این
سوداگران به آخرین تکنولوژی آن زمان مجهز بودند، یعنی یک بمب لانس bomb
lance که پوست ضخیم نهنگ را سوراخ میکرد. اما آن هم برای غلبه بر نهنگ
کافی نبود. 3 تکه از بمب مذکور وارد بدن نهنگ شده بود، اما مانند موبی دیک،
نهنگ توانست آنها را بیرون کشیده و فقط با یک زخم سطحی از معرکه بگریزد.
این
نهنگ توانست به پرسه زدن آزاد خود برای 120 سال دیگر هم ادامه دهد، تا سال
2007، زمانی که گروهی از شکارچیان اینوپیات توانستند نهنگ وحشی را به دام
اندازند. آنها حتی قطعاتی را از بمب لانس اولیه که هنوز در بدن نهنگ جاسازی
شده بود، توانستند پیدا کنند.
براساس
بسیاری از تخمینهای زده شده، این گونه از نهنگها حداقل 150 سال عمر
میکنند و شاید هم به عمر 210 ساله برسند. جدا از پوست آن که کمی حالت چرمی
دارد و زخمهای ناشی از نبردهایی که انجام داده بود، محققان اثرات ناچیز
بیماری را که نتیجه زندگی طولانی است، در این نهنگ نشان دادند. به همین
دلیل، پزشکان تمایل زیادی پیدا کردند که راز طول عمر طولانی آن را پیدا
کنند. آنها بسیار بیشتر از نوع بشر عمر دارند، حتی با وجود آنکه در دنیای
وحشی زندگی میکنند و با اینکه به پزشک مراجعه نمیکنند و هیچکدام از
قدرتهای جامعه بشری را ندارند. بنابراین نتیجهگیری منطقی آن است که آنها
بهطور طبیعی از بیماریهای مرتبط با سن محافظت میشوند.
با
مطالعه این دسته از نهنگها و دیگر مخلوقات فوقالعاده که زندگی طولانی
دارند، محققان امیدوارند داروهای جدیدی را بیابند که بهطور مشابه سرعت
تحلیل و زوال بدن انسان را کند کرده و مرگ آن را به تعویق اندازد. پیر شدن
یک راز است که اطلاعات بشر در مورد آن به اندازه دیگر روندهای بیولوژیکال
نیست و بهطور مستقیم در دنیای مدرن، مهمترین عامل درد و رنج و مرگ به
شمار میآید. اگر بتوان آن را حتی به اندازه کمی به تعویق اندازیم، سود و
منفعت زیادی نصیب انسان میشود.
سالمندی
و چگونگی روند آن یکی از مهمترین سوالهای بیولوژیکی است، زیرا بسیاری از
بیماریهای مزمن انسان در نتیجه پیر شدن رخ میدهند. راه علم بیومدیکال
سازمان یافته است و اغلب روی بیماریهای خاصی مانند سرطان، آلزایمر یا
دیابت تمرکز دارد. اما اگر بتوان روند پیر شدن را به تاخیر انداخت، پس قادر
خواهیم بود بروز همه بیماریها را هم به تعویق اندازیم.
عوامل
مختلفی در روند پیر شدن دخیل هستند. نخستین عامل به عوامل محیطی
بازمیگردد. کسی نمیتواند در حباب طبیعی و بکر زندگی کند، بنابراین DNA
انسان و دیگر مولکولها به تدریج تحت تاثیر مواد شیمیایی مضر یا رادیاسیون
قرار میگیرند و آسیب میبینند. هرچند سلولهای بدن انسان ابزاری در اختیار
دارد که این صدمات را ترمیم کند، درنهایت ویرانی بیش از حد گسترده منجر به
بروز موتاسیونهایی میشود که سلولها را به سمت تومورال شدن پیش میبرد.
پیر
شدن و روند آن مشکلاتی را هم در متابولیسم بدن انسان ایجاد میکند. مانند
یک کوره که نیاز به تمیز کردن منظم دارد، سلولهای بدن هم مقادیر متنابهی
مواد زاید تولید میکنند که حاصل سوزاندن انرژی است. زمانی که این مواد
زاید در طول زمان جمع میشود، ممکن است روندهای حیاتی بیولوژیکی را با
اختلال مواجه کنند. درواقع، مقدار زیادی از صدمان تجمع پیدا کرده و موجود
زنده دیگر نمیتواند با آن مقابله کند. در نهایت، بدن با مشکلات بازسازی
ارگانها روبرو میشود.
به این ترتیب که، هر کروموزوم دستهای از DNA در انتهای خود دارد به نام تلومراز که کمی شبیه قسمت پلاستیکی انتهای یک بند کفش عمل میکند! تا آن را از فرسودگی و سائیده شدن محفوظ بدارد. با هر بار تقسیم سلولی، تلومراز کوتاهتر میشود و در نهایت، آنقدر کوتاه میشود که بدعملکردی سلول آغاز شده یا میمیرد. با این ساییدگی و پارگی، بدن انسان بیشتر به بیماریهای مختلف آسیبپذیر میشود. BBC Future