کد خبر: ۹۳۹۷۴
تاریخ انتشار: ۰۳:۳۰ - ۲۹ دی ۱۳۹۴ - 2016January 19
شفا آنلاین>اجتماعی> پلیس 36 ساله، مخترع و پژوهشگر نیروی انتظامی که در طول 15 سال خدمت شبانه روزی، بارها مورد قدردانی و تجلیل قرار گرفته است، در ایستگاه پایانی زندگی، رد پایی سبز از خود به یادگار گذاشت و به ده‌ها نفر زندگی دوباره بخشید.

به گزارش شفا آنلاین،سروان زبیر رضایی جهان آباد که اهل شهرستان یاسوج بوده و در تهران خدمت می‌کرده است، در حال ورزش صبحگاهی و در پی یک سردرد دچار عارضه مرگ مغزی شد و تمام اعضای قابل برداشت بدن او به بیماران نیازمند هدیه شد تا با یادگار ارزشمندی که در لحظات پایانی زندگی اش از خود به جای گذاشت، نوعدوستی را به نوزادی که چشم انتظار به دنیا آمدنش بود، بیاموزد.

دکتر شاهین رضایی جهان آباد – برادر بزرگتر سروان رضایی  از روز حادثه چنین گفت: صبح روز دوشنبه در حالی که برادرم در سلامت کامل به سر می‌برد، با چند تن از همکارانش در سالن ورزشی محل کار مشغول ورزش صبحگاهی بودند که ناگهان دچار سر درد عجیبی می‌شود و با وخیم تر شدن اوضاع، او را به بیمارستان فوق تخصصی حضرت ولیعصر تهران منتقل می‌کنند. مدت زیادی نمی‌گذرد که پزشکان تشخیص سکته مغزی را اعلام می‌کنند، دو روز بعد هم مرگ مغزی برادرم به تأیید پزشکان و کادر پزشکی بیمارستان می‌رسد.

وی در ادامه یادآور شد:  برادرم 15 سال قبل از یاسوج به تهران نقل مکان کرد و در ستاد ناجای تهران مشغول به کار شد و در طول این سال‌ها ادامه تحصیل داد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته الکترونیک از دانشگاه علوم انتظامی کسب کرد.

با وجود اینکه دو فرزند پسر 6 و 3 ساله داشت و چشم انتظار به دنیا آمدن فرزند سومش بود، وصیت کرده بود در صورت بروز اتفاقی ناگوار، اعضای بدنش اهدا شود تا بیمارانی که چشم انتظار بازگشت دوباره به زندگی هستند، نا امید نشوند.

پس از اطمینان پیدا کردن نسبت به بی‌بازگشت بودن مسیر او، بنا بر وصیت خودش تمام خانواده بدون چشمداشت رضایت دادند خواسته قلبی اش اجرا شود و به این ترتیب در حالی که دو فرزندش در انتظار دیدن دوباره چهره پدر بودند، کلیه ها، کبد، قلب، لوزالمعده، تاندون و استخوان‌ها و سایر اعضای قابل برداشت بدن او به بیماران نیازمند اهدا شد.

رضایی با یادآوری خاطرات برادرش ادامه داد: تعهد، صداقت، مهربانی، گذشت و خوشرویی  جزو ویژگی‌های بسیار بارز زبیر عزیز بود که نه تنها خانواده بلکه همکاران، اقوام و آشنایان هم به آن اذعان داشتند. او خدمتگزار بود و به هیچ عنوان در کارش کوتاهی نمی‌کرد به گونه‌ای که من و 9 خواهر و برادر دیگرم هم بیشتر از یک یا دو مرتبه در طول سال او را نمی‌دیدیم و از طریق تماس تلفنی جویای  احوال یکدیگر  می‌شدیم. با این اوصاف بسیار مهربان بود و با برخورد دلنشینی که داشت کسی از او دلخور نمی‌شد.

هدف والا
تلاش برای تأثیرگذار بودن در حرفه نظامی هدف بزرگ زبیر در زندگی بود و به حق طی سال‌هایی که لباس مقدس نظامی را به تن داشت این هدف را به زیبایی دنبال کرد.

دکتر شاهین رضایی با بیان این جمله افزود: زبیر عزیز به رشته تحصیلی اش علاقه‌مند بود و باتوجه به ذوق و توانمندی در مسائل الکترونیکی و مخابراتی، همواره در این حوزه، مطالعه داشت، به طوری که چند مقاله از او به چاپ رسیده و با وجود تحقیق و پژوهش‌های متعددی که در این زمینه انجام داده است کتابی در خصوص حوزه تخصصی اش نوشته بود که در دست چاپ است.

علاوه بر این دو سال قبل، نتیجه یکی از پژوهش‌های او که به اختراع یک سامانه هوشمند ختم شد وضعیت و موقعیت‌ها را تعیین می‌کند که برای کشورمان امنیت به دنبال خواهد داشت.برای همین است که به داشتن چنین برادری افتخار می‌کنم و بدون شک با بزرگتر شدن برادر‌زاده هایم‌، به آنها خواهم گفت همان‌طور که پدرتان در زمان حیات، با خدمات خالصانه و اختراعش به آبادانی و امنیت کشور کمک کرد، با هدیه کردن اعضای بدنش نیز جان بسیاری از همنوعان خود را نجات داد و خدمت‌رسانی را به گونه‌ای دیگر معنا کرد.

دکتر رضایی با اشاره به اینکه برادرم فردی شریف و دیندار بود، گفت: ما در خانواده و  منطقه‌ای مذهبی متولد شده ایم و توجه به اصول دینی و اخلاقی برایمان در اولویت بوده و هست. زبیر هم که با رفتن بی‌بازگشتش، یک بار دیگر اخلاقیات و انسانیت را معنا کرد، به این اصول پایبند بود و با قبول کردن سرپرستی کودکان یتیم و انجام کارهای خیرخواهانه و پنهانی سعی می‌کرد زندگی پرباری داشته باشد. او با خانواده اش به مهربانی و گذشت رفتار می‌کرد و همین باعث شده بود پسر بزرگترش وابستگی زیادی به او داشته باشد و حالا در نبود پدر، جای خالی او را با تمام وجود احساس کند و بی‌قرار او باشد.ایران
 

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: