پل گذشته و آینده
آنچه افراد را از جهان هستی جدا، منفک و متمایز میکند و موجب میشود از
همان ابتدای تولد هویت داشته باشند، نام است. بر اساس یک سنت
دیرینه،انسانها برای اینکه بتوانند هر فردی را از دیگری متمایز کنند برای
او نامی انتخاب میکردند تا متوجه مورد خطاب قرار گرفتن و هویت خود شود.
دکتر ابوالفضل شعبانپور – روان شناس و مدرس دانشگاه – در این خصوص معتقد است: هدف خود فرد است از این رو نخستین یا مهمترین جنبه نام گذاری هر فرد، متمایز بودن او از محیط یا دیگران است. در طول تاریخ با رشد زبان، نامهایی که در خانواده و برای فرزندان انتخاب میشود، معنای کامل تری پیدا کردهاند، لذا دلایل مختلفی برای نامگذاری وجود دارد.
این روان شناس ادامه داد: معمولاً نخستین کلمهای که کودک میشنود و ذهنش با آن عجین میشود، نامی است که برای او انتخاب میشود و البته این تمایل وجود دارد که تا پایان عمر با همان نام خوانده شود از این رو نامها، کودکی افراد را به حال و آینده آنها متصل میکند.
آسیبهای دو اسمی بودن
روان شناسان در تمام دنیا به این نکته توجه داشتهاند که تغییر نام افراد
ممکن است در سبک رفتاری و شخصیتی آنها تغییراتی به وجود آورد. دکتر
شعبانپور با بیان این جمله گفت: حتی ممکن است تمایل به تغییر نام ناشی از
مشکلی در شخصیت و ذهن فرد یا تمایل نداشتن به دوران کودکی اش باشد.
بنابراین مناسب است نخست والدین در انتخاب نام فرزندان دقت ویژهای به خرج
دهند و سپس آنکه افراد نام خود را تغییر ندهند زیرا تغییر نام عاملی برای
به وجود آمدن شکاف میان اکنون و کودکی آنها خواهد بود.
این روان شناس در ادامه به افرادی که دارای دو نام هستند اشاره کرد و گفت: معمولاً افرادی که دو اسمی هستند، دوگانگی در نام، مشکلاتی را برای رفتار و احساس آنها ایجاد میکند که در محیطهای اداری، دانشگاهی، مدرسه و اماکنی از این قبیل، به اصطلاح با نام شناسنامهای مورد خطاب قرار میگیرند و در منزل و در میان دوستان و اطرافیان نام دوم آنها خوانده میشود که این جدا بودن نام در محیطهای مختلف، موجب جدایی احساس حاکم بر این محیطها خواهد شد.
از این رو به پیشنهاد این روان شناس، لازم است خانوادهها با توجه به فرهنگ، عرف و افکار حاکم بر جامعه، از همان آغاز تولد نام مناسبی برای فرزند خود انتخاب کنند تا او در آینده مجبور به تغییر نام نباشد. بارها دیده میشود والدین به هر دلیلی نامی را در شناسنامه فرزند خود ثبت میکنند، اما او را با نام دیگری فرا میخوانند در حالی که این احساس در آینده فرد نسبت به خودش و محیطی که در آن قرار دارد، تأثیرگذار خواهد بود.
تکنیک نوازش شخصیت
در تحلیل رفتار متقابل که یکی از روشهای بسیار عمده و گسترده در مکتبهای
روان شناسی و درمانی به حساب میآید، بخشی تحت عنوان تکنیکهای نوازش کودک
وجود دارد که با این روش میتوان بخش کودک شخصیت خود و دیگران را نوازش
کرد. دکتر شعبانپور در این رابطه معتقد است: خواندن افراد با نام کوچک آنها
یکی از روشهای عمده و مهمی است که در تکنیکهای نوازش کودک درون مورد
اهمیت قرار میگیرد. به این ترتیب اگر افراد بیاموزند اطرافیان (گروههای
نخستین) خود را با نام کوچک بخوانند، به نوعی کودک درون شان را نوازش و
احساس خود را به آنها منتقل کردهاند. حتی زمانی که قصد تذکر به فردی وجود
دارد بهتر است با نام کوچک خوانده شود تا به این ترتیب تأثیر بیشتری بر جای
بگذارد. این در حالی است که بارها شاهد بودهایم، زمانی که افراد به
یکدیگر احساس مثبتی ندارند، به طور ناخودآگاه سعی میکنند، یکدیگر را
رسمیتر مورد خطاب قرار دهند.برای نمونه پدری که از رفتار فرزندش ناخشنود
است، زمانی که میخواهد به او تذکر دهد معمولاً به ابتدای نام فرزند،
واژههای «جناب آقای» یا «سرکار خانم » اضافه میکند یا حتی ممکن است
فرزند را با نام فامیل بخواند زیرا به طور ناخودآگاه قصد ندارد، کودک درون
او را نوازش کند و میخواهد مانع اثرگذاری کودک درون طرف مقابل بر
شخصیت خود شود.
مثبت و منفی ها
با وجود اینکه انتخاب نام مناسب فرد را از جهان پیرامون متمایز میسازد،
فواید و اتفاقات مثبت و منفی دیگری را هم رقم میزند که گذشته، اکنون و
آینده او را تحتالشعاع قرار میدهد. این مدرس دانشگاه، افزایش اعتماد به
نفس را یکی از فواید انتخاب نام مناسب معرفی میکند: « انتخاب نام مناسب
تأثیر مستقیمی بر اعتماد به نفس فرد میگذارد، به این معنا که اگر نام
مناسبی برای فرد انتخاب و به طور صحیح و بدون همراهی با القاب نامناسب تلفظ
شود، تأثیر بسزایی بر عزت نفس فرد خواهد داشت، اما متأسفانه گاهی اوقات
والدین نامهایی را برای فرزند خود انتخاب میکنند که در فرهنگ آن جامعه
جایگاهی ندارد یا شاید برای دوران کودکی مناسب به نظر بیاید، اما در دوران
بزرگسالی برای خطاب کردن مناسب نیست چراکه با فرهنگ، سن و سال و موقعیت
اجتماعی و شغلی فرد همخوانی نداشته و بر اعتماد به نفس او تأثیر منفی
میگذارد و حتی موجب شرمساری وی خواهد شد، لذا تمایل به تغییر نام خود پیدا
میکند و همانطور که اشاره شد به مرور زمان پذیرای تأثیرات نامناسبی
میشود.»
شکسته بیان کردن اسامی و استفاده از القاب نامناسب موضوع دیگری است
که دکتر شعبانپور آن را عاملی برای خدشه دار شدن تمایز فرد نسبت به جهان
پیرامون و تغییر دادن اثرات مثبت نام او در جهت منفی دانست و تصریح کرد:
بارها دیده شده استفاده از القاب نامناسب و ناشایست فرد را دچار سرخوردگی
خواهد کرد زیرا به طور عمده این القاب را به دلیل اتفاقات نامناسب دریافت
میکند و با آنکه سالها از آن اتفاق میگذرد، اما با آن لقب نامناسب همراه
بوده، تا مدتها زندگی وی تحتالشعاع قرار میگیرد و در ارتباطات دیگران
با او از کنجکاوی گرفته تا قطع ارتباط تأثیرگذار خواهد بود و به این واسطه
فرد مایل به ترک محیط یا تغییر نام خود میشود تا از این لقب نامناسب خلاصی
پیدا کند. همچنین شکسته بیان کردن نام نیز به دلیل آنکه معمولاً نام افراد
را بیمعنا میکند در متمایز بودن آنها تأثیر منفی میگذارد. از این رو
انتخاب بجا و درست ادا کردن نام افراد از موضوعات بسیار مهم به حساب میآید
که توجه دقیق و ویژهای میطلبد.