امسال پرداخت بيمه قريب به هفت ماه ديرکرد داشته است. پيش بيني شما از
اينکه تا آخر سال سازمانهاي بيمهگرچقدر کمبود خواهند داشت، چيست؟ و
پيشنهادتان را درباره آنچه که ميتواند چنين اعتباراتي را به بيمهها تزريق
کند تا مشکلات رفع شود، بگوييد ؟
اينکه چقدر منبع کم ميآورند موضوعي است که بيمهها بايد اعلام کنند. ما ميدانيم چقدر طلب داريم، ما طلبکار هستيم و آنها بدهکار. بدهکار بايد بداند چقدر منبع کم ميآورد. ما در نيمه دوم آبان ماه هستيم و تنها7 درصد مطالبات سال95پرداخت شده است. انتظار ميرفت در اين تاريخ 50 درصد منابع سال94درباره بيمارستانها از طرف بيمهها پرداخت شده باشد، سال گذشته همچون اين موقع بيش از40درصد را پرداخته بودند و بنابراين شرايط غير معمول است.
بيش از7 هزار ميليارد تومان خدمتي است که ارائه شده است که بيش از
4هزار ميليارد تومان آن سند حال شده تاريخ گذشته است؛ يعني مطالباتي است که
سررسيد شده است. اينها بايد حتما پرداخت شود و متاسفانه چنين چيزي ممکن
نيست.
دکتر
کبير در گفتوگويي تاکيد کرد حتي اگر ما در
اين 3 ماه100درصد اعتباراتمان را دريافت کنيم و اگر 30 درصد
تخصيص نيز اضافه شود، حداکثر تا پايان شهريور را ميتوانيم پرداخت کنيم و
براي6 ماه دوم سال بيش از اين نميتوانيم در نظر بگيريم. علت بخشي از اين
مشکلات هم اين است که ما1400ميليارد از بدهي سال قبلمان باقي است. در برابر
اين مشکلات چه کاري مي توان انجام داد؟
درباره
بيمه سلامت ايران بايد اين توضيح را بدهم، که تذکرات لازم از سوي وزارت
بهداشت به بيمه سلامت داده شده است. مهمترين آسيب به اين بيمه آن است که
قريب به11ميليون نفر به صورت رايگان و بدون آزمون وسيع بيمه شدهاند، بدون
اينکه مشخص شود اين افراد نيازمند هستند يا خير و بدون اينکه منابع لازم
پيش بيني شده باشد.
حداقل منابعي که براي اين11ميليون نفر بايد پيش بيني
ميشد2500ميليارد تومان است البته برآورد ما از اين هم بيشتر است. در حالي
که کل منابعي که براي اين افراد در نظر گرفته شده است در حال حاضر 550
ميليارد تومان است.
پس بيمه سلامت از اين حيث 2000 ميليارد تومان
کمبود اعتبارات خواهد داشت. ما بارها اين موضوع را در مکاتبات رسمي با
بيمه سلامت از سال گذشته تا امسال گوشزد کرديم و اعلام کرديم شما
نميتوانيد بدون تدارک براي اين 11 ميليون نفر اين کار را استمرار
دهيد. بنابراين هم بايد اين شرايط را فراهم و هم در نوع بيمه شدن تجديدنظر
کنند. به عبارتي هردو اتفاق بايد براي بهبود شرايط رخ دهد و من تعجب ميکنم
که اين روند همچنان ادامه دارد. شايد علت اين است که همه فشار متوجه وزارت
بهداشت ميشود.
وقتي اين منبع دچار کسري ميشود اين کسري مستقيما به
بيمارستانهاي وزارت بهداشت منتقل ميشود. اين موضوع واقعا خطرناک است و
جاي نگراني دارد. بنابراين انتظار ميرود وزارت رفاه و بيمه سلامت هر چه
سريعترتجديدنظر بکنند.
شما از اين صحبت کرديد که بر مبناي وسع بيمه گذار حق بيمه تعيين کنيد.
افزايش ميزان حق بيمه براي افراد پردرآمد در کشورهايي همچون امريکا، موجي
از مخالفتها را همراه داشت و در نهايت هم به اجرا در نيامد، اين موضوع
در کشور ما و فضاي بيمهاي ما قابل توجيه و عملي است؟
آنچه
من به آن اشاره کردم مربوط به 11 ميليون بيمه شده رايگان است که
نيازمند به تجديد نظر است اما درباره حق بيمه هم به نظر من بايد بر مبناي
درآمد افزايش يابد. در بسياري از کشورها حق بيمه کسري از درآمد است و در
کشور ما هم اين اتفاق افتاده است اما محدوديتهايي نيز وجود دارد. پيشنهاد
ما اين است که اين محدوديتها برداشته شود و افراد بر اساس حقوق، حق بيمه
پرداخت کنند. اين هم به عدالت نزديکتر است و هم منابع بيمه را تکميل
ميکند.
آنچه
گفتيد درباره پرداخت بخشي از مطالبات بيمارستانها است. بخش ديگر اين
مطالبات به بيمه درمان تامين اجتماعي بازمي گردد.
اين سازمان به صورت سيکل
دچار مشکل شده است، از يک سو طلب آن از دولت که فقط120ميليارد تومان آن به
دولت گذشته باز ميگردد و از سوي ديگر بدهي آن به بيمارستانها، در چنين
شرايطي سازمان تامين اجتماعي چگونه ميتواند از اين سيکل خارج شوند؟
ما
معتقد به چنين شرايطي براي بيمه تامين اجتماعي نيستيم. 8ماه از سال گذشته
است و سازمان تامين اجتماعي حق بيمهاش را عمدتا از کارگران و کارفرمايان
ميگيرد به عبارتي از طريق کارفرما (سهمي از کارگر، سهمي از کارفرما) اين
سهم اخذ ميشود.
پس تامين اجتماعي اين مبالغ را از جامعه اخذ کرده است.
درست است تامين اجتماعي مطالباتي از دولت دارد اما موکول کردن پرداخت
مطالبات بيمارستانها به وصول مطالبات از دولت اصلا کار صحيحي نيست. پس حق
بيمهاي که از مردم گرفتهاند چه شده است؟ در حال حاضر8ماه از سال گذشته
است و سازمان تامين اجتماعي به اسناد سال 94ورود پيدا نکرده است. سئوال ما
اين است پس اين7، 8 ماه حق بيمه کجاست؟
در
جلساتي وزير بهداشت و ساير مسئولان به نقش بانکها براي حل اين مشکل اشاره
کرده اند، در اين زمينه بانک ها چه کمکي ميتوانند به بيمهها داشته
باشند؟
بانکها
هم ميتوانند به بيمهها براي تسريع در پرداخت کمک کنند، که ما از دوتا از
بانکها خواهش کرديم وارد اين عرصه شوند و در حال رايزني و مذاکره هستند.
آنها ميتوانند با دادن تسهيلاتي از قبيل وام براي بيمهها کمک کند.
چند بحث مطرح است که گفته ميشود، حل آن براي پيشبرد اهداف طرح تحول نظام
سلامت کمک ميکند، يک از آنها مبناي سني، جنسي و نوع بيماري هاست و نوع
وضعيت اقتصاد اجتماعي (socioeconomic ) بيماران در بهرهمندي از خدمات
دولتي است. چه سيستم ملي براي اين موضوع در نظر داريد؟ براي نمونه شرايط به
اين شکل نباشد که يک فرد پولدار به بيمارستان اختر براي تعويض زانو برود،
يا مثلا به يک فرد
90 ساله به دنبال چنين برنامههايي، هزينه تحميل کنند. آيا بايد در هر شرايطي به خدمت دولتي پزشکي دسترسي باشد؟
توجه
داشته باشيد اولا ما برنامهاي براي محدود کردن مردم نداريم. امکان دسترسي
به بيمارستانهاي دولتي براي آحاد مردم بايد فراهم باشد.
اين حق آحاد
ايرانيان است و ما نميتوانيم اين حق را محدود کنيم. آنچه مهم است و راه
حلي حتي براي اين موضوع است که حق بيمه منطقي و عادلانه شود. اگر منابعي که
براي سازمانهاي بيمه با حق بيمه وساير موارد فراهم ميشود، کافي و
عادلانه باشد، شرايط بيمهها و بالطبع بيمارستانها بسيار بهتر خواهد بود.
حال با اشاره به آنچه پيشتر پرسيديد، بايد حق بيمه بر اساس درآمد باشد،
بهرهمندي بر اساس نياز. اين اصلي است در بيمههاي موجود در دنيا که بسياري
از کشورها از آن تأسي ميکنند. اگر ما بخواهيم خدمات را بر اساس منابع
ارائه دهيم، محدوديتهاي معقول قابل تصور است مانند راهنماهاي باليني و
برقراري استانداردها در ارائه خدمات کمک کننده است. اتفاقي که الان افتاده
است اين چنين بوده که اين موضوع دسترسي را ايجاد کرده است.
اتفاقا شما دسترسي ايجاد نکرديد بلکه قدرت خريد براي افراد ايجاد کرديد.
يعني پيش از اين چنين قدرتي نبود اما تمام هنر طرح تحول اين بود که چنين
قدرتي را ايجاد و افزايش داديد. قبلا مردم بايد هزينه بالا پرداخت ميکردند
اما الان چنين نيست.
ما دسترسي مالي و فيزيکي ايجاد کرديم در کنار آن قدرت خريد را نيز بالا بردهايم. اين صحبت شما درست است. آن زمان 13 ميليون نفر بيمه نبودند و پرداختي در بيمارستانها بالا و همچنين خدمات گران قيمت بود.
ضمن اينکه
دسترسي بالا رفته است چنانچه ما قدرت خريد هم بالا رفته است. آبان
ماه2400پزشک متخصص توزيع شدند که عمده آنها هم در مناطق محروم بودهاند.
اين کمک به افزايش دسترسي هم از لحاظ مالي و هم از لحاظ فيزيکي منجر شد. ما
اعتقاد داريم با منابع محدود سلامت سياست گذاري درستي صورت گيرد. ما به
سطح بندي خدمات درماني اعتقاد داريم، نميشود در هر شهر و هر نقطه اي ام
آر آي، سي تي اسکن و آنژيوگرافي وجود داشته باشد.
نميشود در هر نقطهاي
از کشور خدمات فوق تخصصي انجام گيرد. اين موضوع را جدي ميگيريم و اجرا
ميکنيم. خبر جديدي که در اينجا مطرح ميکنم اين است که نسخه جديد سطح بندي
خدمات درماني در کشور به زودي منتشر ميشود. پايان ??، پايان نسخه قبلي
است و نسخه جديد پس از آن اجرايي ميشود. اين موضوع به بهينه هزينه کردن
منابع محدود سلامت کمک ميکند.
با توجه به خبري که داديد و اشارهاي که به مناطق محروم کرديد، همان
موضوعي که بسياري از منتقدان عملکرد وزارت بهداشت هم به آن اشاره دارند،
اين طرح چه پيشرفتهايي در اين مناطق داشته است؟
براي
نمونه تنها4800پزشک متخصص در مناطق محروم مشمول برنامه ماندگاري شدند و
از5درصد تمام وقتي به 100 درصد تمام وقتي رسيديم. به عبارتي تعداد
متخصصان ما در مناطق محروم بسيار بيشتر شد، دسترسي مردم بسيار بيشتر شد و
اينها تمام وقت دولت شدند. وقتي چنين تغييري حاصل شده است يعني کمکي جدي
براي کاهش پرداختي از جيب مردم است.
به ميزان اين متخصصان، تجهيزات پزشکي هم وارد اين مناطق شد؟
16 هزار تجهيزات پزشکي سرمايهاي در بين اين570بيمارستان توزيع ميشود که بيش از 50 درصد آن تاکنون با اولويت مناطق محروم توزيع شده است. همچنين30هزار تخت بيمارستاني با همين اولويت توزيع شده است.
امسال2400پزشک
متخصص، عمدتا در همين مناطق مذکور توزيع شد. بازسازي بيمارستانها هم ابتدا
در مناطق محروم در حال انجام است. پس در واقع منابع انساني، فيزيکي و مالي
ما ابتدا در مناطق محروم سپس در ساير مناطق تخصيص مييابد. خوشبختانه
رضايت هم در اين مناطق به مراتب خوب بوده است.
حال براي سئوال پاياني، چند سال ديگر موفقيت در اهداف اوليه طرح را شاهد خواهيم بود؟
ما
اميدواريم در يک دوره5 ساله بخشهاي قابل قبولي از طرح تحول نظام سلامت به
ويژه در بخش پرداختي از جيب مردم به نتيجه برسد.
آنچه نياز به زمان بيشتر
دارد زيرساخت هاست که زمان بر است. مثلا کمبود80هزار تخت در اين طرح به چشم
ميخورد که در اين زمان ميسر نخواهد بود.
يک طرح براي تحول اساسي در اين
حوزه نياز به يک دهه زمان دارد. مانند بسياري از کشورها و همچون کشورهاي
همسايه به اين زمان نياز داريم که نظام ارائه خدمات سلامت براي مردممان در
جايگاه رقابت با کشورهاي منطقه قرار گيرد. حال رقابت با کشورهاي توسعه
يافته نياز به زمان بيشتري دارد.سپید