کد خبر: ۸۳۲۵۷
تاریخ انتشار: ۰۳:۱۵ - ۰۸ آبان ۱۳۹۴ - 2015October 30
شفا آنلاین>اجتماعی>این روزها وقتی نام شبکه‌های مجازی به میان می‌آید، همه به یاد فراخوان و کانال‌های تلگرامی می‌افتند! فراخوان‌هایی که در زمان کوتاهی تشکیل می‌شوند و خیلی سریع در جو فضای مجازی به نقطه جوش می‌رسند.
به گزارش شفا آنلاین،حتی خود تلگرام هم اعلام کرده که ایرانی‌ها در ایجاد فراخوان و کانال‌سازی یکی از نخستین‌ها هستند. طوری که هر روز فراخوانی تازه یا کانالی جدید ساخته می‌شود.

تیم ورک در فراخوان مجازی
گویی برخی ایرانی‌ها که در انجام کارهای جمعی ضعف دارند، ‌حالا سعی دارند ضعف خود را به صورت مجازی جبران کنند. دور هم جمع می‌شوند فراخوانی درست می‌کنند، عکس و پوستر هم می‌سازند و آن را به صورت طوفانی در گروه‌های تلگرامی و دیگر شبکه‌های مجازی به اشتراک می گذارند.

حتی گاهی برای فراخوان فیلم می‌سازند. البته تا همین چند وقت پیش این فراخوان‌ها نه از سوی مدیران جدی گرفته می‌شد و نه کارشناسان اجتماعی آن را به عنوان یک منبع برای استخراج محتوای فضای جامعه درنظر می‌گرفتند.

اما با جدی‌تر شدن ماجرا و تأثیرگذاری چند فراخوان به یکباره فضا برای همه با اهمیت‌تر شد. مدیران و مسئولان حالا دیگر حساس‌تر شده‌اند و کارشناسان هم فراخوان را تا اندازه‌ای بازتابی جدی از فضای واقعی تلقی می‌کنند.

در این بین فراخوان‌هایی که هرچند وقت یک بار شکل می‌گیرند گاهی موفق به جریان‌سازی می‌شوند و گاهی در همان حد سرگرمی باقی می‌مانند. نمونه بارز این دو مسأله را می‌توان در مورد فراخوان‌های خودرو وتحریم خرید مرغ به عینه مشاهده کرد. این درد مشترک هرگز جدا جدا...! فرهاد سروری، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره موج فراخوان‌سازی می‌گوید: این مسأله در خود حامل مسائل مثبت و منفی است.

مثبت از آن جهت که جامعه ایرانی به این نتیجه رسیده که برای حل مشکلات کلان خود نیاز به همگرایی دارد. برای همین به سوی تشکیل یک جمع مجازی می‌رود. از این جهت جامعه درد را احساس کرده و به این نتیجه رسیده است که در صورت کنار هم بودن می‌توان مشکل را حل کرد. حتی از این زاویه هم که توانسته از وقت تلف کردن‌های زیاد در شبکه‌های مجازی به چنین سمتی گام بردارد باید چنین اتفاقی را مثبت تلقی کرد. اما از نگاه کارشناسان این مسأله هم تبعات منفی دارد و هم اینکه خود این مسأله دارای پیام‌های ناامید‌کننده هم هست.

فعالیت واقعی را بی‌خیال، فقط فراخوان!
فرهاد سروری، خاطرنشان می‌کند: تشکیل مداوم فراخوان‌های مجازی نشانگر این مسأله هم می‌تواند باشد که جامعه علاقه‌ای به کارهای پرهزینه و زحمت برای حل مشکلات ندارد. یعنی این فراخوان‌ها تا جایی ادامه دارد که برای شهروندان بی‌هزینه وکم زحمت است و درواقع به همان فضای مجازی محدود می‌شود. مثلاً اگر روزی قرار باشد که برای خشکسالی و این بحران بی‌آبی فراخوانی ایجاد کنیم می‌توان مطمئن بود که تقریباً به همین فضای مجازی محدود خواهدشد. یعنی این‌گونه نیست که این فراخوان‌ها به تشکیل یک فراخوان در فضای واقعی منجر شود، برای همین هم اثرگذار نیست. این پالسی ناامید‌کننده از سوی جامعه محسوب می‌شود.

فراخوان ایرانی متفاوت با سراسر دنیا
همچنین این استاد دانشگاه در مقایسه چنین فراخوان‌هایی با فراخوان‌های مشابه در دنیا می‌گوید: به طور معمول فراخوان‌های مجازی در سراسر جهان و بویژه در جوامع توسعه یافته، تنها بخشی از یک مسأله در دنیای واقعی است. این فراخوان‌ها در دنیای واقعی هم مکانی مشخص دارند وهم فعالیتی آشکار!اما در ایران ظاهراً شهروندان بین جدی و سرگرمی سرگردان مانده‌اند.

یعنی از یک سو حس انجام یک کار جدی را دارند و از طرفی دیگر حاضر نیستند که از وقت وانرژی خود برای به ثمر نشستنش هزینه کنند. برای همین بین سرگرمی و یک مسأله جدی معلق مانده‌اند و فراخوان‌هایشان بروز بیرونی ندارد. تنها داستان این فراخوان‌ها به همان فضای مجازی در ایران خلاصه می‌شود.

از فراخوان خودرو تا یک فراخوان مناسبتی
این صحبت‌های کارشناسان در حالی است که این روزها فراخوان‌ها یکی یکی و حتی مناسبتی از راه می‌رسیدند. اگر تا همین چند وقت پیش فراخوان نخریدن مرغ و ماشین روی بورس بود، حالا فراخوان استفاده نکردن از ظروف یک بار مصرف در محرم باب شده است؛ ظروفی که بسیاری از کارشناسان حوزه پزشکی بارها استفاده از آن را ممنوع دانسته‌اند. حتی گفته‌اند که این ظروف سرطان زا است و وقتی هم یک غذا یا هرچیز داغی درآن ریخته می‌شود، سرطان زایی‌اش مضاعف می‌شود.

فراخوان‌سازی سریع، چیزی بین آگاهی و جو
سارا اعلایی، روانشناس و استاد دانشگاه درباره این اتفاق به موفق نبودن آن اشاره می‌کند و می‌افزاید: مسأله سرطان زایی ظروف یک بارمصرف سال‌هاست که مطرح می‌شود، فوبیای سرطان هم در ذهن همه اقشار جامعه هست، اما اتفاقی رخ نمی‌دهد. این فراخوان را هم می‌توان یک حرکت شتاب زده اما ناکام دانست. یعنی ذهن شهروندان بشدت از سرطان ترسیده است.

برای همین به سوی انجام یک کار حداقلی یعنی ایجاد چنین فراخوانی سوق پیدا می‌کند. اما چون احساس مسئولیت اجتماعی کم رنگ است فقط در همین حد باقی می‌ماند. درواقع جامعه مشکل را حس کرده اما این احساس را به جای یک تصمیم واقعی تنها با تشکیل یک فراخوان تخلیه می‌کند. هیچ حرکت جدی هم انجام نمی‌دهد. به این صورت که دوباره همان شهروندان غذا را در همان ظرف‌های نذری دریافت کرده و استفاده می‌کنند. پس در نتیجه این فراخوان‌سازی ناشی از یک نوع جو بوده است که دوباره رو به افول می‌رود.

فراخوان، نعمت حداقلی برای جامعه بی‌مطالعه
در این بین به نظر می‌رسد که فراخوان‌ها حداقل این فایده را دارند که گوش‌ها نسبت به خطرها و مشکلات تیز شوند. بویژه اینکه این روزها خیلی از شهروندان حتی حوصله خواندان سایت‌ها را هم ندارند. سارا اعلایی، روان پژوه دراین باره خاطرنشان می‌کند: تردیدی نیست که جامعه ما نسبت به هر چه که به صورت خلاصه و شفاهی در اختیارش قرار گیرد بیشتر توجه می‌کند. چرا که به طور کلی هم جامعه‌ای شفاهی است و هم علاقه‌ای به مطالعه و جست وجو ندارد.

ضمن اینکه بی‌تفاوتی این روزها به یکی از خصلت‌های ثابت این جامعه مبدل شده است. به همین دلیل شاید این فراخوان‌ها بتوانند بخشی از یک فاجعه در پیش مثل بحران آب یا یک خطر مثل استفاده ظروف یک بار مصرف در ماه محرم را به شهروندان گوشزد کند.

حالا به نظر می‌رسد که جامعه ایرانی همچنان به این روند فراخوان‌سازی ادامه می‌دهد. سوژه‌ها هم آنقدر زیاد است که حالا حالاها موضوع برای فراخوان کم نخواهد آمد. به نظرمی رسد فراخوان‌سازی به مدی تازه برای جامعه ما مبدل شده!ایران
 

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: