شفا آنلاین>اجتماعی>سیاسی>داستان سازمانهای مردمنهاد هم در سالهای تلخ تحریم و مدیریت دولت پیشین داستان غمانگیزی است؛ در سال ۸۴ بیش از ۴ هزار سازمان مردمنهاد به دولتهای نهم تحویل داده شد.
به گزارش
شفا آنلاین،اما سختگیریها دولت های نهم و دهم بسیاری از
این سازمانها و انجمنهای مردمی را به تعطیلی کشاند و تا سال 92 تنها 54
تشکل و مؤسسه باقی ماند. این آمار در طول 2 سال گذشته به بیش از 600 سازمان
افزایش یافته است اما سایه شوم تحریمها همچنان مانع از عملکرد جدی و مؤثر
آنها بوده است.فرض کنید یک انجمن خیریه که در
حوزه سلامت مردم کار میکند،
تا چه اندازه در زمینه تهیه دارو و تجهیزات پزشکی در تنگنا بوده است.
یکی
از این انجمنها که همه حمایتهای مردمیاش را در دوره تحریم به یکباره از
دست داد، انجمن حمایت از ناشنوایان ایران است. انجمنی که به قول اکرم سلیمی
مدیرعاملش با دست خالی چرخید: «قبل از تحریم سیاستگذاری دولت به گونهای
بود که سازمانها و نهادهای دولتی به مؤسسه ما کمک میکردند اما در دولت
قبل این گونه نبود و به یکباره همه چیز قطع شد.
حتی معلمانی که به بچههای
ناشنوا آموزش و تعلیم میدادند و هیچ دستمزدی دریافت نمیکردند، به خاطر
تنگناهای مالی خودشان دیگر نمیتوانستند با ما همکاری جدی داشته باشند. با
این همه توانستیم در حوزه آموزش ،آموزشگاه را اداره کنیم. اما در بخش
کمکهای توانبخشی به مشکلات بسیار جدی برخورد کردیم. آن هم برای بچههای کم
شنوا که نیاز زیادی به سمعک داشتند.»
تحریم و تنگناهای مالی خیریهها
پیش از تحریم، خانوادههای افراد کم شنوا میتوانستند با یک میلیون تومان
سمعک خارجی با کیفیت بالا بخرند. از همان سمعکهای آلمانی که کمک بسیاری به
آنها میکرد. اگر هم در مضیقه مالی بودند، دست و بال خیریه و انجمن باز
بود و میتوانست امکانات لازم را در اختیار خانوادهها قرار دهد. اما در
شرایط تحریم از یک طرف قیمتها بالا رفت و قیمت یک سمعک آلمانی به 10 تا 12
میلیون تومان رسید و از یک طرف با نایاب شدن آن و ورود اجناس بدلی و
بیکیفیت، ناشنوایان هم مثل همه بیماران تحت فشار قرار گرفتند. اکرم سلیمی،
مدیرعامل انجمن حمایت از ناشنوایان ایران درباره قیمت باتری سمعک میگوید:
«قبلاً که قیمت سمعک آلمانی یک تا سه میلیون تومان بود، تهیه باتری آن هم
راحت و ارزان بود. اما حالا باتری سمعک هم خیلی گران است و خیلی از افراد
کم شنوا قادر به تهیه این باتریها نیستند. زمانی که تحریم نبود، ما بهتر
میتوانستیم به ناشنوایان و کم شنوایان کمک کنیم. اما در دوره تحریم واقعاً
شرمنده آنها شدیم.»
حالا تحریمها برداشته شده و پولهای بلوکه شده ایران هم به خزانه برگشته
است. سلیمی هم به عنوان یکی از مسئولان نهادهای مردمی از این بابت خوشحال
است. اما او همه چیز را در گرو سیاستگذاری صحیح دولت و نحوه نگرش مردم به
این موضوع میداند: یک؛ دولت پولها را به اشکال مختلف بین مردم پخش کند یا
با این پشتوانه چرخهای زنگزده اقتصاد را به حرکت درآورد؟
در حالت اول
سازمانهای مردمنهاد هم میتوانند این انتظار را داشته باشند که دولت بنیه
مالی آنها را تقویت کند که این مغایر با روح این سازمانها و فلسفه وجودی
آنهاست. چراکه یک سازمان مردمی اساساً به این دلیل تشکیل میشود تا با
مشارکت خود مردم باری از دوش دولت برداشته شود و کاری که دولت نمیتواند
بدرستی انجام دهد، خود مردم انجام دهند. اما در حالت دوم با برقراری ثبات
اقتصادی و تقویت بنیه اقتصاد کشور، سطح مشارکت مردم نیز در این سازمانها و
نهادها به طور خودکار بالا خواهد رفت.
آنهایی که از تحریم جان به در بردند
در سالهای سیاه تحریم و به هم ریختگی شیرازه مدیریتی که مشکلات تحریم را
دوچندان میکرد، برخی از سازمانهای ریشهدار توانستند از گزند هر دو جان
سالم به در ببرند و با وجود کمبودها، خود را سرپا نگه دارند و به مردم خدمت
کنند. آسایشگاه و خیریه کهریزک هم یکی از آنهاست.
سازمانی که به خاطر اسم و
رسمش با کمکهای مردم سرپا ماند. خانم شمسنیا، مسئول دفتر مدیرعامل این
آسایشگاه از اوضاع خوب کهریزک در دوره قبل از تحریم میگوید: «آن روزها
توان مالی خیرین بیشتر بود و مردم بیشتر میتوانستند کمک کنند. حالا همه
امید ما به این است که اوضاع اقتصادی مردم بعد از تحریم بهتر شود تا
بتوانند بهتر کمک کنند. بالاخره چشم امید سالمندان، معلولان و بیماران
اماس این آسایشگاه به کمک مردم است. کاش دوباره اوضاع و احوال کهریزک خوب
شود!»
با رفع تحریمهای بانکی حالا خیرین ایرانی مقیم کشورهای دیگر نیز
میتوانند راحت و بیدردسر به حساب این مؤسسات پول واریز کنند.
اما همچنان
موضوع مهمی که بسیاری از مدیران این سازمانها مطرح میکنند بحث
سیاستگذاری درست و انتظارات درست است و اینکه سازمانها نباید کاسه دست
بگیرند برای جمعآوری اعانه. ثریا عزیزپناه، رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت
از حقوق کودکان در اینباره میگوید: «برداشتن بار گران تحریمها باری نیست
که تنها باید از دوش گروههای مدنی برداشته شود.
نگاه و سیاست اصلی دولت
باید به همه اقشار جامعه باشد و از سوی دیگر هرکسی این رؤیا را در سر
نداشته باشد که بیش از همه و پیش از همه بهره ببرد. انجمن ما تنها به 500
کودکی که تحت پوشش دارد نگاه نمیکند، به همه کودکان فکر میکند آنهایی که
نیاز به کمک ما دارند. مسلماً اگر دولت مدیریت خوبی با محوریت مسائل
اجتماعی داشته باشد، گروه هدف ما هم که کودکان هستند بهره زیادی از برداشته
شدن تحریمها میبرند.»
او تأکید میکند: «حتی با اتکا به دانش روز هم نمیتوانیم از پس مشکلات
بربیاییم. ما نیاز به تبدیل تجربه و دسترسی به منابع داریم و اگر مدیریت
صحیحی برای تصمیمگیری در همه بخشها داشته باشیم، با توجه به منافع جامعه
مطمئناً برداشته شدن تحریم تأثیرگذار خواهد بود.»
به زبان سادهتر او نیز همچون دیگر دستاندرکاران سازمانهای مردمنهاد بر
این باور است که نباید روش دولت پیشین را در تقسیم منابع پیش گرفت و
اشتهای «پول خواهی» را جایگزین فرهنگ کار و مدیریت کرد.
ثریا عزیزپناه بیش از آنکه به فکر جمعآوری کمک برای خیریه خود باشد، به
آینده های دور فکر میکند: «دولت روحانی فقط نباید به کسانی که کاسه در دست
گرفتهاند کمک کند بلکه باید زیربناها را درست کند. نگاه جامعه مدنی پخش
کردن پول به صورت دستی نیست.
بلکه ما از دولت میخواهیم با این پول زیربنای
آموزش در کشور را تقویت کند. طبق آمارهای رسمی، بالای 10 میلیون نفر در
کشور در فقر شدید به سر میبرند. تنگنای معیشتی و بیکاری این خانوادهها به
کودکانشان بیش از همه آسیب میرساند. انتظار ما این است که به جای دستی
پول دادن، بیشتر با ما مشارکت و همکاری شود تا بتوانیم با یک برنامهریزی
صحیح زیرساختهای کشور را بسازیم و سطح معیشتی جامعه را ارتقا دهیم.» او
امیدوار است با برطرف شدن تحریمها، انجمن حمایت از حقوق کودکان، بتواند به
جامعه جهانی متصل شود و از خدمات نوین روز دنیا بهره ببرد.
وضعیت سازمانهای مردمی در شهرستانها
هرچه باشد، بنیه اقتصادی سازمانهای مردمی تهران و شهرهای بزرگ خیلی بهتر
از سازمانها و انجمنهای شهرستانهاست. مشکل دیگر آنکه اغلب مردم به
انجمنهای خیریه کمک میکنند و با انجمنهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی
ارتباط کمتری دارند.
فرشاد قناطیر که مدیرعامل انجمن فصل مهر بهبهان در استان خوزستان است،
مشکلات انجمن را این گونه توصیف میکند: «ما از اولین مؤسسههای حقوق
شهروندی در ایران هستیم که اگر در پایتخت یا مرکز یک استان بودیم، کارمان
نتیجه بهتری میداد. در شهرهای کوچک فرمانداریها با ترس و لرز به ما کمک
میکنند. اینجا مردم و مسئولان با کلمه سازمانهای مردمنهاد آشنا نیستند.
بنابراین تحریمها اگر هم برداشته شود، شاید نفع چندانی به حال ما نداشته
باشد. مردم اغلب به محیط فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی توجهی ندارند. حق هم
دارند همه به فکر مشکلات معیشتی و نان شب و هزینههای درمانشان هستند. شکم
گرسنه دانش و فرهنگ نمیشناسد.»
فصل مهر بهبهان نزدیک به 30 برنامه فرهنگی و آموزشی دارد اما به لحاظ مالی
به هیچ وجه کمکی به آن نمیشود. قناطیر فقط به خاطر علاقه به کار مدنی
تاکنون کارش را ادامه داده است و هزینههای انجمن را از طریق تدریس و
کارهای دیگر درآورده است. در نهایت همکاران وی که از بچههای تحصیلکرده
بهبهان هستند، به انجمن فصل مهر کمک مالی میکنند.
درمقابل، خانم بیات، مدیرعامل انجمن اخترشناسی شیراز به این دلیل که مؤسسه
اخترشناسی، مؤسسهای است آموزشی و کسانی که مراجعه میکنند هزینه آموزش را
ماهیانه میپردازند، زیاد با مشکلات اقتصادی مواجه نشده است. البته او هم
برداشته شدن تحریمها را کمک بزرگی به اقتصاد مؤسسهاش میداند.ایران