کد خبر: ۸۵۲۲۱
تاریخ انتشار: ۰۳:۴۸ - ۲۱ آبان ۱۳۹۴ - 2015November 12
شفا آنلاین>سلامت>جامعه پزشکی >علی اکبر سیاری،معاون بهداشت وزير بهداشت چالش‌هاي بهداشت کشور را بازگو کرد. از سند ملي پيشگيري از بيماري‌هاي غيرواگير گفت، مثل هميشه آخرين آمار اين حوزه را ارائه کرد، از جزئيات يک برنامه حرفي نزد
جديدترين اخبار حوزه بهداشت چيست؟

به گزارش شفا آنلاین،اينکه روز ديابت نزديک است و ماموريت رسانه‌ها سنگين. درخواست ما از شما اين است که روي موضوع ديابت بيشتر کار کنيد. ما نيز ابزارهايي تهيه کرديم که مردم نسبت به ديابت اطلاع بيشتري پيدا کنند. مساله اينجاست که 50 درصد مردم هنوز نمي‌دانند ديابت دارند، در صورتي که با درنظر گرفتن چند علامت ساده مي‌توانند در جريان اين بيماري قرار بگيرند.

کسي که علائم خطر مانند پرنوشي، ادرار زياد، کاهش وزن يا احساس ضعف دارد، اگر سن بالايي هم داشته باشد، به احتمال زياد در معرض ديابت است و بايد حداقل يک آزمايش انجام دهد.


برنامه ملي سند پيشگيري از بيماري‌هاي غيرواگير را به کجا رسانديد؟

اين برنامه جديد ما در حوزه سلامت براي پيشگيري از عوامل خطر مربوط به سلامت مردم است. قبل از اظهار نظر در مورد اين سوال بايد نکاتي را در مورد آمار بيماري‌هاي غيرواگير عنوان کنم. امروز حدود 19 ميليون نفر در ايران کم تحرکي دارند، 47 ميليون نفر رژيم غذايي ناسالم دارند و غذاي ناسالم مي‌خورند. همچنين کم نيستند افرادي که نمک زياد، روغن بد و سبزي کم مصرف مي‌کنند.

5/3 ميليون نفر يعني 10درصد از جمعيت 15 تا 64 سال کشور سيگار مصرف مي‌کنند که زيان مالي آن بالغ‌بر 10 هزار ميليارد تومان و ضرر معنوي آن کاهش 20 تا 30 سال از عمر فرد سيگاري است. با مصرف سيگار 23 برابر خطر سرطان ريه در مردان و 13 برابر در بانوان بيشتر مي‌شود و همچنين خطر سکته قلبي و مغزي را زياد مي‌کند.

اين 4 عامل خطر عوامل خطر رفتاري هستند. عوامل خطر بيولوژي نيز شامل فشار خون است. هم‌اينک 10 ميليون نفر در کشور فشار خون دارند و 50 درصد آنها خبر ندارند. اضافه وزن، چاقي و ديابت نيز درکنار آن قرار مي‌گيرند که روي‌هم رفته 4 نوع بيماري ايجاد مي‌شود. از 380 هزار مرگي که در سال 92 گزارش شده، 92 هزار مرگ مربوط به سکته قلبي و 43 هزار سکته مغزي است.

سالانه 90 هزار نفر مبتلا به سرطان مي‌شوند که 30 هزار نفر از آنان مي‌ميرند. 7/3 ميليون نفر در کشور ديابت دارند يا در معرض ديابت هستند و درنهايت 15 ميليون نفر چربي خون بالايي دارند که در رتبه‌هاي بعدي آسم و بيماري‌هاي مزمن تنفسي قرار مي‌گيرد. اهميت اين موارد باعث شد برنامه‌اي تحت عنوان سند ملي پيشگيري از بيماري‌هاي غيرواگير تدوين شود که هم‌اينک مقدمات آن را فراهم کرده‌ايم تا اجرا کنيم.

براي توسعه خدمات شهري درحال طراحي سيستمي هستيم که بخشي از اقدامات آن انجام شده است. درقالب اين سند براي 10 ميليون نفر از مردم حاشيه شهر يا سکونتگاه‌هاي غير رسمي که در 700 سکونتگاه زندگي مي‌کنند، سيستم بهداشتي طراحي کرديم که 90 درصد آن اجرا شده است. پرونده سلامت الکترونيک براي شهرهاي بين 20 تا 50 هزار نفر که 4 ميليون و 400 هزار نفر هستند اجرا شده که امسال براي تداوم آن به شهرهاي بزرگتر عملي مي‌شود.

نظام ارجاع نيز خبر جديدي است که در نظام مراقبت به زودي انجام خواهد شد و مقدمات آن فراهم شده و اميدواريم که شاهد دسترسي همه مردم به خدمات بهداشتي تشکيل پرونده سلامت باشيم.

آقاي دکتر امروز اگر از هر مسئولي که درحوزه بهداشت فعاليت مي‌کند، سوال کنيم که طرح تحول نظام سلامت در زمينه بهداشت چه خدمتي کرده است، ‌به جز سکونت‌گاه‌هاي غير رسمي يا برنامه‌اي که براي دانش‌آموزان اجرا شد، نمي‌توانند به مساله ديگري اشاره کنند. آيا اين به اين دليل است که فقط در بخش درمان سرمايه‌گذاري شده است؟

شما با اينکه رسانه هستيد در زمينه بهداشت کم کار مي‌کنيد و علت آن اين است که اطلاعات کمي در اين زمينه داريد. اگر فعاليت خود را بيشتر کنيد و قدمي برداريد، اين حرف را نمي‌زنيد.

آقاي دکتر رسالت ما ايجاب مي‌کند که به همه بخش‌هاي نظام سلامت ورود پيدا کنيم و تلاش ما هم همين است. اما گويا فشارهايي ازسوي
روابط عمومي وزارت بهداشت اعمال مي‌شود که ما نتوانيم به مسئولين دسترسي داشته باشيم.

من يکي از مسئولين هستم و در خدمت شما هستم.

بنده چندين بار با شخص شما تماس گرفته‌ام اما پاسخي نداده‌ايد.

خير. اينطور نيست. ما 7 برنامه در زمينه بهداشت داريم که يکي از آنها براي خدمت‌رساني به روستاييان، يکي اصلاح برنامه پزشک خانواده استان فارس و مازندران، يکي براي جمعيت حاشيه شهر و يکي براي خودمراقبتي و همکاري بين بخشي و بهداشت عمومي است. برنامه ما در حوزه بهداشت عمومي شامل هواي سالم، غذاي سالم و آب سالم است. اين برنامه هم تدوين شده و به زودي در حوزه ايمني غذا اجرا مي‌شود. من ماندم چطور مسئولين ما نمي‌توانند بيش از اين به شما پاسخ دهند. ما 7 برنامه داريم.

اما مساله اينجاست که برخي از اين برنامه‌ها بدون اجراي طرح تحول هم انجام مي‌شد و بعضي از آنها از سال‌ها پيش شروع شده است.

مثلا کدام اجرا مي‌شد؟

برنامه سکونت‌گاه‌هاي غيررسمي يا بهداشت عمومي؟

نه اينطور نيست. کاري که در حوزه مراقبت‌هاي اوليه انجام داديم، اين بود که قبلا پرسنلي که در شهر بودند و خدمات که انجام مي‌دادند، غيرفعال بودند.

يعني اگر مردم مراجعه مي کردند، خدمت دريافت مي‌کردند و اگر نمي‌آمدند، کسي به آنها کار نداشت اما الان براي هر 3 هزار نفر يک کارشناس مراقب سلامت در نظر گرفته‌ايم که مسئوليت سلامت اين جمعيت را به عهده دارد.

يعني به مردم فراخوان مي‌دهد و آنها را به 3 دسته تقسيم مي‌کند. سالم، داراي ريسک فاکتور يا بيمار. اگر بيماري دارند ما 2 کارشناس جديد تغذيه و روان به اين سيستم اضافه کرديم. فرد اگر بيماري دارد به پزشک ارجاع مي‌شود و اگر مشکلات تغذيه يا مشکلات سلامت روان دارد، به کارشناس مربوطه. پس ما 2 کارشناس اضافه و خدمات را فعال کرديم. چطور شما ادعا مي‌کنيد اين موارد وجود داشت؟ کدام يک از اينها وجود دارد.

سند حرف ما اينکه چندسال پيش وزارت بهداشت به بهانه اينکه ساخت و سازها در حاشيه شهرها غيرقانوني بوده، تا مدت‌ها از ارائه خدمات بهداشتي به آنان خودداري مي‌کرد و بعدا اين رويکرد عوض شد.

خير. وزارت بهداشت هيچ زمان چنين حرفي نمي‌زند و به هرکس در هر نقطه‌اي که باشد خدمت‌رساني انجام مي‌دهد. حتي به مهاجرين غيرقانوني کشور نيز خدمت ارائه مي‌دهد. ما بايد به مردم دسترسي پيدا مي‌کرديم. پوشش همگاني يعني اينکه دولت اطمينان پيدا کند مردم در همه نقاط مشمول دسترسي، بهره‌مندي و حفاظت مالي قرار بگيرند. بنابراين اطلاعات شما در حوزه بهداشت کم است و مقاومت هم مي‌کنيد و سعي داريد بگوييد کاري انجام نشده است و حق هم داريد.

به بحث نظام ارجاع اشاره کرديد. اما سياست‌هايي در طرح تحول اجرا مي‌شود که نافي اين طرح است. مثلا راه‌اندازي کلينيک‌هاي ويژه 3 هزار توماني به نظر منتقدان قاتل نظام ارجاع است. چرا چنين سياست‌هايي بايد عملي شود؟

ما براي اينکه بتوانيم براي مردم دسترسي به خدمات را فراهم کنيم، نياز داريم که اول سيستم ايجاد کنيم. ما بيمارستان‌ها را تجهيز و تعمير کرديم و متخصصين را به آنجا برديم. کلينيک‌هاي ويژه را راه‌اندازي کرديم، لذا سطح دو و سه در حال آماده شدن است. سطح يک را هم که مراقبت‌هاي اوليه در حوزه بهداشت است، آماده مي‌کنيم. در روستا 2200 پزشک کم داشتيم، 2000 خانه بهداشت درست کرديم و الان درحال ساخت 300 مرکز بهداشتي جديد هستيم. 436

قلم دارو تامين کرديم. خدمات بهداشت دهان و دندان ارائه کرديم. 2400 خودرو تامين کرديم پس مراقبت اول روستايي را درست کرديم. در شهر اين خدمات به صورت فعال نبود. مردم تحت پوشش نبودند. سيستمي که در حال ساخت آن هستيم اين است که خدمات شهري را فعال و براي آن مسئول تعيين مي‌کنيم. بعد از اينکه اين سيستم تکميل شد، نيازمند يک بستر الکترونيک است که آن هم درحال آماده شدن است. پس سيستم و بستر ايجاد و بيمارستان نيز آماده شد. خدمات سرپايي نيز شامل کلينيک‌هاي تخصصي و درمانگاه‌ها و مطب‌هاي مردم است که حالا اين موارد بايد به هم وصل شود که به‌زودي در اين بستر الکترونيک نظام ارجاع در کشور شکل مي‌گيرد.

منظور شما از بستر الکترونيک چيست؟

يعني پرونده سلامت الکترونيک. يعني هر نفر بايد يک پرونده داشته باشد که با درج شماره ملي، پرونده او باز و معلوم شود که اين فرد چه داروهايي مصرف مي‌کند، چه سابقه‌اي دارد، چه آزمايش‌هايي انجام داده است، چه بيماري دارد و چگونه مراقبت مي‌شود. ايجاد تمام بستر يک شبه فراهم نمي‌شود و مثل پازل در حال تکميل است.

چرا سالي يک يا دو بار اماکن عرضه قليان پلمب مي‌شوند و دوباره بعد از مدتي به حالت اوليه بازمي‌گردند؟

با اين مساله به يکباره نمي‌توان برخورد کرد. کاري که ما انجام داديم تدريجي است. آنهايي که فاقد مجوز هستند، جمع‌آوري مي‌شود.

آنهايي که از قبل مجوز داشتند محدود کرديم و خواستيم که ديگر مجوز داده نشود تا برويم به سراغ مجوزدارها. الان تعداد آنهايي که فاقد مجوز هستند و قليان ارائه مي‌‌کنند خيلي بيشتر از اماکني است که داراي مجوز هستند. کار ديگري که انجام داديم از طريق ديوان عدالت اداري آنچه که در زمان آقاي احمدي نژاد در اين حوزه تصويب شده بود، لغو کرديم که اين حرکت بزرگي بود. اتفاق ديگر همکاري ما با وزارت صنعت و معدن در اين زمينه بود.

آنها ازطريق شوراي اصناف جلو آمدند، چراکه اين کارها را خود اصناف بايد انجام دهند. اينکه به يکباره بخواهيم اين اماکن را جمع کنيم، عملا جواب نمي‌دهد و بايد از همه اهرم‌هاي لازم استفاده کنيم.

تجربه مشابه دنيا در اين زمينه چگونه است؟

در دنيا براي محدوديت دخانيات 6 استراتژي وجود دارد که ما بايد از هر 6 مورد آن استفاده کنيم. يکي از آنها اطلاع‌رساني به مردم و ديگري محدوديت استفاده از دخانيات در فضاي بسته است. اقدام ديگر رصد اين است که تبليغات در اين زمينه انجام نشود و ديگري اينکه اگر کسي خواست ترک اعتياد کند، امکانات آن وجود داشته باشد.

همچنين بايد قيمت دخانيات افزايش يابد. تجربه نشان داده اگر قيمت افزايش پيدا کند، ميزان مصرف به خصوص در نوجوانان و فقرا کم مي‌شود و ديگر اينکه اين کارها بايد رصد شود که ببينيم واقعا اتفاق مي‌افتد يا خير؟ ما به صورت همزمان روي همه اين موارد کار مي‌کنيم.

مشکل ديگر در زمينه برنامه‌ريزي‌هاي بهداشتي، نوع تقسيم‌بندي خيابان‌ها به لحاظ نظارت ماموران بهداشت زير نظر دانشگاه‌هاي علوم پزشکي مختلف است. مثلا يک ناظر ممکن است به اين دليل که يک خيابان خارج از حيطه نظارت اوست، به راحتي از رسيدگي به تخلفات سرباز بزند.

اين مشکل فقط در تهران است و در جاهاي ديگر وجود ندارد. در تهران هم برنامه پايلوت بهداشت عمومي يعني نظارت‌بر اماکن عمومي را حل کنيم، مشکل درکشور حل مي‌شود. برنامه مفصلي داريم که به زودي عملياتي مي‌شود.

جزئيات برنامه چيست؟

جزئيات اين برنامه را فعلا ،فاش نمي‌کنم.

در بخشي از صحبت‌هاي خود به پرونده‌هاي الکترونيک اشاره کرديد. چرا تامين اجتماعي در اين زمينه به صورت جداگانه وارد عمل شده و طرح را در يزد پايلوت کرده است؟ مگر وزارت بهداشت اين طرح را از سال‌ها پيش شروع نکرده؟

اين سوال را بايد از تامين اجتماعي بپرسيد. چون من اطلاعي از آن ندارم. درحوزه ما کاري که انجام مي‌شود مربوط به کل مردم ايران است اما کسي را نمي‌توان به زور به خدمت وادار کرد. با اين پرونده امکان خدمت براي همه فراهم مي‌شود اگر کسي از اين بستر استفاده کرد، قطعا بهره برده است.عده‌اي وابسته به سازمان‌هاي ديگر هستند، مثلا ارتش، سپاه، نيروهاي امنيتي و ... که برنامه‌هاي جداگانه دارند. ما نمي‌توانيم به آنها اصرار کنيم که اطلاعات خود را به ما بدهند.

مگر شوراي‌عالي بيمه مصوب نکرده که اگر اقدامي در اين خصوص خواست انجام شود، با همکاري وزارت بهداشت باشد؟

طرحي وجود دارد که طبق آن در بسياري از کشورهاي دنيا سازمان‌ها را يک کاسه کرده‌اند، الان هم در ايران تلاش مي‌شود اتفاق بيفتد اما مشکل اينجاست که کسي از صندلي خود جدا نمي‌شود. کسي ملي فکر نمي‌کند و همه صندلي‌هاي خود را مي‌چسبند اما صندوق‌ها و بيمه‌هاي مختلف بايد يکي شوند تا بتوانند پاسخ‌گوي نظام سلامت و سلامت مردم باشند. الان حرکت در جهت يکپارچگي صندوق‌ها و سازمان‌ها جز نيروهاي مسلح است، چون آنها آخرين جاي ممکن است.

خودتان چقدر به اجراي آن خوش‌بين هستيد؟

چيزي که عقل به آن حکم مي‌کند، ممکن است دير شود اما شدني است. چون در جاهاي ديگر انجام شده است. ترکيه اين کار را انجام داد و صندوق‌هاي مختلفي داشتند و موفق بودند. ما اگر بخواهيم نظام ارجاع را اجرا کنيم، بايد هزينه‌ها را کنترل کنيم اگر نه هرکس کار خود را انجام مي‌دهد.سپید


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: