مبلمان شهري مجموعه وسيعي از وسايل، اشياء، دستگاهها، نمادها، خرده بناها، فضاها و عناصر هستند كه چون در شهر و خيابان و در كل در فضاي باز نصب شدهاند و استفاده عمومي دارند، به اين اصطلاح معروف شدهاند. اين مبلمان شهري با هدف ايجاد محيطي خلاق و پرورنده براي مردمي كه در آن زندگي ميكنند ايجاد ميشود. اما مساله مهم كه در دهههاي اخير مبلمان شهري را با مشكل مواجه كرده است مشكلاتي است كه زنان براي حضور در اين فضا دارند. مشكلات زنان در مبلمان شهري به حدي گسترده هستند كه گاهي حضور آنها در حوزه عمومي، جامعه را با اختلال مواجه ميكند. براي درك اين مساله بايد حضور زنان در فضاي عمومي جامعه را زير ذرهبين قرار داد. كافي است كميت و كيفيت حضور زنان در خيابان، پيادهرو، پارك، مترو، اتوبوس، تاكسي، فروشگاهها، مغازهها و هر مكان عمومي ديگري را مورد بررسي قرار داد تا دريافت كه زنان در مبلمان شهري كشور ما ناديده گرفته شدهاند و اين مبلمان براي حضور آن سر تا پا محدوديت است. تجربه زنانه زندگي در اين شهر ميگويد كه از يك ساعتي به بعد نميتواني از خانه خارج شوي زيرا خيابانها سوت و كور و تاريك میشوند، حتي به فرض خروج هم از يك ساعتي به بعد وسيله نقليهاي پيدا نميكني و اين مشكلات را دو چندان ميكند، به پارك كه ميروي مكانهاي ورزش و تفريحت محدود هستند و حتي به فرض اگر مكاني هم پيدا كني بايد خيلي جسور باشي كه از كنار تكهپرانيها و مزاحمتها بياعتنا بگذري. در مترو و اتوبوس سهم تو از مردان كمتر است و آزاديهايي كه آنها در اين فضا دارند را تو نداري؛ هر گوشهاي كه قدم ميگذاري به نحوي ميتواني تسلط نگاه مردانه را ببيني و كار به جايي ميرسد كه گاهي ديوارها و آهنها هم با تو دشمن ميشوند و درد آنجا عميقتر ميشود كه مروري كوتاه به ساخت شهريات به تو ميگويد كه قسمت اعظمي از بافت شهري عمري كمتر از چند دهه و حتي چند سال دارد و تمام اين ناديدنها در شرايطي روي دادهاند كه تو بيشتر از نيم قرن است كه وارد حوزه عمومي جامعهات شدهاي و حضورت را در آن به اثبات رساندهاي. ناديده گرفتن نقش زنان در مبلمان شهري را از زبان خود زنان مورد بررسي قرار داده ایم.
گاهي مشكل با كمي نور حل ميشود
صبا 30 ساله ساخت شهري را اينگونه به تصوير ميكشد: «در تمام خيابانها و مسيرهاي پر رفت و آمد شهر، به همان اندازه كه روزها شلوغ و پر رفت و آمد هستند، شبها خلوت و خالي از سكنه هستند. اين مساله در فصل زمستان كه به خاطر سردي هوا بعد از ساعت 7 يا 8 شب كمتر كسي در خيابان قدم ميزند تشديد ميشود. با اين شرايط اگر زن يا دختر جواني مجبور باشد بنابر دلايلي در اين ساعات يا بعد از آن در خيابان تردد كند نگراني و استرس او را فرا ميگيرد. او تجربه پر از استرس خودش را در ساخت شهري اينگونه بيان ميكند: «كلاس زبان من ساعت 7 تا 9 شب در خيابان آرژانتين است و بعد از كلاس ساعت 9 شب بايد كل پارك ساعي تهران را پياده طي كنم تا به بيرون پارك و اتوبوس خطي برسم. براي رفتن به خانه مسيري غير از اين ندارم و از آنجايي كه چراغهاي پارك بسيار كم نور هستند و همه جا را روشن نميكنند همين باعث استرس زيادي ميشود. اين مساله با چند چراغ بيشتر و پرنورتر به راحتي حل ميشود.» مريم 28 ساله نظري متفاوت دارد و معتقد است كه مشكلات ساخت شهري در كشور ما بيشتر از مشكلاتي است كه زنان در اين فضا دارند و اين ساخت براي بسياري ديگر از گروههاي اجتماعي هم مشكلآفرين است. او در اين باره ميگويد: «مشكل ساخت شهري در كشور ما يك شكل بودن آن است. اين ساخت براي زن، مرد، پير، جوان، كودك، معلول و... به يك شكل است و همين همشكلي باعث شده است كه بعضي از افراد در استفاده از آن آزادي بيشتري داشته باشند و در عوض بعضي از افراد ديگر با محدوديت مواجه شوند. اين مساله به ويژه براي معلولان بيشتر از ساير اقشار به چشم ميخورد و حتي ميتوان گفت مشكلات آنها بيشتر از زنان است.»
مشكلات وابسته به زمان و مكان است
الهام 24 ساله در يك شركت خصوصي شاغل است و به همين دليل همواره زمان زيادي را در بيرون از خانه ميگذراند. او ناديده يا ديده شدن زنان در فضاهاي شهري را به بسته به نوع مكان و فضا ميداند و ميگويد: «در داخل فروشگاهها و مراكز خريد فضا براي زنان و مردان از نظر آزادي، راحتي و احساس امنيت تقريبا برابر است اما در برخي مكانهاي ديگر مانند كارواش، مكانيكي يا بعضي از نقاط بازار فضا كاملا مردانه است و حضور زنان در اين مكانها خيلي محدود است. البته زمان در محدوديتهايي كه ايجاد ميشود نقش دارد. براي نمونه در خيابانها و پاركها بسته به ساعت و روز براي زنان محدوديتهايي وجود دارد. او ادامه ميدهد: «پاركها فضاي برابري براي زنان و مردان ندارند. از سوي ديگر محدوديتهاي فرهنگي هم وجود دارد كه باعث ميشوند فعاليت زنان در فضاي شهري محدود شود، براي نمونه يك زن هيچگاه نميتواند به راحتي در يك فضاي عمومي دوچرخهسواري كند.» فاطمه 26 ساله معتقد است كه پيشي گرفتن مناسبات تجاري بر مناسبات سنتي باعث شده است كه سهم زنان و مردان در بسياري از مكانهای شهري مانند خيابانها، فروشگاهها و مغازهها برابر شود. او در اين باره ميگويد: «اما در حمل و نقل عمومي چون قدرت تعيينكننده است شرايط فرق ميكند و معمولا به نفع مردان است.» او ريشه مشكل را نه در مبلمان شهري بلكه به مشكلات ساختاري و فرهنگي جامعه مرتبط ميداند و ميافزايد: «به نظر من مشكل طراحي مردانه مبلمان شهري نيست بلكه مشكل شرايط فرهنگي است كه فضاهاي شهري را به نفع مردان مصادره ميكند.»
لحاظ شدن سهم زنان در تأسيسات شهري
يك كارشناس شهرسازي درباره نقش زنان در مكانهاي مختلف شهري ميگويد: در حمل و نقل عمومي تلاش شده است با اختصاص دادن قسمتهايی به زنان تا حدودي مشكلات آنها را در اين فضا كم كنند، اما در مترو معمولا براي زنان فضا كمتر است و به دليل ترافيكي هم كه در استفاده از اين فضا وجود دارد معمولا زنان بيشتر از مردان در استفاده از اين وسايل اذيت ميشوند. با اينكه در استفاده از اتوبوس معمولا محدوديت كمتر است، اما زنان در استفاده از بعضي از وسايل نقيله مانند موتور محدوديتهاي زيادي دارند و همين مساله از سرعت جابهجايي آنها از يك نقطه به نقطه ديگر كاسته است. زينب اكبري به مشكلات زنان در خيابانها اشاره ميكند و ميافزايد: در بافتهاي قديمي و فرسوده شهرها و مكانهاي اداري شهر، براي رفت و آمد زنان محدوديتهاي زيادي وجود دارد. در حالي كه انتظار ميرود كه خيابانها در شب هم سرزنده باشند، اما در كشور ما معمولا شبها خيابانها به مكانهاي مرده تبديل ميشوند و همين سر راه تردد زنان محدوديت ايجاد ميكند. در محيطهاي اداري كه معمولا شبها خالي از سكنه ميشوند مشكلات بيشتر از ساير نقاط است. او ادامه ميدهد: در بافتهاي فرسوده و قديمي شهر، معمولا يك مشكل فرهنگي در كنار ساير مشكلات وجود دارد. نوع فرهنگي كه در اين مناطق حاكم است محدوديتهاي زيادي براي رفت و آمد زنان در ساعتهايي از شب ایجاد میکند. او با بيان اينكه بايد در تأسيسات شهري سهم زنان لحاظ شود و از آنها در برنامهريزي براي اين محيطها استفاده شود، ميگويد: در اين زمينه ميتوان به پاركهاي بانوان اشاره كرد كه تعداشان محدود است و معمولا هم استفاده محسوسي از آنها نميشود. به دليل مسائل فرهنگي معمولا زنان در استفاده از تجهيزات پاركها با محدوديتهاي زيادي مواجه هستند.آرمان