شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت>خطا در حوزه پزشکی به دو دسته کلی قابل تقسیم است. یکی خطای علم پزشکی و یکی هم خطای خود پزشکان. خطای علم پزشکی و تعریف آن تقریباً مشخص است.
علم
هرچقدر هم که پیشرفت کند باز به مرور زمان کامل میشود و درمانهای جدید و
تجهیزات بهتری جایگزین قبلیها میشوند.
شاید مشخص شود درمانی که پزشکان تا
چندین سال پیش برای بیماران تجویز میکردند، موثر نبوده و حال باید درمان
بهتری جایگزین آن شود. این موارد برای پزشکان قابل سرزنش نیست.
چرا که علم
هنوز به آن مرتبه نرسیده بوده است. اما گاهی پیش میآید که علم پزشکی
درمانی را برای یک بیماری خاص مناسب میداند، که در 95 درصد مردم جواب
میدهد و درمان میشوند، ولی برای پنج درصد دیگر بیاثر و یا حتی خطرناک و
کشنده است. علم پزشکی این خطرات را قبول میکند و طبق قانون مجازات اسلامی
پزشکان مصوب سال 92، در صورت بروز عارضه به لحاظ حقوقی پزشکان هیچگونه
مسئولیت قانونی ندارند. البته مشروط به اینکه از قبل بیماران را در جریان
عوارض احتمالی گذاشته باشند.
خطای
پزشکان اما، به دلایل فردی اتفاق میافتد و قابل سرزنش است، هرچند الزاماً
منجر به مسئولیت حقوقی نمیشود. این خطاها و قصورات پزشکی به چهار مورد
تقسیم میشوند. نخستین آنها تقصیر پزشکی است که شامل نقصان علمی و عملی در
ارائه خدمات پزشکی است. دومین مورد بیاحتیاطی یا غفلت است که به علت عجله
یا بیدقتی پزشک به وجود میآید. بیاحتیاطی به احتمال زیاد زیانبار نیز
هست و تا زمانی که رخ نداده پزشک از نتایج آن غافل است. بنابراین باید در
نظر داشت که بیاحتیاطی بر اثر علم ناقص یا تجربه کم پزشک است که اتفاق
میافتد.
کوتاهی یا بیمبالاتی سومین مورد از قصور پزشکی است. در کوتاهی
پزشک با وجودی که پزشک، احتمال خطر را میدهد و تا حدی نیز به آن آگاه است،
اما به تصمیم خود پایبند میماند و درمان را تا انتها پیش میبرد.
بیمبالاتی از جمله شدیدترین خطاهای پزشک از دسته خطاهای شبه عمد است.
اکثراً نیز در زمانی انجام میشود که پزشک، جراحیهایی که باید در
بیمارستان صورت بگیرد را در کلینیک روی بیمار انجام میدهد. آخرین و
بالاترین درجه از قصور نیز خطای عمد یا جنایت است. در این مورد، پزشک به
عمد قصد آسیب به فرد را دارد، مانند سقط غیرقانونی جنین. در اینجا دیگر بحث
درمان برای پزشک مطرح نیست.
مسئولیت
حقوقی پزشکان مسئله دیگری است که باید به آن پرداخته شود. این مسئولیت،
تابع مسئولیت مدنی است و ارکان آن شامل ارتکاب تقصیر پزشک و ایراد خسارت
جانی و مالی به بیمار است. اگر پزشک به هر صورتی مرتکب قصور شود و هیچ
خسارتی به بیمار یا سلامتی او وارد نشود، مسئولیت حقوقی نخواهد داشت. اما
در صورت بروز ضرر، مسئولیت حقوقی دارد که به پرداخت دیه ختم میشود.
به
عبارت دیگر خطا شکل بسیار عامی است که دایره تقصیر در درون آن قرار دارد.
یعنی اگر دایره بزرگی را در نظر بگیریم که خطا نام دارد، تقصیر دایره
کوچکتری در دایره خطا است و درون آن دایره و حوزه مسئولیت جا میگیرد.
بنابراین الزاماً پزشک زمانی مسئول است که مقصر شناخته شود. چرا که در
مواردی امکان دارد پزشک تقصیر داشته باشد، اما مسئول نباشد. به عنوان مثال
طبق قانون مصوب سال 92، اگر بیمار یا پرستار آگاهی داشته باشند که پزشک
دستور به کار خطایی داده است و تصمیم اشتباهی گرفته، نباید از دستورات وی
پیروی کنند. در صورت انجام دستور پزشک و بروز عارضه، خود بیمار یا پرستار
مقصر به حساب میآیند. در طرف دیگر، بسیاری از پزشکان تنها به علت اینکه به
بیمار آگاهی چندانی ندادهاند، مقصر شناخته شدهاند. چه بسا بیمار با
اطلاعات و شناخت بیشتر و دانستن اینکه چه عوارضی ناشی از نوع درمان وی است،
راضی به پیشروی در مراحل درمان نباشد. همانطور که طبق قانون، انتخاب شیوه
درمان از حقوق بیمار شناخته میشود.
سید عباس سادات حسینی- مدیر گروه پزشکی قانونی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی/