شفا آنلاین>سلامت>با قطع دست کارگر هنگام تمیزکردن هواساز تا روزها آشفته بودهاست. این تلخترین خاطره رئیس جوان بیمارستان سجاد است.
به گزارش
شفا آنلاین به نقل از سپید ،منصور آذری اعتقاد دارد کلید
حل مشکلات، نه «طرح تحول سلامت» بلکه طرحی است که خود او نوشته و تا
بهحال به 4 وزیر نشاندادهاست؛ او در بخشی از طرح خود بهنام «ساماندهی
نظام سلامت» پیشنهاد تفکیک بهداشت از درمان و کاهش دانشگاهمرکزهای درمانی
را ارائهمیکند.
مشاور وزیر بهداشت سابق، مرضیه وحیددستجردی میگوید
امروزه هزینه بیماران از جیب پزشکان تامین میشود و با این حرف، نقبی هم به
4 برابر شدن طلبش از بیمه ها میزند. طلبی که حقوق پرستاران را تا 15 روز و
پرداختی پزشکان را تا یک سال عقبانداختهاست.
توضیحاتی درباره بیمارستان سجاد بفرمایید. بیمارستان
سجاد بیمارستان شناختهشدهای در کشور است و 50 سال سابقهدارد. قبل از
انقلاب اینجا یکی از بهترین و مدرنترین بیمارستانهای خصوصی تهران بود.
اگرچه مجوز 120 تخت برای ما صادرشده ولی حدود 80 تخت ما فعال است. اخیرا
درخواست افزایش 60 تخت دیگر را به وزارت بهداشت دادهایم. ما در این
بیمارستان بخشهای متفاوتی داریم اما بخش ارتوپدی، مغزواعصاب، زنان،
گوارش، گوش و حلق و بینی بیشتر شاختهشدهاند و استادان بنامی در آن
فعالیت میکنند.
تجهیزات و ساختمان بیمارستان 30 سال بعد از انقلاب
فرسودهشده و هیچ امکاناتی به آن دادهنشدهاست. همه اینها دستبهدست هم
داد تا بیمارستان رو به افول رود؛ اما در 4 سال گذشته خوشبختانه سیر صعودی
در زمینههای تهیه تجهیزات، پزشکان و حقوق کارکنان انجام دادم و جذب مریض
بالارفت. بهطوریکه الان 93 درصد اشغال تخت داریم.
نقطهضعف بیمارستان را چه میدانید؟ فرسودگی
بیمارستان نقطهضعف بزرگی بود که بخش زیادی از آن اخیراً بازسازی شدهاست.
بخشهای بستری را بازسازی و تختها را نو کردیم. 70 درصد از بیمارستان
بازسازیشده و تنها 30 درصد از آن باقی ماندهاست.
وقتیکه مریضی بخواهد بستری شود چقدر باید منتظر بماند؟ معمولاً تخت خالی داریم.
بعد از مشکل فرسودگی مسئله دیگر بیمارستان سجاد چیست؟ نداشتن
نیروی پزشک جوان و کیفیت آموزش پرستاری. آنها عموماً نیروهای جوانی
هستند و بسیاری از آنها آموزش کافی ندیدهاند. بیمارستان ما به یک سانتر
آموزش پرستاری تبدیل شدهاست. پرستارهای باتجربه ما به جوانان آموزش
میدهند و بعد از سه ماه بهجایی دیگر میروند. خلائی در حوزه آموزش به
پرستاران وجود دارد. ما از آنها آزمونمیگیریم و بعد از پذیرش در کمیته
آموزش، زیر نظر سوپروایزر آموزشی کارمیکنیم اما باز هم مشکلی جدی است که
باید برطرف شود.
آخرین پرداخت بیمهها کی بودهاست؟ 20
تا 30 درصد بعضی بیمههای خصوصی در حالی که نهایتا باید با 2 تا 3 ماه
تاخیر صورتحسابها را بازپرداختکنند، سال 93 را هم هنوز ندادهاند. اکثر
بیمهها اما تا اردیبهشت و خرداد 94 را پرداخت کردهاند.
طلب کلی که از بیمهها دارید چقدر است؟ طلب
ما 4برابر بیشتر از زمانی شدهاست که طرح تحول سلامت شروعشد. مشکلی که
طرح تحول سلامت برای ما ایجاد کرد همین بود که 50 درصد از بیمارانمان آزاد
بودند و با نقدینگی آنها بیمارستان را میچرخاندیم؛ اما الان 10 درصد از
بیماران ما آزادند؛ یعنی 90 درصد از درآمد ما در اختیار بیمه قرار
گرفتهاست؛ اما بیمه کسورات میزند، پول نمیدهد و بیمارستان از نظر پرداخت
حقوق کارکنان و پزشکان دچار مشکل میشود. چراکه نقدینگی ما در بیمه
گیرکرده است. چنانچه پرداخت حقوق کارکنان در ماه گذشته 15 روز عقب افتاد و
پرداخت پزشکان یکسال به تاخیر افتاد.
عدهای اعتقاددارند یکی از تاثیرات طرح تحول سلامت افزایش تمایل بیشتر
پزشکان برای کار کردن در بیمارستانهای خصوصی بود. آیا این را قبول دارید؟ زمانی
که نظام پرداخت مبتنی بر کارانهها و پرداخت پلکانی هم بود، پزشکان تمایل
بیشتری بر ای کارکردن در بخش دولتی داشتند. اوایل پرداختها خیلی خوببود
اما بعد از فشارهایی که به وزارت بهداشت، درمان، آموزش پزشکی آمد
سیاستهای پرداخت به پزشکها هم تغییرکرد و دریافتی پزشکان تقریباً برابر
با قبل از طرح تحول شد. الان طرح تعدیل که طرح جدیدی است، میگوید تا 60
درصد از درآمد کارکرد پزشکان را باید پرداخت کرد و بیشتر از آن را کسر
میکنند. برای همین جدیداً تمایل پزشکان برای کارکردن در بیمارستان خصوصی
بیشتر شدهاست.
مشکل اصلی بیمارستانهای خصوصی چیست؟ عدمحمایت
کافی از جانب دولت.طبق قانون، تعیین تعرفه پزشکی بر عهده دولت است. از سال
84 تا الان تعرفه جراحی تنها 20 تا 30 درصد افزایش یافتهاست. ضریب k
جراحی سال 84 ، سی هزار تومان بود و الان 38 هزار تومان شدهاست
واقعیت
این است که تعرفه جراحی و بیهوشی در مقایسه با دیگر کشورها بسیار پایین
است.در بیمارستان دولتی با تعداد زیاد بیمار ممکن است درآمد پزشک بالاتر
برود؛ اما الان سود سرمایه نداریم چراکه هزینهها زیاد است و تعرفهها
متناسب با سرمایهگذاری بالانرفتهاست.ضریب K جراحی الان باید 150 هزار
تومان باشد؛ اما هزینه بیماران امروز از جیب پزشکان تامین میشود.
ما خیلی
وقتها جراتنداریم حتی وامبگیریم تا تجهیزات بخریم. امروز فقط به
نگهداری وضع موجود میپردازیم. 20 درصد از خدمات درمانی کشور را بخش خصوصی
ارائه میدهند. قرار بود 10 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی بدهند
بهبیمارستانهای دولتی؛ اما چرا این مبلغ نباید به خصوصی اختصاص یابد؟ یعنی
گاز و برق ما 10 برابر نشده است؟ ما هزینه اینها را از جیب میدهیم.
چه مسائل دیگری هست که درزمینه وضعیت بهداشتودرمان بخواهید به آن اشارهکنید؟
سیستم بهداشت و درمان ما چالشهای زیادی دارد. اما
بهنظر میرسد که طرح تحول سلامت کلید حل مشکلات آن نیست. ما به کلید دیگری
نیاز داریم.
من حاصل مدیریت 20 سالهام را در پروپوزالی نوشتم و به چهار
وزیر بهداشت ارائه کردم. آقای دکتر هاشمی هم آن را ملاحظه کردند و البته به
برخی قسمتهای آن عمل میکنند. این پروپوزال که «طرح ساماندهی نظام سلامت
جمهوری اسلامی ایران» نام داشت شامل چند پیشنهاد است. اولین پیشنهاد این
بود که دولت و مجلس باید به نتیجهبرسند که بهداشت و درمان از آموزش پزشکی
جدا شود. الان همهچیز بر گردن وزارتخانه افتادهاست. همهجا آموزش و عمل
را از هم تفکیک میکنند.
الان اعضا هیات علمی باید آموزش دهند، درمان کنند،
مدیریت اجرایی داشته باشند و پژوهش کنند. مگر انسان چقدر توانایی دارد؟
بند دوم این است که ما دیگر نیازی به 50 دانشگاه نداریم. این تعداد باید به
10 دانشگاه کاهش یابد اما در مقابل توانایی علمی همین تعداد محدود بیشتر
شود. الان بحث آموزش پزشکی ما بسیار مختل است. نهتنها پرستاران، بلکه
پزشکان جدید هم توانایی بالایی در درمان ندارند. هیات علمی خود را مجبور به
مقاله دادن میکند اما اینها چقدر علمیاند و چقدر کاربرد دارد؟ در
دانشگاه تهران در سال 64، 110 استاد تمام علوم پایه وجود داشت.
چند برابر
بیشتر از این تعداد هم استادان بالینی بودند که دیگر نیستند و به صورت
مناسبی کسی جایگزین آنها نشدهاست. سوم اینکه باید نظام پرداخت اصلاح،
تعرفهها واقعی شود و به پرستاران و پزشکان حقوق واقعیشان را بدهند. البته
وزیر تا الان کمک زیادی به این موضوع کردهاست اما این اصلاً ایدهآل نیست
که یک پزشک متخصص با ماهی 10 تا 15 میلیون تومانی که بهصورت منظم هم
دریافتنمیکند، زندگیکند.
او عمرش را برای تحصیلات گذاشته و واقعاً این
رقم کم است. هر وزیری این سه اصل را رعایت کند موفق میشود. من اینها را
به وزیر هم گفتم. همانطور که باید پلهای فرسوده را خرابکرد، باید
دانشگاههای فاقد صلاحیت منحلشوند.
چهارم اینکه متولی سلامت باید یکی
باشد. یک ارگان بر سلامت نظارت کند. درنهایت، واگذاری خدمات به بخش خصوصی.
نباید ما منتظر این باشیم که دولت بیمارستان بسازد و کل بار درمان بر گردن
او باشد. شرکتهای خصوصی میتوانند خدمات خود را به دولت بفروشند و در
رقابت باهم به ارائه خدمات بهتر بپردازند.