شفاآنلاین:جامعه>سیاست>پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مالکیت مردم بر کشور را منتشر کرد.
به گزارش
شفا آنلاین : از پایگاه اطلاع رسانی دفتر
حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر انقلاب در دیدار اخیر
ائمه جمعه سراسر کشور، وجود «انتخابات» در کشور را نعمتی بزرگ و از برکات
نگاه روشن و عمیق امام خمینی رحمه الله دانستند و فرمودند: «کسانی در همان
زمان بودند که معتقد بودند [وقتی ] حکومت اسلامی است، انتخابات لزومی
ندارد؛ امام فرمود نه، انتخابات باید باشد و منشأ اثر باشد، مردم تصمیم
بگیرند، مردم انتخاب کنند و آنچه مردم می خواهند بشود. نتیجه ی این سیاست،
این شد که مردم در کنار انقلاب و در وسط میدان باقی ماندند و تا امروز
بحمدالله باقی مانده اند؛ چون خود مردمند که دارند انتخاب میکنند.»
به
همین مناسبت پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR گزیده ای از بیانات رهبر
انقلاب اسلامی درباره ی «مالکیت مردم بر کشور» را منتشر می کند.
بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مالکیت مردم بر کشور را در ذیل می خوانیم:
**مملکت برای مردم است؛ انقلاب اصل سلطنت را از بین برد
انقلاب
اسلامی نگفت حکومت سلاطین را محدود کنیم؛ گفت اصلاً سلطنت یعنی چه؟ معنای
سلطنت چیست؟ یک ملّتی دارند زندگی میکنند، مملکت مال آنها است، چرا باید یک
نفری بیاید مسلّط بر مردم باشد و فرمان او بر زندگی مردم جاری باشد؛ اصلاً
انقلاب اصل سلطنت را، اصل حکومت مطلقه را آمد از بین برد.
بیانات در دیدار مردم قم 1394/10/19
**با انتخابات مردم احساس میکنند صاحب مملکتند
وجود
انتخابات، هم در جوّ داخلی یک احساس استقلال و هویّتی به مردم میدهد و
احساس میکنند که همه چیز مال خودشان است -واقع قضیّه هم همین است؛ صاحب
مملکت مردمند و خودشان تصمیم میگیرند، خودشان اقدام میکنند؛ هم در قوّه ی
مجریّه، هم در قوّه ی مقنّنه، هم بالواسطه در مورد رهبری و بقیّه ی مواردی
که انتخابات است- هم مایه ی آبرو و اعتبار در خارج از کشور است؛ در جوّ
جهانی، حقیقتاً این انتخابات مایه ی اعتبار و آبرو است. بنابراین خود
انتخابات، فی نفسه یک امر بسیار مهم و یک نعمت بزرگ است.
بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور 1394/10/14
**امام به مردم تفهیم کرد که صاحب و مالک کشور مردم هستند
از
جمله ی مسائلی که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود، این بود که ایشان به
مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد. این حرف
را در دوران حکومتهای استبدادی بر زبان جاری میکردند که آقا مملکت صاحب
دارد. مرادشان از صاحب مملکت، دیکتاتورها و مستبدینی بودند که بر کشور
حکمرانی میکردند. امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت،
خود مردم هستند.
بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) 1390/3/14
**همه باید مالکیت مردم بر کشور را به رسمیت بشناسند
قرنهای
متمادی کسانی بر این ملت با این فرهنگ و سابقه و استعداد، حکومت میکردند
که مملکت را متعلّق به خودشان میدانستند؛ یعنی مثل اربابی که یک مزرعه یا
یک ده یا یک ملک دارد و یک عدّه هم در آن مشغول کار و زندگی هستند. مسأله ی
او، مسأله ی آن مردم نیست، بلکه مسأله ی خودش است. ملک، ملک اوست،
درآمدهایی دارد، طبعاً زحماتی هم دارد، برای آن مردم باید زحماتی هم بکشد؛
مثلاً یک وقت بایستی پزشکی را خبر کند تا بیاید، یا اگر دینی باشند، مسأله
گویی را خبر کند تا برایشان مسأله بگوید، یا مسجدی برایشان بسازد و یا چشمه
ای برایشان راه بیندازد. اصلاً رابطه ی دستگاههای حکومتی با مردم چنین
رابطه ای بوده است. مردم مطلقاً به عنوان صاحبانِ اصلی کشور مطرح نبودند.
در این ملک بزرگ، ناصرالدّین شاهی حکومت میکرده که همه ی آحاد این مردم را
نوکران خود میدانسته؛ اعم از نوکران رسمی اش، از صدراعظم گرفته تا وزرا و
درباریان و آحاد مردم که رعیتش بودند و باید روی این ملک کار میکردند؛ یعنی
چیزی خودشان میخوردند و منافع این حکومت هم محفوظ می شد. قرن های متمادی
سیاست و ذهنیّت حاکم بر کلّ کشور این بوده است و ملت نقشی نداشت.
خب؛
این انقلاب به وجود آمده و ... آن طبقه ی اشراف و حاکمان و مالکان و صاحبان
کشور را به کلّی قلع و قمع کرده است. امروز در این کشور کسی وجود ندارد که
حتّی به ذهنش بگذرد که من صاحب و مالک این کشورم. مالک این کشور، مردم
هستند. هر کسی برای این که بتواند قدرتی داشته باشد -اگر اهل قدرت طلبی
است- و وظیفه ای را در مسندی انجام دهد -اگر اهل انجام وظیفه است- شرطش این
است که مردم او را بخواهند، با مردم رابطه ی خوب داشته باشد و رعایت مصالح
مردم را بکند یا تظاهر کند که میکند؛ یعنی درحقیقت همه مجبورند مالکیت
مردم را بر این کشور به رسمیت بشناسند. انقلاب ما این است.
بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما 1381/11/15
**حقیقتاً مردم ولی نعمت ما و کارگزاران نظام هستند
در
نظام اسلامی، رابطه ی اخلاقی با مردم، رابطه ی مخصوصی است؛ مردم را در همه
ی کارها مالک و صاحب امر دانستن، یک مُراجع مزاحم ندانستن. شما برادران
عزیزی که در بخشهای گوناگون دولتی و قوّه ی قضاییه مشغول کار هستید، یکی از
اولین تعلیماتتان به زیردستان و چیزی که از آن مؤاخذه میکنید، باید رفتار
خوش با مردم باشد. حقیقتاً مردم صاحب قضیه اند. حقیقتاً مردم ولی نعمت ما و
کارگزاران این نظام هستند. این، تعارف نیست. بعضی خیال میکنند، امام که
این حرف ها را میزدند، تعارف میکردند!
بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1369/9/14
**اگر فداکاری مردم نبود، ما باید صد سال با قوّه ی قضاییه مبارزه می کردیم
اگر
این مردم، با جان و تن و فرزندان خودشان به این جبهه ها نمیرفتند و دفاع
نمیکردند، چه چیزی از این نظام باقی بود؟ اگر این مردم، با همه ی وجود و به
انحای طرق، در طول این دوازده سال، حمایت و پشتیبانی خودشان را از ماها
نشان نمیدادند، چه چیزی مایه ی قدرت و عزت ما در دنیا بود؟ مگر ما چه داریم
که دیگران ندارند؟ ما به عنوان یک حکومت، مگر چه چیزی در اختیارمان است که
میتوانیم آن را به کار ببریم و خرج کنیم؛ ولی قدرتها و دولتها و طواغیت و
گردنکشان و این پُرروها و امپراتوران عالم، آن را ندارند؟ آیا جز ایمان یک
ملت شجاع و به پا خاسته، چیز دیگری هست؟ پشتوانه ی این حکومت، غیر از کمک
این مردم چیست؟
پس، اینها صاحب قضیه اند. اینها بودند که رژیم شاه را
سرنگون کردند. اگر این مردم به فرمان امام گوش نمیکردند، به خیابانها
نمیرفتند و جوانانشان را نمیدادند، من و شما که این افتخار را هم با خودمان
یدک میکشیم که جزو مبارزان آن زمان بوده ایم، باید صد سال آن گونه مبارزه
میکردیم! مردم بودند که به خیابانها رفتند و جان خودشان را فدا کردند. حالا
که این مردم به ما مراجعه میکنند، آیا باید با آنها مثل مزاحمی که مرتب ما
را اذیت میکند، برخورد کنیم؟! این مسأله، یک مسأله ی اخلاقی نیست.
حرف
من این است که باید ترتیبی داده بشود و مکانیسمی به وجود بیاید که
کارگزاران حکومتی، خودشان را به معنای حقیقی کلمه، خدام و خدمتگزاران مردم
بدانند؛ بروند کار کنند و همان قدری که برایشان مقرر و معیّن شده است، زحمت
بکشند و وظیفه ی خود را انجام بدهند؛ کوتاهی نباید باشد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1369/9/14
**ملت خودش را صاحب مملکت و مدافع ارزش های انقلاب می داند
نباید
کشور ما را با کشوری از جهان سوم که مثلاً سی و یا پنجاه میلیون جمعیت
دارد، مقایسه کرد. بسیاری از کشورها هستند که شاید جمعیت آنها به اندازه ی
جمعیت کشور ما و یا بیشتر از آن باشد؛ اما آن کشورها قدرت ملت ما را
ندارند. علت این است که متأسفانه حکومتهای فاسد در بسیاری از این کشورها
مردم را از صحنه خارج کرده اند و برای آنها شأنی قایل نیستند و قدرت به
مردم متکی نیست و با آنها سروکار ندارد؛ بلکه به دولتمردان و رؤسا و
مسؤولان کشور قائم است!
در کشور ما ملت در صحنه است و خودش را صاحب
مملکت و مدافع ارزشهای انقلاب و کشور می شناسد و خود را از مسئولان جدا نمی
داند؛ لذا در این جا، قدرت متعلق به مسئولان و دولتمردان نیست؛ بلکه قدرت
جنبه ی عمومی دارد و متعلق به مردم است؛ مسئولان هم به پشتیبانی مردم و -از
همه مهم تر- به ایمان و توکل به خدا متکی هستند. هر فرد و جمعیتی از این
عامل برخوردار باشد، در هیچ میدانی احساس شکست نخواهد کرد. ما این سرمایه
ها را داریم، و همین سرمایه ها بود که ده سال ملت ما را در سخت ترین مراحل
مبارزه نگهداشت و بر دشمن غالب کرد و پیش برد.