متأسفانه يکي از اشکالاتي که در کشور وجود دارد، کمبود مطالعات اپيدميولوژيک در کشور است. بدين معني که ما نميدانيم در سال چه تعداد عمل جراحي زيبايي انجام ميشود. اما در باقي کشورهاي دنيا تمامي اينها به شکل مشخص و علمي ثبت ميشود و مشخص است.
من تنها ميتوانم بگويم متخصصين راينولوژي نسبت به
همکاران خود در سطح جهان از جايگاه بسيار خوبي برخوردار هستند، اما
نميتوان به صورت دقيق گفت در طيف کيفيت کجا قرار داريم. زماني هم که صحبت
از اعمال جراحي پلاستيک به ميان ميآيد، اولين چيزي که به دهن خطور ميکند،
زيبايي است.
در صورتي که زيبايي تنها يکي از اهداف جراحيهاي پلاستيک است و
نه تمام آن. افرادي که در حوادث مختلف دچار سوختگيهايي در ناحيه صورت
ميشوند و يا دچار تصادفات ماشيني شدهاند، همگي براي بازيافتن صورت خود به
جراحي پلاستيک احتياج دارند. بسياري هم براي بيماريهاي مادرزادي که در
صورت خود دارند ، پس از جراحيهاي پلاستيک ميتوانند با آرامش و اعتماد به
نفس کامل در جامعه حضور داشته باشند.
با تمام اينها جايگاه بسيار خوبي در
دنيا به دست آوردهايم که حاصل تلاشهايي بوده است که در سالهاي گذشته
داشتهايم. دليل اين ادعا خودم را هم تعداد بسيار بالاي بيماراني ميدانم
که هر ساله از کشورهاي مختلف براي جراحيهاي پلاستيک به ايران ميآيند.
اين جايگاه بالا در منطقه تأثيري روي ميزان تعرفهها دارد؟
در
رابطه با تعرفهها ما معتقديم به هر حال رقمي براي تعرفه بايد وجود داشته
باشد. اما زماني که گفته ميشود ميزان تعرفهها بايد به واقعيت نزديک شود
به اين معني نيست که به مردم فشار بيايد. در صورتي که سيستمهاي درماني و
حمايتي بايد وجود داشته باشد. پيشنهاد من هم هميشه اين بوده است که رابطه
پزشک و بيمار قطع شود.
مسئله ديگري که وجود دارد اين است که تا چه اندازه ما ميتوانيم معيارهايي در نظر داشته باشيم که با آنها بتوان روي جراحيهاي زيبايي تعرفه گذاشت. مشخص شدن اين معيارها دشوار است و ما هنوز در ابتداي راه هستيم. با اين همه بزرگترين خواسته ما اين است که بيمهها با ما همکاري کنند. تا اسم جراحي پلاستيک به ميان ميآيد بيمه آن را به علت غيرضروري بودن و زيبايي، پوشش نميدهد.
در صورتي که زيبايي گاهي ضرورت پيدا
ميکنند. فردي که تصادف کرده و بينياش کج شده است و هم به لحاظ عملکرد و
هم به لحاظ ظاهر مشکل دارد، به راحتي نميتواند مانند گذشته در جامعه رفت و
آمد داشته باشد و همين چهره، بسياري از عوارض اجتماعي و رواني براي فرد
ايجاد ميکند.
اين موراد با فردي که تنها يک پل کوچک روي بيني خود دارد،
متفاوت است و نميتوان با اسم زيبايي از پوشش بيمهاي آن صرف نظر کرد.
پيشنهاد شما براي حل اين مسئله چيست؟
پيشنهاد ما اين است که بيمه، بيماراني که عمل جراحي براي آنان جنبه درماني دارد، پرداخت کند و باقي مواردي که تنها حالت زيبايي دارد، به عهده خود بيمار بگذارد. در بيمهها قطعاً پزشکاني فعاليت ميکنند که بسياري از اين موارد را ميتوانند تشخيص دهند. هرچند وجود متخصص از حوزه مورد نظر در بيمه ميتواند به بهبود کيفيت خدمات کمک کند.
پزشکي که در بيمه فعاليت ميکند و
در زمينه راينولوژي پرونده بيماران را بررسي ميکند، بهتر است خودش متخصص
راينولوژي باشد تا بهترين قضاوت را در زمينه پروندههاي بيماران داشته
باشد. بسياري از افرادي که به عنوان کارشناس بيمه در بيمارستان فعاليت
دارند، در حوزه درمان تخصصي ندارند و تصميمگيري که به عهده آنهاست بسيار
دشوار است.
در نهايت هم بايد گفت درِ انجمن ما به روي بيمهها باز است و ما مايل هستيم با آنها همکاري کنيم. اما به شرطي که اين مذاکره واقعاً با ديد باز صورت بگيرد. چرا که ما ميخواهيم اين مسائل حل شوند و اين کار تنها با همکاري دو طرف ممکن ميشود.
سيدعليرضا مصباحي
فوق تخصص پلاستيک صورت و دبير روابط بينالملل انجمن راينولوژي