دکتر
جاشوا شيفمن که متخصص سرطان کودکان در دانشگاه يوتا است و يکي از اين
گروهها را سرپرستي ميکند، تحقيق خود را چند سال قبل پس از شنيدن يک
سخنراني در مورد پارادوکس پتو (Peto’s Paradox)
شروع کرد. پارادوکس پتو که ريچارد پتو براي نخستين بار به آن اشاره کرد
مربوط به اين مشاهده است که ظاهرا ميزان بروز سرطان با شمار سلولها در بدن
يک ارگانيسم همبستگي ندارد. شيفمن در سخنرانياش گفت که عموما گونههاي
بزرگتر بيشتري نسبت به گونههاي کوچکتر، کمتر سرطان ميگيرند و اين در
حالي است که سرطان يعني رشد سلولها بدون کنترل.
سخنران
اين نکته را متذکر شد که به نظر ميرسد فيلها کپيهاي اضافي ژنهاي p53
داشته باشند.
بيماران شيفمن هم شامل کودکاني داراي ژنهاي ناکامل p35 بودند به علت دچار بودن به عارضهاي به نام نشانگانلي فرامني بودند و اين وضعيت خطر ابتلا به سرطان را در آنها به نحو فزايندهاي افزايش ميداد، بنابراين اين پزشک به دنبال سرنخهايي در خون 8 فيل گشت که آنها را در سيرک و باغوحش يافته بود. گروه تحقيقاتي او و نيز گروه دومي از دانشمندان، دريافتند که فيلها 20 کپي از ژنهاي سرکوبکننده سرطان دارند و گروه دوم نيز دريافتند گونههاي کوچکتر مانند انسانها تنها 1 کپي از اين ژنها دارند.
شيفمن و همکارانش واکنش سلولهاي فيلها و ساير حيوانات را در مقايسه با 10 انسان سالم و 10 بيمار مبتلابه سندروم لي فرامني نسبت به پرتوتابي باهم مقايسه کردند. براساس مشاهدات آنها، سلولهاي فيلها دو برابر انسانهاي سالم و 5 برابر سلولهاي بيماران مبتلا به اين نشانگان خاصيت خود تخريبي داشت.
سلولهايي که خاصيت ترميم يا تخريب خود را ندارند،
زماني که در برابر عوامل سرطانزا قرار ميگيرند، ميتوانند سرطان را توسعه
دهند. اين کار گروهي در نشريه انجمن پزشکي آمريکا (JAMA)
منتشر شده است. دکتر جودي گاربر، مدير بخش ژنتيک و پيشگيري از سرطان
انستيتوي سرطان دانا فارمر در بوستون، ميگويد اين تحقيق اگرچه جذاب است،
اما مقدماتي است.
دکتر
تد گنسلر که عضو انجمن سرطان آمريکا است ميگويد: «اگرچه اين تحقيق در اين
مرحله براي انسانها دستاوردي ندارد، اما پيشرفت مبارزه با سرطان ميتواند
از نتايج غيرقابلپيشبيني آن باشد.» او يادآوري ميکند: «مطالعاتي که روي
رشد پلک و دندانهاي موشها صورت گرفته است، منجر به توليد داروهايي شده
است که ميتوان با آن سرطان روده بزرگ، حنجره و بسياري از سرطانهاي ديگر
را درمان کرد.»
گروه
شيفمن همچنين اطلاعات ميکروسکوپي را تحليل کردند و دريافتند فيلها گاهي
بهاندازه انسانها عمر ميکنند، اما از هر 20 فيل يک نفر از آنها از سرطان
ميميرد و اين در حالي است که از هر 4 انسان يک نفر در اثر سرطان جان
ميدهد. گروه دوم محققان روي نمونههاي منجمد شده موجود در باغوحش
کارکردند. آنان بيش از 60 نمونه را بررسي کردند و دريافتند تنها فيلها و
ماموتهاي پشمالو، از بستگان منقرضشده فيلها، داراي کپيهاي بيشتري از
ژنهاي سرکوبکننده سرطان هستند.
اين
گروه ژن p53 را به سلولهاي موشها وارد کردند و دريافتند که پس از اين
کار اين سلولها مانند سلولهاي فيلها عمل ميکنند و زماني که در معرض
داروهاي آسيبزننده به DNA
قرار ميگرفتند ميتوانستند خودشان را تخريب کنند. گروه شيفمن در پي يافتن
منابع مالي است تا به تحقيق درباره درمانهايي براي سرطان بر اساس
مطالعاتي که روي فيلها انجام داده است، بپردازد.
با وجود اينکه شروع تحقيقات روي انسانها چند سالي طول ميکشد، شيفمن گفت: «به نظر ما يقينا اين تحقيقات به کشف مواردي بسيار جذب انجاميده است.»سپید