اگرچه
در حال حاضر سيستم ثبت سکته مغزي در شهرها و مناطق مختلف کشور وجود ندارد،
اما اگر آمار فروش داروي RTPA داروخانهها را با کشورهاي خارجي مقايسه
کنيم، مشاهده ميکنيم که با يکديگر تفاوت بسيار فاحشي دارند و آمار فروش
اين دارو ميتواند به ما نشان بدهد که چه تعداد از بيماران به درمان سکته
مغزي حاد ميرسند.
هماکنون
يکي از اهداف انجمن سکته مغزي ايران، شرکت در سيستم ثبت انواع مختلف سکته
مغزي است و بهتازگي راهنماهايي از سوي وزارت بهداشت براي ثبت اين بيماري
ارائهشده است.
هدف ديگر انجمن اين است که اکثريت کساني که دچار سکته مغزي
ميشوند تحت پوشش درماني مناسب قرار بگيرند و انجمن سکته مغزي ايران و
وزارت بهداشت در مرحله اول، بيمارستانهاي دانشگاهي را به اين منظور
موردتوجه خود قرار دادهاند و بعدازاينکه اين امکان در اين بيمارستانها
ايجاد شد، بيمارستانهاي خصوصي و بيمارستانهاي دولتي غيردانشگاهي هم بايد
قطعاً از امکانات درمان سکته مغزي بهرهمند شوند. در حال حاضر وزارت بهداشت
و انجمن سکته مغزي در تلاش هستند که بخشهاي مختلف کشور بهطور همزمان و
تحت يک برنامه هماهنگ تحت پوشش درمان سکته مغزي قرار بگيرند و به ازاي هر
يک SCU اوليه يا مرکز درمان سکته مغزي که در آن تزريق وريدي RTPA صورت
ميگيرد، يک SCU پيشرفته تأسيس شود تا بيماراني که به درمان اوليه سکته
مغزي پاسخ نميدهند، تحت درمانهاي پيشرفتهتر قرار بگيرند. گفتني است در
حال حاضر در تهران در هر مرکز دانشگاهي بزرگ يک SCU تأسيسشده است که امکان
تزريق RTPA را دارد.
ارتقاي اطلاعات افراد، آموزش اورژانسها و تجهيز
مراکز درماني بايد همزمان صورت گيرد . در حال حاضر آموزش تکنيسينهاي
اورژانس پيش بيمارستاني به همراه آمادهسازي بيمارستانها و افزايش اطلاعات
عمومي همزمان در حال انجام هستند و اگر يکي از اينها با تأخير کار خود را
انجام دهند، ممکن است بيمارستانها با بيماران زيادي مواجه شوند که نتوانند
آنها را درمان کنند يا از سوي ديگر امکانات زيادي را فراهم کنند که به
دليل عدم مراجعه بيماران هدر بروند و درمان آنها انجام نشود. گفتني است که
در حال حاضر انجمن سکته مغزي در پي انجام مراودات با سازمان سکته مغزي
بينالمللي است تا بتواند با آن هماهنگ کار کند. ارتقاي هماهنگ درمان سکته
مغزي در ايران، کار بسيار سختي است، زيرا هماهنگي بخشهاي مختلف اجتماع را
ميطلبد.
از يکسو بايد اطلاعات عمومي مردم افزايش پيدا کند که بدانند در
چه زماني بايد بيمار سکته مغزي را به بيمارستان برسانند و از يکسو هم بايد
اين اطمينان در مردم ايجاد شود که راساً براي انتقال بيمار اقدام نکنند و
با شماره 115 تماس بگيرند؛ زيرا تکنسينهاي اورژانس آموزشديدهاند و مطلع
هستند که در حال حاضر با توجه به شرايط بيمار در کدام بيمارستان امکانات
درمان او فراهم است و ميتوانند ارزيابي کنند که نزديکترين بيمارستاني که
ميتوانند بيمار را به آن منتقل کنند کجا است.
نکته مهم ديگر اين است که تأثير داروهاي سکته مغزي، هرچه به زمان وقوع سکته نزديکتر بشويم بيشتر است و عوارض احتمالي اين داروها در حين درمان سکته مغزي بهشدت کاهش پيدا ميکند؛ بنابراين صرفهجويي در زمان هرگز گروه درمان سکته مغزي را راضي نميکند، زيرا آنان مايل هستند که هرچه سريعتر اين درمان را انجام بدهند و در اختيار داشتن 4ساعت و نيم زمان طلايي، به اين معنا نيست که پزشکان کار خود را بهکندي انجام دهند؛ بلکه بايد تلاش کنند بيشترين درمان را در ساعت اول انجام بدهند.
بابک زماني