اما دارو هیچ تأثیری روی زخمهایش نگذاشته که هیچ؛ بدتر هم شده. وقتی هم که به داروخانه مراجعه کرده و فهمیده قیمت دارویی که گرفته دو برابر بیشتر از داروی تجویز شده است، خیلی ناراحت شده و داد و بیداد راهانداخته... اما چه فایده!»
میگوید از اینکه نسخهپیچ داروخانه این دارو را حتی بهتر از اصلش دانسته و
به او اطمینان خاطر داده که شرکت داروی تجویز شده داروی نسخه دکتر را
نداشته ناراحت است.
میگوید از اعتمادش سوءاستفاده شده: «چرا باید داروخانه در کار پزشک دخالت کند؟ توی داروخانه حتی خیلی وقتها پزشک را مسخره میکنند که مثلاً شربتی را که برای شب و شربتی که برای روز نوشته یکی است و فقط اسمهای متفاوتی دارد. میگویند دوز دارو غلط است، مقدار مصرف را عوض میکنند... اینها چه معنایی دارد؟»
سراغ همان داروخانه میروم و از فروشندهای که داروی مشابه داده میپرسم
چرا حقیقت را نگفته است. در کمال خونسردی میگوید: «اگر به مشتری بگویم
دارویی را که خواسته ندارم سرگردان میشود. مهم این است که به مشتری
کمک شود.
شرکت توزیع کننده دارویی که در نسخه بود دیگر آن دارو را تولید نمیکند. اگر هم در بازار باشد خیلی کم است. خب دکترش خبر ندارد، تقصیر ما چیست؟» این در حالی است که به گفته بیمار، پزشک متخصص پوست به او گفته بود که این دارو کمیاب است اما برخی داروخانهها آن را میفروشند.
دکتر داروساز یکی از داروخانههای تهران که نمیخواست نامش در روزنامه درج
شود در اینباره میگوید: «این کار خلاف قانون است معمولاً داروخانههایی
که توسط نسخهپیچ اداره میشوند و از برخی داروسازان اجاره میشوند، برای
اینکه بتوانند پول اجاره را دربیاورند و هم اینکه سود کنند این کار را
میکنند.
یعنی به بیمار نمیگویند که فلان دارو را ندارند و معمولاً مشابه
آن را میدهند. این کار کاملاً غیر قانونی است. وزارت بهداشت هم قطعاً
مخالف اینگونه اجارههاست و اگر متوجه شوند جلوی آن را میگیرند.»
مردی که برای گرفتن داروهای فرزندش به یکی از داروخانههای مرکز شهر
مراجعه کرده با نظر متفاوت نسخهپیچ مواجه میشود. دکتر برای بیماری فرزندش
دو شربت تجویز کرده و چون این دو شربت در داروخانه موجود نبوده نسخه پیچ
به جای آنها شربت دیگری پیشنهاد میکند و مرد هم با تعریفهای او راضی به
خرید میشود: «نان نان است، بربری و سنگکش فرق میکند. متوجه شدید؟»
دکتر حسینی داروساز درباره این موضوع میگوید: «این خلاف اصول
دارو و درمان است. ما به هیچ وجه دارویی را که برای بیماریهای حاد و خطرناک
تجویز میشود تغییر نمیدهیم و دقیقاً همان نسخه دارویی را میپیچیم، اما
در مواردی که دارو وجود ندارد یا خودمان با پزشک معالج بیمار تماس میگیریم
یا به بیمار میگوییم با مشورت پزشکاش دارو را تغییر دهد.
فقط در مواردی که نسخه حساس نباشد و دکتر خیلی بد خط نوشته باشد طوری که قابل خواندن نباشد ما بر اساس داروهای دیگر آن را حدس میزنیم و به بیمار میدهیم. هرچند باز با این حال از بیمار میخواهیم به دکترش اطلاع دهد. معمولاً نسخههای غیر حساس و بیماریهایی مثل سرماخوردگی را داروی مشابه میدهیم.»
بعضی از داروخانهها حتی نسخههای بیماریهای حساس را هم دقیقاً مثل نسخه نمیدهند. گاهی دارو را آنچنان کمیاب و گران برای بیمار توصیف میکنند و میگویند که فقط همین یکی باقی مانده تا بیمار مجبور شود آن را خریداری کند. در صورتی که همان نسخه به قیمت بسیار ارزان در داروخانههای دیگر موجود است.
گاهی هم برخی داروخانهها کارهای عجیب و غریب دیگر میکنند؛ خانمی که از
یکی از داروخانههای جنوب شهر تهران خرید کرده با کیسه داروهایش به
داروخانه برمیگردد.
تمام داروهایش در کیسه هست بجز داروی گرانقیمتی که 80 هزار تومان بابت همان یک قلم پول پرداخت کرده. اما داروخانه به هیچ وجه زیر بار نمیرود و او دست خالی و ناراحت از داروخانه خارج میشود: «اصلاً چنین چیزی حتی یک درصد هم امکان ندارد!»
وقتی از دکتر حسینی درباره اشتباه در نسخهپیچی میپرسم سرش را بشدت تکان میدهد و از بالای عینک با تعجب نگاه میکند و میگوید: « امکان ندارد در نسخههای حساس قلبی و مغزی اشتباه شود چون نه تنها نسخه پیچ آن را میخواند بلکه یک بار دیگر هم دکتر داروساز آن را چک میکند.»
در یکی از داروخانههای مرکز شهر مرد میانسالی داروهایش را گرفته اما نمیداند منظور دکتر داروساز از 10 سیسی دارو یعنی چه؟ نوشته روی قرصهایش را هم اصلاً نمیتواند بخواند.
وقتی به من نشان میدهد من هم نمیتوانم
بخوانم. معلوم نیست نصف قرص یا یک عدد قرص کامل. خط نسخهاش هم بدتر
از خط برچسب روی دارو است. داروخانه شلوغ است و مرد کاملاً به داروها مشکوک
شده. ترجیح میدهد دوباره پیش دکترش برود تا هم از صحت داروهایش مطمئن شود
و هم بداند کی و چه مقدار مصرف کند.ایران