تولد
نارس، علت اصلي و اوليه ناتواناييهاي نورولوژيکي ميان کودکان آمريکا است و
اين دسته از نوزادان، در معرض خطر بيشتر ابتلا به ناهنجاريهاي شناختي،
اوتيسم و اختلال بيشفعالي و کمتوجهي قرار دارند. هدف محققان در اين
مطالعه، درک بهتر از تاثير تولد نارس بر مغز، و اينکه چگونه زايمان زودرس
ميتواند به مشکلات نورولوژيکي و سايکولوژي در کودکان بيانجامد.
محققان
آمريکايي در اين مطالعه با استفاده از fMRI و تصويربرداري ديفيوژن تنسور،
از مغز 76 نوزادي که حداقل 10 هفته زودتر متولد شده بودند، همچنين مغز 58
کودکي که به موقع به دنيا آمده بودند، اسکن کردند.
نتايج
نهايي حاکي از آن بودند که، در مقايسه با نوزادان سر موقع متولد شده،
شبکههاي مغزي مرتبط با ارتباط با ديگران، تمرکز و توجه و احساسات در
نوزادان نارس ضعيفتر بوده است. خصوصا آنکه، اين تيم تحقيقاتي دريافت در
راههاي ماده سفيد مغز نوزادان نارس ناهنجاريهايي وجود دارد. علاوه براين،
پژوهشگران تفاوتهايي را در شبکههاي مغزي در حال استراحت نوزادان نارس
پيدا کردند که قبلا با اختلالات يادگيري و تکاملي مرتبط دانسته شده بودند.
نکته جالب در اين مرحله، وجود تفاوتهاي قابل توجه ميان شبکههاي حالت
پيشفرض و فرونتوپاريتال نوزادان نارس گزارش شد که در مقايسه با نوزادان به
موقع متولد شده به دست آمدند. هر دوي اين شبکهها با احساسات مرتبط هستند و
پيوند آنها با اوتيسم و ADHD مشخص است.
براساس
يافتههاي به دست آمده، محققان اين مطالعه پيشفرضي را مطرح کرده و
معتقدند تفاوتهاي شناخته شده در شبکههاي نوزادان نارس احتمالا در مشکلات
نورولوژيکي و تکاملي آنها که اغلب در مراحل بعدي زندگي بروز ميکنند، دخيل
هستند.
به
منظور تائيد اين موضوع، محققان در تلاش هستند تا ارزيابيهاي مربوط به
پيگيري نوزادان را در 2 و 5 سالگي انجام دهند. همچنين قصد دارند اسکنهاي
بيشتري از مغز آنها، وقتي به 9 تا 10 سالگي ميرسند، انجام دهند.