کد خبر: ۹۲۳۹۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۱۶ دی ۱۳۹۴ - 2016January 06
شفاآنلاین:جامعه>در درون خانه‌هايي كه بلندي ديوارهايشان قصد دست درازي به آسمان را دارد، انسان‌هايي زندگي مي‌كنند كه در فاصله چند متري يكديگر با دنيایي از تفاوت‌ها زندگي مي‌كنند. تفاوت‌هايي كه خالق ديوارهايي به مراتب بلندتر از ديوار خانه‌ها هستند.
«شكاف نسلي» در جامعه ايراني اتفاق تازه‌اي نيست، چند دهه‌اي است كه تغييرات ريز و درشت اجتماعي در حال شكل دادن به آن هستند اما زخم آن تازگي‌ها سر باز كرده است و كار به جايي رسيده كه در بعضي از موارد از تحمل خارج شده است و اين نويدبخش روزهاي روشن نيست.
 

«اختلاف در نگرش و رفتار بين جوانان و افراد سالمندتر در يك جامعه»؛ اين تعريفي از يك مساله مهم اجتماعي است كه از آن به عنوان «شكاف نسلي» ياد مي‌شود، مساله‌اي كه اگر بخواهيم برايش آماري بياوريم بايد بگوييم 78 ميليون ايراني يعني تمام جمعيت كشور به ميزان‌هاي مختلفي با آن در خانواده و جامعه درگير بوده و هستند. اين مساله در جوامع مختلف روي مي‌دهد اما در جامعه ما كه سرعت تغييرات بسيار بالاست به نسبت جوامع ديگر تنش‌زا‌تر بوده است. تجربه انقلاب و جنگ تجربه‌اي متفاوت را براي نسل‌هايي شكل مي‌دهد كه پدر و مادر نسلي مي‌شوند كه از آن اتفاقات، تجربه‌اي ندارد. از سوي ديگر، نسل كنوني به يمن حضور رسانه در حال تجربه دنياي تازه‌اي هستند كه عناصري از آن ربطي به فرهنگ بومي جامعه ندارد و از جوامع ديگر برمي‌خيزد. ما دهه شصتي‌ها، اين دهه هفتادي‌ها يا دهه پنجاهي‌ها لغاتي هستند كه از دل همين شكاف نسلي سر بر آورده‌اند.  شكاف نسلي را نه از لابلاي صفحات كتاب‌ها بلكه از زبان مردمي مي‌شنود كه هر روز با آن زندگي مي‌كنند و در خانه‌هايشان بيش از هر جاي ديگري نمود پيدا كرده است.

شكاف نسلي از زبان فرزندان

سامان 21 ساله شكاف نسلي را به نوع خانواده و محيطي كه فرد در آن بزرگ شده است مرتبط مي‌داند و مي‌گويد: «در زمينه شكاف نسلي، شخصيت فرد، جنسيت، شرايط سني و بسياری از مسائل ديگر دخيل هستند كه گاهي به اختلاف و گاهي به سازگاري فرد مي‌انجامند». او تجربه شخصي خودش را در اين زمينه به اين صورت بيان مي‌كند: «اختلاف سليقه بين من و خانواده‌ام وجود دارد ولي معمولا مي‌توانيم با هم كنار بياييم و يكديگر را درك كنيم و در كل در خانه ما سازگاري زيادي وجود دارد. اما اين به شرايط حال حاضر هم وابسته است و ممكن است چند سال ديگر كه علايق من تغيير كند يا شرايط جديدي برايم روي دهد باعث ايجاد اختلاف شود». نمي‌توان درباره شكاف نسلي به وجود آمده و ميزان آن در جامعه ايران به قطعيت سخن گفت زيرا تفاوت‌ها در اين زمينه زياد هستند. ليلا 24 ساله يكي از كساني است كه معتقد است شكاف نسلي در جامعه ما بيداد مي‌كند. او از فاصله عميقي كه با خانواده‌اش دارد سخن مي‌گويد: «در خانواده ما همه‌چيز متفاوت است و به هيچ‌وجه نمي‌توانيم يكديگر را درك كنيم. چيزهايي كه براي خانواده‌ام ارزش هستند براي من ارزش نيستند و بالعكس. همين باعث شده است كه نتوانيم يكديگر را درك كنيم. وقتي سنم كمتر بود اين تفاوت‌ها باعث دعوا و جر و بحث‌هاي زيادي مي‌شد، ولي در حال حاضر من به ارزش‌هاي آنها احترام مي‌گذارم و بيشتر اوقات سكوت مي‌كنم». او سازشي كه با خانواده‌اش دارد را به آتش زير خاكستر تشبيه مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «پدر و مادرم فكر مي‌كنند كه رفتارهايشان از سر دلسوزي است و اگر طبق خواسته‌هاي آنها رفتار كنيم افراد موفقي خواهيم بود، همين باعث شده است كه خواسته‌هاي ما را نشنوند.» او از شرايط متفاوت برادرهايش سخن مي‌گويد: «اين تفاوت‌ها درباره برادرهايم هم وجود دارد ولي آنها بيشتر از من خود را با شرايط تطبيق داده‌اند، البته اين به جنسيت هم ربط دارد، محدوديت‌هايي كه در جامعه براي دختران وجود دارد براي پسران كمتر است و خانواده‌ها هم معمولا درباره پسران سازش بيشتري دارند».

شكاف نسلي از زبان پدر و مادرها

براي درك بهتر از شكاف نسلي و آنچه در جامعه مي‌گذرد به سراغ دهه‌ چهلی‌ها و پنجاهی‌ها كه بعضا پدر و مادر دهه شصتي‌ها و دهه هفتادي‌ها هم هستند رفتيم تا نظرهاي آنها را هم در اين زمينه بشنويم. حسين 54 ساله از موقعيت و شرايط متفاوت زندگي خود و فرزندانش سخن مي‌گويد: «در گذشته امكانات امروز وجود نداشت و به دليل شرايط نامناسبي كه جامعه از نظر اقتصادي داشت، پدر و مادر معمولا تلاش مي‌كردند خوراك، پوشاك و نيازهاي اوليه بچه‌ها را برآورده كنند و انگيزه چنداني براي سرمايه‌گذاري براي آينده فرزند وجود نداشت. اما در حال حاضر خانواده‌ها تلاش مي‌كنند با فراهم كردن امكانات لازم نه تنها نيازهاي اوليه فرزندانشان را برآورده كنند بلكه براي آينده آنها هم سرمايه‌گذاري كنند». او ادامه مي‌دهد: «به آن اندازه‌اي كه در حال حاضر من علايق و خواسته‌هاي فرزندانم را درك مي‌كنم، پدر و مادرم خواسته‌هاي من را درك نمي‌كردند و همين باعث شد كه من تصميم بگيرم رفتار متفاوتي با بچه‌هاي داشته باشم و آنها را بشنوم. خانواده‌ها بايد در درك خواسته‌هاي فرزندانشان منعطف‌تر باشند. ديگر نمي‌توان مانند گذشته بچه‌ها را محدود كرد. با توجه به شرايطي كه جامعه در آن قرار گرفته است اگر پدر و مادري مي‌خواهند فرزند موفقي به بار بياورند بايد از دوران كودكي فرزندشان براي آن برنامه‌ريزي كنند و سعي كنند با تربيت فرزنداني قوي آنها را در برابر خطراتي كه در جامعه وجود دارد ايمن كنند». او در ادامه سخنانش به شيوه درست برخورد اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «تفاوت‌ها هميشه وجود دارد، اما نوع برخوردي كه با اين تفاوت‌ها مي‌كنيم اهميت دارد، زيرا اين برخورد مي‌تواند در تشديد اختلاف يا ايجاد فضا براي درك متقابل تاثير بگذارد. من همواره تلاش كرده‌ام با اعتمادسازي و درك فرزندانم فضايي ايجاد كنم كه آنها بتوانند خواسته‌ها و حرف‌هايشان را با آسودگي خاطر مطرح كنند، بحث كردن بر سر مشكلات مي‌تواند به حل شدن آنها يا حداقل بحراني نشدنشان كمك كند». همان‌گونه كه در نگاه فرزندان به شكاف نسلي تفاوت وجود دارد درباره پدر و مادرها هم شرايط به همين صورت است و بعضي از پدر و مادرها بيشتر از سايران از وضعيت جديد شاكي هستند. فرشته 50 ساله مادر سه پسر و دو دختر است. او از شرايط جديد اصلا راضي نيست و در اين باره  مي‌گويد: «اختلاف بين من و همسرم با بچه‌ها خيلي زياد است. اين مساله به ويژه درباره اين دو تاي آخري خيلي بيشتر است، سه تاي اول به هر صورتي بود با هم كنار مي‌آمديم ولي درباره اين دوتاي آخر شرايط خيلي فرق دارد. پدرش اصلا نمي‌تواند شرايط را تحمل كند و تقريبا روز بي‌دعوا در خانه ما معني ندارد». او از فهرست بلندبالاي اختلافاتش با بچه‌ها و به ويژه پسرش كه فرزند كوچك خانه است، سخن مي‌گويد: «دوستانش آدم‌هاي درست و حسابي نيستند و حتي آنها باعث شدند از دانشگاه انصراف دهد، اما هر چه مي‌گوييم گوشش به اين حرف‌ها بدهكار نيست، حتما بايد سرش به سنگ بخورد تا حرف ما را باور كند. شب‌گردي‌ها، مهماني‌ها، سيگار كشيدن و حتي نوع ظاهر و لباس پوشيدن فقط نمونه‌هايي از مسائلي هستند كه هر روز بايد بر سر آنها بحث داشته باشيم. جوان‌هاي امروزي به خانواده بها نمي‌دهند، آنها در كار، درس، ازدواج و زندگي تلاش مي‌كنند چيزي را كه خودشان دوست دارند بدون توجه به نظر خانواده انتخاب كنند. هر چه هم به آنها بگوييم گوششان بدهكار نيست و بعد هم كه شكستي در زندگي مي‌خورند يا اتفاقي برايشان مي‌افتد همه غصه‌اش براي پدر و مادر است. ما خودمان هم جوان بوديم ولي يك هزارم اين بچه‌ها براي خانواده هايمان دردسر نداشتيم. هر كاري هم براي اين بچه‌ها بكني باز هم ناراضي هستند. بعضي وقت‌ها كار به جايي مي‌رسد كه ديگر نمي‌دانيم چه‌كار كنيم». اين خانواده تنها نمونه‌اي از هزاران خانواده ايراني است كه شكاف نسلي كار را به جايي رسانده است كه زير يك سقف زندگي كردن تبديل به سخت‌ترين كار دنيا شده است. در بسياري از خانه‌هاي امروزي افرادي زندگي مي‌كنند كه نزديك‌هاي دور به هم‌ديگر هستند، و اينجاست كه وقتي تكنولوژي هم قدم رنجه مي‌فرمايد و وارد خانه مي‌شود فاصله‌ها چندين برابر مي‌شوند؛ دور ميزنشين‌هايی كه حاضر غايب هستند و دلشان در جاي ديگري به نام فضاي مجازي است. زماني كه گفته مي‌شود در خانواده ايراني زمان گفت‌وگو افراد خانواده با هم كمتر از نيم ساعت است يا حداقل 22 ميليون ايراني عضو تلگرام هستند بايد فهميد كه در اين جامعه چه مي‌گذرد و شكاف نسلي به كجا خواهد رسيد.آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: