شفا آنلاین>اجتماعی> زن روستایی که در پنجمین بارداری دچار درد زایمان شده بود با کمک امدادگران هلال احمر و شبکه بهداشت از میان برف و کولاک به سلامت به بیمارستان شهید بهشتی قروه منتقل شد.
به گزارش
شفا آنلاین،زمرد فعله گری ساکن روستای «تکیه علیا» پس از انتقال به بیمارستان تحت
درمان قرار گرفت تا به سلامت نوزاد دخترش را به دنیا بیاورد. فاضل
رحیمزاده رئیس هلال احمر شهرستان قروه با تشریح نحوه امدادرسانی به این مادر باردار گفت: یکشنبه عصر از طریق
شبکه بهداشت به هلال احمر اعلام کردند که
یک زن باردار در روستای تکیه علیا
که در 35 کیلومتری قروه قرار دارد دچار درد زایمان شده است و با
توجه به برف شدید و کولاک امکان انتقال او به شهر وجود ندارد.
وی ادامه داد: با اعلام این گزارش بلافاصله با هماهنگی اداره راهداری یک
خودروی ویژه بازکردن جاده به کمک آمد و ما نیز بلافاصله یک دستگاه خودروی
آمبولانس همراه با یک ماما به این روستا اعزام کردیم.
امدادگران پس از
ساعتها تلاش و در حالی که جاده منتهی به این روستا کاملاً مسدود شده بود
خود را به این روستا رساندند. پس از معاینه این زن روستایی توسط ماما به
تشخیص او این زن با آمبولانس به بیمارستان شهید بهشتی قروه منتقل شد.
رئیس هلال احمر شهرستان قروه با بیان اینکه هماکنون وضعیت عمومی این زن
باردار مطلوب است، گفت: با توجه به اینکه زمان زایمان هنوز فرا نرسیده بود
با تشخیص پزشکان وی در بیمارستان بستری شد تا در چند روز آینده نوزاد دختر
خود را به دنیا بیاورد.
زمرد فعله گری که در 46 سالگی صاحب پنجمین فرزند شده است با بیان اینکه پس
از سالها صاحب دختر شده است، گفت: همسرم 54 ساله و کشاورز است و دامداری
میکند. روستای ما تا شهرستان قروه 35 کیلومتر فاصله دارد و زمستانها با
بارش برف جاده روستا به شهر مسدود میشود و مشکلات زیادی برای اهالی روستا
به وجود میآید.
وی ادامه داد: 28 سال قبل نخستین پسرم به دنیا آمد و پس از آن نیز خدا سه پسر دیگر به ما داد. آرزو داشتم که یک دختر هم داشته باشم.
سال 87 پسر چهارمم به دنیا آمد و باور نمیکردم پس از 17 سال دوباره صاحب
فرزند شوم. وقتی در آزمایشها مشخص شد نوزادم دختر است از خوشحالی سراز پا
نمیشناختم. برای به دنیا آمدن او روزشماری میکردم و قرار بود قبل از فصل
زمستان به دنیا بیاید اما همزمان با بارش نخستین برف پاییزی درد زایمان
گرفتم و همسرم بلافاصله به خانه بهداشت رفت ولی آنها گفتند باید به
بیمارستان شهر قروه منتقل شوم.
استرس زیادی داشتم و دعا میکردم که نوزادم
آسیبی نبیند و سالم به دنیا بیاید. ساعتی بعد با تماس آنها امدادگران هلال
احمر قروه با یک دستگاه آمبولانس به روستا آمدند و مرا به بیمارستان شهید
بهشتی منتقل کردند. آنها فرشتههایی بودند که برای نجات من آمده بودند و
خوشحالم که نوزادم در سلامت بسر میبرد.ایران