازی در کشور را نگرانکننده دانست و خواست اسباببازیهایی که به گفته او ذهنیت کودکان را به خطر میاندازد، از بازار جمع شود.
او دراینباره گفت که بهرغم تأیید نشدن بعضی اسباببازیها برای ورود به کشور از سوی کانون پرورش فکری، عملا شاهد آن هستیم که این نوع از کالاهای وارداتی وارد بازار میشوند: «در حال حاضر نمایندگان کانون در گمرکات سه استان خوزستان، هرمزگان و بوشهر مستقر هستند و بر امر واردات این کالای مهم که میتواند برای کودک شخصیتساز باشد، نظارت میکنند. اینکه چرا با وجود تأیید نکردن کانون برای ورود برخی اسباببازیها، این نوع از کالاهای غیراستاندارد، سر از فروشگاههای داخلی در میآورند سوالی است که مسئولان مربوطه در گمرک باید پاسخگو باشند.»
حاجیانزاده این را هم گفت که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درحال تدوین طرحی است که با همکاری اصناف و دستگاههای مربوطه بتواند زیرساختهای قانونی لازم برای جمعآوری اینگونه اسباببازیهایی را که به صورت قاچاق وارد فروشگاههای میشوند، فراهم کند. او یک خبر دیگر هم داشت: «همچنین طرح استانداردسازی اسباببازی در کانون نهایی شده است و در انتظار تصویب این طرح در شورای فرهنگ عمومی کشور هستیم.»
این نخستینبار نیست که مسئولان فرهنگی و بهویژه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که زیرنظر وزارت آموزش و پرورش فعالیت میکند، درباره وضع اسباببازیهای موجود در ایران انتقاد میکنند؛ بهویژه از زمانی که این کانون عروسکهای ایرانی مانند «دارا و سارا» را تولید کرد و به بازار فرستاد؛ عروسکهایی که جدیداً نسل سومشان هم به بازار آمده ولی هنوز و آن طور که به نظر میرسد نتوانسته جایش را آنقدر در دل کودکان ایرانی باز کند تا آنها سراغ اسباببازیهای خارجی نروند؛ اسباببازیهایی که حالا تعدادی از مسئولان از حجم ورودشان و شکل و شمایلشان ناراضیاند و آن را نگرانکننده میدانند.
اما این فقط مدیرعامل فعلی کانون پرورش فکری نیست که درباره اسباببازیهای موجود در بازار ایران گله دارد. پیش از او این رضایی، مديرعامل پیشین کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان کشور بود که بارها دراینباره انتقاد کرده بود. به نظر او درباره موضوع اسباببازی در ایران حفرههاي قانوني زيادي وجود دارد: «بازار اسباببازي در کشورمان يکي از بازارهايي است که با چالشهاي عمدهاي روبهرو است که از آن جمله ميتوان به ورود بيحساب و کتاب اسباببازيهاي خارجي که هيچگونه سنخيتي با فرهنگ ايراني ندارند تا وجود نداشتن تنوع در توليدات داخلي اشاره کرد.
مشکلي که همواره مطرح ميشود اين است که چرا ما در داخل کشور اسباببازي ممنوعه يا واردات زياد اسباببازي داريم. مطابق قانون شوراي نظارت بر اسباببازي هر بازرگان و واردکنندهاي که بخواهد اسباببازي وارد کشور کند بايد مجوز اين شورا را داشته باشد. يکي از علل ورود اسباببازيهاي ممنوعه به کشور بحث قاچاق اسباببازي است.»
اسباببازیهای ممنوعه، واردات ممنوعهها
اما این اسباببازیهای ممنوعه که مسئولان فرهنگی درباره آنها حرف میزنند، کدام اسباببازیها هستند و چرا ممنوعاند؟
نخستینبار سال ٩٠ بود که فهرستی از اسباببازیهای ممنوعه در ایران اعلام
شد. آن زمان دولت از طریق نهادهای فرهنگی مانند کانون پرورش فکری کودکان و
نوجوانان برای نخستینبار تصمیم گرفت که از ورود بعضی اسباببازیها به
کشور جلوگیری کند؛ اسباببازیهایی که «باربی»، عروسک محبوب کودکان ایرانی
در صدر آنها بود و عروسكهاي نوزادي كه در آنها تاكيد بر جنسيت و دختر يا
پسر بودن وجود دارد و اندام جنسي دارند، اسباببازيهايي كه موزيكهاي تند
غربي دارند يا خوانندهاي روي موزيك ميخواند و اسباببازيهايي كه موجب
ترس و شوك ميشوند و از نظر ايمني براي كودك خطرآفرين هستند مانند انواع
تفنگها و اسباببازيهایی که براي خنده و شوخي استفاده ميشود اما
خطرآفريناند دیگر مواردی بود که بعد از باربی، ورود و وجودشان در بازارهای
ایران ممنوع اعلام شده بود.
اما در کنار اینها در سالهای گذشته متولیان تولید و نظارت بر اسباببازیها درباره میزان بالای واردات اسباببازیهای خارجی انتقاد داشتهاند؛ موضوعی که اگر به آمارهای مربوط به آن نگاهی کنیم، اعداد و ارقام زیادی را در خود جا داده است. آنطور که آمارهای کمرگ ایران نشان میدهد در سال گذشته ٢٥هزار و ٤١٨ تن بازیچه، اسباببازی و لوازم ورزش و اجزا و قطعات آن به ارزش ٧٢میلیون و ٥٧٣هزار و ٢٧٥ دلار به ایران وارد شده است؛ این میزان واردات در مقایسه با مدت مشابه سال ٩٢ از نظر وزنی ٣٦,٢٨درصد و از نظر ارزشی ٤١.٦٩درصد افزایش را نشان میدهد؛ بهطوری که فقط در اسفند سال ٩٣، ٢هزار و ٨٢٨ تن بازیچه، اسباببازی و لوازم ورزشی و اجزا آن به ارزش ٨میلیون و ٦٠هزار و ٣٦٢ دلار به ایران وارد شده است.
براساس برآوردهای انجام شده درحال حاضر سرانه مصرف اسباببازی در ایران کمتر از پنج دلار برای جامعه کودک و نوجوان است؛ درحالیکه این رقم در دنیا حدود ٣٤ دلار، در اروپا ٢٥٠ دلار و در آمریکا بیش از ٣٥٠ دلار است. ضمن آنکه سرانه مصرف اسباببازی در چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده این محصول در دنیا، حدود شش دلار است. از طرف دیگر براساس آمار گمرک ایران در سال ٩٠، یعنی همان سالی که واردات تعدادی از اسباببازیهای خارجی ممنوع شد، از ٢١ معبر گمرکی ایران، حدود ٢٥میلیون دلار، اسباببازی به ایران وارد شده است؛ یعنی حدودا ٤٤٠ برابر سال ٨١، یعنی سالی که برای نخستینبار به ورود اسباببازی در کشور نظارت شد. از طرف دیگر ٩٥درصد واردات اسباببازی در سال ٩٠، متعلق به چین و ٥درصد مربوط به دیگر کشورها ازجمله اسپانیا، آلمان و ایتالیا بوده است.
از طرف دیگر براساس آمارهای موجود تجارت اسباببازی سومین تجارت پر سود جهان بعد از تولید مواد مخدر و تسلیحات نظامی است و چین بزرگترین تولیدکننده اسباببازی در جهان است. توسعه تکنولوژی و گسترش تبلیغات به این بازار، رونق زیادی به آن داده و باعث شده هر روز اسباببازی جدیدی به بازار بیاید. شاخص جهانی مصرف اسباببازی٣٤ و در ایران تنها ٥ است؛ یعنی مصرف سرانه اسباببازی در ایران حدود یک سوم مصرف اسباببازی در آسیا و یک هفتم شاخص جهانی است و فاصله زیادی با نرخ جهانی دارد. اینها همه درحالی است که براساس آمارهای جهانی ایران سومین واردکننده بزرگ اسباببازی در جهان است و حدود ١١درصد واردات اسباببازی جهان را در سال ٢٠٠٨ داشته است.
در سالهای گذشته، به موازات انتقادهایی که مسئولان فرهنگی درباره وضع
اسباببازیها در ایران داشتهاند، کسانی هم بودهاند که گفتهاند راهحل
این موضوع برخوردهای آییننامهای و سلبی نیست.
«علی اصغر سیدآبادی» نویسنده و پژوهشگر حوزه کودکان یکی از آنهاست.
او درباره اظهارنظر اخیر مدیرعامل کانون پرورش فکری
کودکان و نوجوانان درباره نگرانکننده بودن وضع اسباببازیها در ایران
میگوید: «البته اسباببازیهایی داریم که ممکن است برای برخی
گروههای سنی خطرناک باشند. مثلا بعضی از اسباببازیها برای گروههای سنی
کوچکتر تیز و برنده هستند یا مثلا تفنگهای اسباببازی هستند که شلیک
میکنند و برای بچههای کوچکتر خطرناکند؛ اما منظور ایشان این نوع
اسباببازیها نبوده و احتمالا لفظ خطرناک در سخنان ایشان با تسامح به کار
رفته و بیشتر معنای مضر میدهد.
اگر لفظ مضر را بپذیریم به نظرم حتما اسباببازیهایی داریم که مضر هستند.» موضوع اما از نظر او چیز دیگری است: «من از طرحی که آقای حاجیانزاده گفته قرار است با همکاری اصناف و دستگاههای مربوطه برای زیرساختهای قانونی لازم برای جمعآوری اسباببازیهایی که به صورت قاچاق وارد فروشگاههای میشوند، تدوین شود، اطلاعی ندارم اما بعید میدانم که فعالیتهای سلبی گرهی از مشکلات این حوزه را باز کند. به نظرم ما باید همزمان دو فعالیت را پیش ببریم؛ یکی برطرف کردن موانع تولید و حمایت از تولید کیفی و دیگری انتخاب و معرفی تولیدات باکیفیت به مردم و ترویج مصرف فرهنگی با الگوی مناسب.»
او میگوید: «درباره اسباببازی بحثهای مختلفی وجود دارد، یکی بحثهای فرهنگی است. اسباببازیها حاملهای فرهنگ هم هستند و با خودشان سبک زندگی را ترویج میکنند. مثلا بعضی از عروسکها از این باب که مروج کلیشههای جنسی هستند مورد انتقادند. بحث دیگر در ایران بحث تولید و واردات است. سالانه مبالغ زیادی ارز برای واردات اسباببازی از کشور خارج میشود. بخشی از این ارز بهطور رسمی و با پرداخت تعرفه گمرکی وارد کشور میشود و بعضی دیگر بدون پرداخت این تعرفه و به صورت قاچاق وارد کشور میشود. طبیعی است که مثل قاچاق هر کالای دیگری مشمول قوانین مبارزه با قاچاق شود.»
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی وزارت ارشاد ادامه میدهد: «از
طرف دیگر به نظرم بازار اسباببازی در ایران بازاری نسبتاً پررونق است و در
تمام سالهایی که هزینه خرید کالاهای مختلف در سبد هزینههای خانوار کاهش
داشته است، اسباببازی همواره رو به رشد بوده.
موضوع دیگر این است که این
بازار بهرغم نظارتهایی که وجود دارد بیدر و پیکر است و قطعا بخشی از آن
بهخاطر ورود بدون پرداخت تعرفههای گمرکی به بازار ایران است. سوم اینکه
ما تصویر روشنی از وضع بازار اسباببازی در ایران نداریم و نهادی که این
بازار را مطالعه کند و گزارش بدهد نیست. مثلا در چند ماه اخیر فروش
اسباببازی تفنگ در اسباببازی فروشیهای تهران افزایش پیدا کرده است.
پیش از این فروش عروسک بیش از بقیه اسباببازیها بود، اما اخیرا با ورود برخی از بازیهای رایانهای مثل جی تیای خرید تفنگ افزایش یافته است. این درحالی است که نهادهای غیردولتی کودک و نوجوان سالها تلاش کرده بودند و موفق شده بودند فروش اسباببازیهای خشونتزا را کاهش بدهند. اما چرا در مقطع فعلی این اتفاق افتاده است؟ این نیاز به مطالعه دارد.» به گفته او «تأثیر خشونت خبری در خانوادهها و کودکان و تأثیر در بازار مهم است. به نظرم مهمترین وظیفه کانون همین جاست. چهارم اینکه نهادهای ارزیابیکننده غیردولتی در این بازار که اسباببازیها را از نظر کیفیت، بهداشت و معیارهای فرهنگی و اجتماعی ارزیابی کنند، غایبند. نهاد نقد و ارزیابی اسباببازی در ایران وجود ندارد و این نقیصه مهمی است. بخشی از مشکل از اینجا ناشی میشود.»
این کارشناس حوزه فرهنگ ادامه میدهد: «با اینکه به نظرم نهاد نقد و
ارزیابی باید غیردولتی باشد، اما کانون پرورش فکری به اعتبار دبیرخانه هیأت
نظارت بر اسباببازی اختیاراتی در این حوزه دارد و علیالقاعده میتواند
به این حوزه ورود کند، اما مقدم بر این مطالعه وضع بازار است.
این مطالعه اگر بیطرفانه باشد هم به تولید کیفی کمک میکند، هم به نقد وضع موجود و هم به شناسایی آسیبها و مسائل این بازار. شاید اگر کانون به جای تولید بر مطالعه و تولید ادبیات این حوزه و حمایت از تولید کیفی و ترویج مصرف کیفی تمرکز کند، بهتر باشد. به نظرم ورود نهادهای دولتی در مقام تولیدکننده تجربه موفقی نیست. عرصه تولید عرصه رقابت است و دستگاههای دولتی بهدلیل ساختار دولت آنقدر چابک و کارآمد نیستند که بتوانند با بخش خصوصی رقابت کنند، مگر اینکه الگوی هزینه - فایده را کنار بگذارند و بخواهند صرفا با صرف هزینه و بدون در نظر داشتن خواست مخاطب تولید کنند که در این صورت تجربه نشان داده است که موفق نخواهند بود.»شهروند