کد خبر: ۸۴۷۰۷
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۵ - ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - 2015November 09
شفا آنلاین>سلامت>نزديک به ده سال پيش بود که در دولت نهم براي اولين‌بار زمزمه‌هايي از کشف داروي درمان بيماري ايدز به‌گوش رسيد.
به گزارش شفا آنلاین،زمزمه‌اي که با اعلام رسمي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، در آن زمان حالت رسمي به خود گرفت و حتي روابط عمومي وزارت بهداشت وقت جشني براي آن برگزار کرد. اکنون بعد از گذشت سال‌ها هنوز خبري از داروي مذکور نيست و آن همه سر و صدا به يک‌باره فروکش کرد. براي آگاهي از چند و چون اين موضوع پاي گفتگوي اکبر عبدالهي‌اصل، معاون نظارت و برنامه‌ريزي سازمان غذا و دارو نشستيم.


چند سال پيش بود که گفته شد داروي ايدز براي اولين‌بار در ايران کشف و ساخته شد. آيا اين موضوع صحت داشت؟ اگر درست بود پس نتيجه چه شد؟ به کجا رسيد؟

براي ورود يک داروي جديد به بازار دارويي دنيا، سه فاز اصلي فارکولوژي، از جمله بررسي ايمني دارو و اثربخشي دارو را بايد طي کرد. مطالعات نشان مي‌دهد که از هر 8 هزار مولکول که توسط دانشمندان ساخته مي‌شود، يکي منجر به کشف دارو خواهد شد. درنتيجه توليد يک داروي جديد براي اولين‌بار هزينه‌هاي بسيار هنگفتي دارد. تقريبا بودجه تحقيق و توسعه شرکت‌هايي که در دنيا داروي جديد به بازار مي‌دهند از کل بودجه بازار دارويي کشور ما بزرگ‌تر است. اينکه من بگويم داروي جديدي را به بازار دارويي کشور معرفي کرده‌ايم، بيشتر جنبه شعار دارد. ما يکسري نقاط قوتي داريم که بيشتر در طب سنتي و داروهاي طبيعي است. گه‌گاه بعضي از داروهاي طبيعي را داريم که ادعا مي‌کنيم مي‌تواند در برابر يک داروي شيميايي يا داروي جديد موجود در دنيا قد علم کند. در ايران مطالعات باليني خاصي را انجام مي‌دهند که البته به قدرت و دقت مطالعات باليني ساير کشورهاي پيشرفته نيست. ما مطالعات باليني کوچکتر را انجام مي‌دهيم. ما داروي ضد سرطان را داريم که در داخل انجام شده است و به صورت داروي طبيعي عرضه مي‌شود. داروي ايدز نيز در واقع همين بود.

يعني به صورت طبيعي، سيستم ايمني بدن را تقويت مي‌کرد. همان‌طور که مي‌دانيد بيماري ايدز کاهش‌دهنده سيستم ايمني بدن است. هنوز نمي‌توان گفت بيمار مبتلا به ايدز مي‌تواند داروي درمان معمول و روز خود را کنار بگذارد و داروي ما را استفاده کند. داروي مذکور دارويي است که تقويت‌کننده سيستم ايمني بدن است و به بهبود کيفيت زندگي و افزايش طول عمر، همزمان با مصرف بقيه داروها کمک مي‌کند.

وقتي اعلامي در مورد داروهاي جديد مي‌شود، معمولا يا فرمولاسيون جديد داريم يا مورد طبيعي وجود دارد و ما معمولا داروي شيميايي جديد نداريم و حداقل من در چند سال گذشته نشنيدم که در ايران چنين چيزي توليد شده باشد.

وضعيت توليد دارو در کشور درحال حاضر چطور است؟ ما مي‌توانيم چنين چشم‌اندازي داشته باشيم که روزي آنقدر پيشرفت کنيم که مثل داروي مالاريا که چند وقت پيش جايزه نوبل را گرفت، بتوانيم جايگاهي جهاني بدست بياوريم؟

اگر بخواهيم چنين کاري کنيم، بايد يکسري از سياست‌هاي کلان خود را در کشور تغيير دهيم. سياست‌هاي ما از سال 59 که سيستم ژنريک در کشور اجرايي شد، بيشتر بر محور تامين دارو براي مردم بود، نه براي صادرات و نه بر محور توليد علم. اخيرا تلاش‌هايي براي توسعه دانش جديد شده است که البته در حد تبليغات است نه در حد تبديل تبليغات به صنعت، ولي اگر ما بخواهيم آينده را طوري ببينيم که در بازار آينده دنيا سهمي داشته باشيم، اول بايد يک استراتژي بگذاريم.

بايد مشخص کنيم که مي‌خواهيم در بازار دارويي دنيا به عنوان ژنريک حضور داشته باشيم يا به عنوان برند. اگر هدف ژنريک باشد، بايد يکسري استراتژي‌ها را در کشور تغيير دهيم نه اينکه شرکت‌هاي داروسازي را به اسم حمايت، کوچک نگه داريم. يعني شبه‌دولتي نگه‌داشتن شرکت‌هاي دارويي را کنار بگذاريم و بايد شرکت‌ها به سمت خصوصي‌سازي شفاف پيش بروند و به‌صورت خصوصي اداره شوند. با اين کارها مي‌توان گفت صادرات ما رشد مي‌کند.

وضعيت صادرات دارويي درحال حاضر چگونه است؟

صادرات ما را درحال حاضر دو تا سه شرکت انجام مي‌دهند که کاملا خصوصي هستند. شرکت‌هاي دولتي اقداماتي مي‌کنند اما اثربخشي زيادي ندارند. اگر سياست خود را به سمت برند پيش ببريم و بخواهيم به سمت برندسازي و جايزه نوبل حرکت کنيم، بايد کلا سياست ژنريک را در کشور به سمت ايمن، نه به سمت توليد دائم پيش برد. وقتي مي‌گوييم نظام ژنريک و در فرهنگستان و قوانين و در جاهاي ديگر افتخار مي‌کنيم که توليد نظام دارويي ما ژنريک است، وضعيت همين مي‌شود. نظام دارويي ژنريک تحقيق و توسعه محور نيست و نمي‌توان از آن توقع ديگري داشت.


هر زمان نظام ژنريک را کنار گذاشتيم، موفق خواهيم بود. يا اينکه تنها آنرا به سازمان‌هاي بيمه‌گر محدود کنيم. يعني بگوييم ما در کشور براي مردم خودمان فقط داروهاي ژنريک را پوشش مي‌دهيم ولي توليد خود را محدود به ژنريک نمي‌کنيم. يعني هر شرکتي هر دارويي خواست، با هر قيمتي توليد کند و بفروشد و بيمه يک پروتکل براي پرداخت داشته باشد و هر قيمتي را نپردازد. سيستم پرداخت را بايد از سيستم توليد جدا کرد. اما نمي‌توان گفت چون بيمه پول ندارد اين دارو را بخرد، پس نبايد توليد کرد. اين جاست که سيستم دارويي ما درجا مي‌زند.

چرا در ايران قيمت تمام‌شده دارو بالاتر از کشورهاي ديگر است؟

من چنين اعتقادي ندارم. آمارها نشان مي‌دهد که ميانگين قيمت داروهاي ژنريک ايران يک‌پنجم داروهاي ژنريک بقيه دنياست. اين آمارها در دو سال مختلف، در 2008 و 2014 توسط سازمان بهداشت جهاني انجام گرفت. قيمت داروهاي ما نسبت به خيلي از کشورها پايين است.

از نظر بيمه‌اي هنوز هم مشکلي در خصوص تحت پوشش قرارگرفتن برخي داروهاي خاص وجود دارد ؟

وضعيت در دولت جديد بسيار خوب شده است. ممکن است بيماري درخواست داشته باشد که داروي خارجي يا داروي وارداتي را خريداري کند، مثلا اگر دارويي نوع ايراني آن وجود داشته باشد ولي بيمار بخواهد نوع خارجي آن را خريداري کند، در اين صورت بايد مابه‌التفاوت دارو پرداخت شود. اما اگر دارويي باشد که دکتر يا بيمار تاکيد بر برند خاصي نداشته باشند، تقريبا مي‌توان گفت بيمار پولي بابت تهيه دارو پرداخت نمي‌کند. داروهاي بيماران خاص ما نيز تقريبا مجاني است.

از نظر فراواني چطور؟ به‌قدر کامل بازار را پوشش داده است؟

بله من فکر مي‌کنم بزرگ‌ترين معضلي که در کشور وجود دارد خالي بودن ظرفيت و توليد بيش از حد است که حتي شرکت‌هاي داروسازي ما به خودزني افتاده‌اند و گه‌گاه مشاهده مي‌شود برخي از شرکت‌ها براي فروش دارو تخفيف‌هايي مي‌دهند که نه مورد تاييد ما و نه سنديکاها و انجمن‌هاي آنهاست. در مواردي هم کمبود داريم که کمبودهاي ما در خصوص داروهايي است که اينقدر مصرف آنها کم است که توليد آنها اقتصادي نيست.

چرا اين اضافه ظرفيت را به سمت صادرات نمي‌برند؟

اين همان علتي است که به شما گفتم. صادرات يک فرهنگ و علم است و اينطور نيست که اگر من توليدکننده، چهار عدد دارو توليد کردم و سه دارو مصرف شد، چهارمي را ببرم سر مرز بفروشم. براي خريد يک دارو در کشورهاي ديگر پروسه‌اي وجود دارد که بايد دارو را ثبت کرد، بايد رفت و با پزشکان کشورهاي ديگر صحبت و دارو را معرفي کرد.

چطور ما مدعي هستيم که پزشکان ما را در ايران بيشتر از حد و غيرمنطقي آلوده کردند و پزشک برند يک شرکت خاص را مي‌نويسد. همان‌طور که شرکت‌هاي خارجي به ايران آمدند و روي پزشکان ايراني سرمايه‌گذاري کردند، شرکت‌هاي ما نيز براي صادرات بايد محصولات خود را به کشورهاي ديگر معرفي کنند. ما متاسفانه در بازار افغانستان که هم‌کيش و همسايه ما هستند به‌جاي اينکه دارو را به پزشک افغان معرفي کنيم و آموزش دهيم و گردهمايي علمي براي آن بگذاريم، فقط تخفيف داديم و اينطور شد که بازار افغانستان را بدست گرفتيم.

برداشته شدن تحريم‌ها چه تاثيري روي بازار دارويي ما گذاشت؟

از نظر من تاثير خاصي روي بازار دارويي ايران نمي‌گذارد و تنها تاثير آن شايد اين باشد که برخي از شرکت‌هاي چند مليتي مي‌آيند و سرمايه‌گذاري مي‌کنند. سرمايه‌گذاري آنها علم و دانش را در
طولاني مدت به کشور وارد مي‌کند اما در کوتاه‌مدت نه قيمت اضافه مي‌کند و نه تحولي در شرکت‌هاي داخلي بوجود مي‌آورد.

از نظر بيمه‌اي هنوز هم مشکلي در خصوص تحت پوشش قرارگرفتن برخي داروهاي خاص وجود دارد ؟

وضعيت در دولت جديد بسيار خوب شده است. ممکن است بيماري درخواست داشته باشد که داروي خارجي يا داروي وارداتي را خريداري کند، مثلا اگر دارويي نوع ايراني آن وجود داشته باشد ولي بيمار بخواهد نوع خارجي آن را خريداري کند، در اين صورت بايد مابه‌التفاوت دارو پرداخت شود. اما اگر دارويي باشد که دکتر يا بيمار تاکيد بر برند خاصي نداشته باشند، تقريبا مي‌توان گفت بيمار پولي بابت تهيه دارو پرداخت نمي‌کند. داروهاي بيماران خاص ما نيز تقريبا مجاني است.

از نظر فراواني چطور؟ به‌قدر کامل بازار را پوشش داده است؟

بله من فکر مي‌کنم بزرگ‌ترين معضلي که در کشور وجود دارد خالي بودن ظرفيت و توليد بيش از حد است که حتي شرکت‌هاي داروسازي ما به خودزني افتاده‌اند و گه‌گاه مشاهده مي‌شود برخي از شرکت‌ها براي فروش دارو تخفيف‌هايي مي‌دهند که نه مورد تاييد ما و نه سنديکاها و انجمن‌هاي آنهاست. در مواردي هم کمبود داريم که کمبودهاي ما در خصوص داروهايي است که اينقدر مصرف آنها کم است که توليد آنها اقتصادي نيست.

چرا اين اضافه ظرفيت را به سمت صادرات نمي‌برند؟

اين همان علتي است که به شما گفتم. صادرات يک فرهنگ و علم است و اينطور نيست که اگر من توليدکننده، چهار عدد دارو توليد کردم و سه دارو مصرف شد، چهارمي را ببرم سر مرز بفروشم. براي خريد يک دارو در کشورهاي ديگر پروسه‌اي وجود دارد که بايد دارو را ثبت کرد، بايد رفت و با پزشکان کشورهاي ديگر صحبت و دارو را معرفي کرد. چطور ما مدعي هستيم که پزشکان ما را در ايران بيشتر از حد و غيرمنطقي آلوده کردند و پزشک برند يک شرکت خاص را مي‌نويسد.

همان‌طور که شرکت‌هاي خارجي به ايران آمدند و روي پزشکان ايراني سرمايه‌گذاري کردند، شرکت‌هاي ما نيز براي صادرات بايد محصولات خود را به کشورهاي ديگر معرفي کنند. ما متاسفانه در بازار افغانستان که هم‌کيش و همسايه ما هستند به‌جاي اينکه دارو را به پزشک افغان معرفي کنيم و آموزش دهيم و گردهمايي علمي براي آن بگذاريم، فقط تخفيف داديم و اينطور شد که بازار افغانستان را بدست گرفتيم.

برداشته شدن تحريم‌ها چه تاثيري روي بازار دارويي ما گذاشت؟

از نظر من تاثير خاصي روي بازار دارويي ايران نمي‌گذارد و تنها تاثير آن شايد اين باشد که برخي از شرکت‌هاي چند مليتي مي‌آيند و سرمايه‌گذاري مي‌کنند. سرمايه‌گذاري آنها علم و دانش را در طولاني مدت به کشور وارد مي‌کند اما در کوتاه‌مدت نه قيمت اضافه مي‌کند و نه تحولي در شرکت‌هاي داخلي بوجود مي‌آورد. سپید


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: