کد خبر: ۸۱۱۹۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۲ - ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - 2015October 12
شفاآنلاین:جامعه>خانواده>سال‌هاست که در بعضی خانه‌ها این دو زن با هم جنگ دارند؛ یک جنگ ناعادلانه که از یک سوءتفاهم کوچک درست شده و در این همه سال قربانیان زیادی گرفته است.

قربانيان اين جنگ، آرامش و عشقي هستند كه به بهانه‌هايي مثل «مادرت اين را گفت» و «همسرت چنين كرد» فدا مي‌شوند و به وجود آمدن بحث‌ها و گفت‌وگو‌هايي كه در خانه‌ها تمامي ندارد. بعضي‌ها مادرشوهر را مقصر مي‌دانند كه درك نمي‌كند با آمدن عروس بايد ميدان را به نفع او خالي كند و برخي هم تقصير را گردن عروس مي‌اندازند كه نمي‌خواهد قبول كند مادر جايگاه ويژه‌اي دارد. اما امروز مي‌خواهيم كمي در مورد متهم رديف اول صحبت كنيم؛ مردي كه اگر بداند چگونه رابطه بين اين دو زن مهم زندگي‌اش را مديريت كند، پرچم صلح و دوستي هميشگي را بالابرده است.

  • چرا متهم رديف اول؟

در جنگ بين مادر شوهر و عروس، متهم رديف اول آقاي پسر ديروز و همسر امروز است كه نمي‌تواند بين اين دو زن، مديريت احساسات كرده و كاري كند كه آنها براي تصاحب او مجبور به جنگ براي حذف يكديگر نشوند. اگر آقاي دامادي در ميان نبود، اين دو خانم بزرگوار هيچ دليلي براي اختلاف باهم نداشتند و چه بسا دوستان خوبي هم براي يكديگر بودند اما زماني به 2 رقيب تبديل مي‌شوند كه هر كدام مي‌خواهند سهم بيشتري از قلب، وقت و توجه اين مرد را به‌دست بياورند. پس شما آقاي محترمي كه فكر مي‌كنيد بين مادر و همسرتان گرفتار شده‌ايد، بهتر است نگاهي به رفتارهاي خود بيندازيد و كمي در آنها تجديدنظر كنيد تا خودتان در درجه اول از اين تغيير رفتار سود ببريد. مديريت ارتباط همسر شما و مادرتان تنها برعهده خود شماست، پس منفعلانه عمل نكنيد و از طرفي مراقب باشيد كه با رفتارهاي اشتباه به اين اختلافات دامن نزنيد.

  • فوت و فن مادرداري بعد از ازدواج

در زندگي هر انساني يك زن وجود دارد كه تكرار نشدني است؛ زني كه او را به دنيا مي‌آورد، حرف زدن، راه رفتن، عشق ورزيدن و رسم زندگي كردن را به او مي‌آموزد و براي هميشه جايگاه ويژه‌اي دارد. حتما خودتان هم اقرار مي‌كنيد به اين موضوع كه مادر شما همان زني است كه با هيچ‌چيز و هيچ‌كس برابري نمي‌كند. شما وظيفه داريد تلاش‌ها و زحمات او را تا آنجا كه مي‌توانيد جبران كنيد.

مادر شما بايد بداند كه چقدر قدردان تمام خوشي‌هايي هستيد كه به‌خاطر شما از آنها خودش گذشته است و آنها را ناديده گرفته و تاچه اندازه براي موهاي سپيدشده‌اش در روزگار، حرمت قائليد.

اصولا زماني كه پسري ازدواج مي‌كند اين ترس در مادر او ايجاد مي‌شود كه در قلب فرزندش كم‌رنگ شده است و زني كه به زندگي او آمده، جاي او را اشغال كرده. مگر مي‌شود يك اشغالگر را دوست داشت؟ اين كار شماست كه به مادرتان نشان دهيد با تمام عشقي كه به همسرتان داريد، قلب‌تان براي او نيز به اندازه كافي جا دارد. او بايد توجه شما را مانند قبل دريافت كند و اين را به زبان بياوريد كه ملكه زندگي و تاج سرتان بوده، هست و تا هميشه مي‌ماند. تمام تلاش‌تان را بكنيد تا مادر عزيزتان متوجه شود جايگاه ويژه‌اي در قلب شما دارد.

براي او وقت بگذاريد؛ مثلا اگر قرار است به دكتر برود يا آزمايش بدهد، هرچند كه بگويد تنهايي از پس آن بر مي‌آيد شما اجازه ندهيد تنها برود. همراهش باشيد، دستش را بگيريد وچيزي براي او كم نگذاريد. از هر راهي كمك بگيريد تا مادرتان بداند كه همچنان صدرنشين زندگي‌تان است.

  • مرزها را جابه‌جا نكنيد

حفظ احترام و جايگاه مادر به اين معني نيست كه مفاهيم را اشتباه بگيريد و از روابط خصوصي بين خودتان و همسرتان براي او درددل كنيد. او مادر است و حتي بدي‌هاي شما به چشم او خوبي است پس نمي‌تواند يك قاضي بي‌طرف در مشكلات احتمالي بين شما و همسرتان باشد. شما بايد احساس او را نسبت به همسرتان مثبت نگه داريد. اگر از همسرتان دلخور بوديد و مادرتان را در جريان آن دلخوري قرار داديد، فكر نكنيد كه او هم مثل شما فراموش مي‌كند. بدون اينكه مقصر باشد با هر درددلي كه پيش او مي‌كنيد، نسبت به همسرتان احساس بدي پيدا خواهد كرد. از طرفي بايد مراقب حرف‌هايي كه از همسرتان نقل قول مي‌كنيد هم باشيد. هرگز انتقادات همسرتان نسبت به رفتارهاي مادرتان را به او انتقال ندهيد. اگر مادر شما اشتباهي كرد، در مورد آن رفتار زماني كه با مادر خود تنها هستيد صحبت كنيد و خيلي مودبانه او را در جريان دلخوري خودتان قرار بدهيد. اما فقط در مورد مسائلي حرف بزنيد كه در حضور خودتان اتفاق افتاده است. اين حس بسيار بدي است كه مادرشوهري فكر كند پسر دسته‌گلش را به دختري تقديم كرده و حالا آن دختر با قدر‌نشناسي، پشت سرش از او بد مي‌گويد.

  • چم‌و‌خم زن‌داري بدون حاشيه

همه‌جا به هر زباني...
همسر شما وقتي «بله» گفت، در حقيقت، زندگي، آينده و تمام قلبش را به شما سپرده است به اين اميد كه امانت‌دار خوبي باشيد. شما مرد زندگي او هستيد و اين مرد بودن، با خود مسئوليت زيادي به همراه دارد و مهم‌ترين آن مسئوليت‌ها، احساسي است كه به همسرتان منتقل مي‌كنيد و او را از تصاحب قلب‌تان مطمئن مي‌سازيد. جنگ زن‌ها برخلاف جنگ‌هاي مردانه، بر سر كشور‌گشايي نيست بلكه بيشتر بر سر تصاحب عشق و علاقه مردي است كه دوستش دارند. قلب انسان هرقدر هم كه كوچك باشد توانايي دارد كه عشق‌هاي پاك را در خود جاي دهد. اينطور نيست كه يك علاقه جاي ديگري را تنگ كند و اين مفهوم مهم‌ترين چيزي است كه شما به‌عنوان يك مرد بايد به همسرتان منتقل كنيد. او بايد همان ابتدا متوجه جايگاه مادرتان بشود اما بداند مي‌توانيد به همان عمق و عظمت او را هم دوست داشته باشيد. زماني محبت شما به مادرتان مي‌تواند ايجاد حسادت كند كه در محبت كردن به همسرتان كم بگذاريد. اگر مي‌گوييد كه من به همسرم محبت مي‌كنم، حال بگوييد كه كجا؟ آيا فقط در خلوت‌تان؟ اگر دستان مادرتان را در جمع مي‌بوسيد و به او احترام مي‌گذاريد، محبت به همسرتان را چگونه نشان مي‌دهيد؟ بايد راه‌هايي هم براي نشان دادن اين محبت در جمع پيدا كنيد علاوه بر اينكه در خلوت‌تان اين كار را به خوبي انجام مي‌دهيد. فرض كنيد شما پيامك‌هاي عاشقانه به او مي‌زنيد، هر روز به او مي‌گوييد كه دوستش داريد و كارهايي كه اتفاقا براي زندگي مشترك‌تان لازم است را انجام مي‌دهيد ولي شايد اين كارها كافي نباشد زيرا در جمع فراموش مي‌كنيد به او توجه كنيد، در اين صورت دچار مشكل خواهيد شد؛ مثلا به مهماني مي‌رويد و از اول تا آخر كنار مادرتان مي‌نشينيد و حواس‌تان فقط به او است. در چنين حالتي توقع نداشته باشيد بعد از برگشتن به خانه، رفتار دوستانه‌اي از همسرتان ببينيد. شما بايد در جمع‌هاي خانوادگي هم به او توجه كنيد و محبت‌تان را نشان دهيد. حتي مادر شما هم بايد متوجه شود كه همسرتان را هم بي‌نهايت دوست داريد.

گله‌گزاري‌ها را بشنويد
وقتي خانم شما از مادرتان گله مي‌كند، سريع جبهه نگيريد بلكه گوش شنونده‌اي براي او باشيد. بگذاريد حرف‌هايش را بگويد و درصورت لزوم برخي را تصديق كنيد اما مثلا اگر مي‌گويد مادر تو وقتي به او زنگ زدم، بامن خيلي سرد صحبت كرد، به او بگوييد: «متوجه هستم كه چقدر احساس بدي داشتي اما شايد او بيمار بوده يا مشكلي داشته است. در هر صورت خيلي متأسفم حالا توقع داري كه من به او زنگ بزنم و بگويم چرا با همسرم سرد صحبت كردي؟ فكر نمي‌كني آن وقت متوجه مي‌شود كه به من گفته‌اي و ممكن است ارتباطتان خراب شود؟ او تو را دوست دارد و هميشه از تو تعريف مي‌كند، ممكن است اين رفتار من ذهنيت مادرم را تغيير دهد».

ذره‌بين به‌دست باشيد

يكي از بزرگ‌ترين خدماتي كه مي‌توانيد به زندگي مشترك‌تان داشته باشيد اين است كه وقتي مادرتان كوچك‌ترين تعريفي از همسرتان مي‌كند، آن‌را زير ذره‌بين بگذاريد و با آب و تاب براي همسرتان بگوييد. وقتي تنها به خانه مادرتان مي‌رويد حتما از اين فن استفاده كنيد؛ مثلا بعد از برگشتن به خانه بگوييد چقدر مادرم از دستپخت تو در مهماني هفته قبل تعريف مي‌كرد. حالا اگر مادرتان با چنين غلظتي هم بيان نكرده است، احتمالا يادش رفته است اما شما براي همسرتان با آب وتاب تعريف كنيد، ضرر نخواهيد كرد. بين 2 زن عزيز زندگي‌تان با مديريت شما و تقسيم عادلانه وقت و احساسات، يك صلح هميشگي ايجاد مي‌شود و آنها هم مي‌توانند مانند مادر و دختر با هم در ارتباط باشند. سياست مردانه داشته باشيد تا با آرامش زندگي كنيد.

  • كارشناس: مريم رحماندوست استاد حوزه و دانشگاه و مشاور خانواده

من و شوهرم حدود 3سال است كه ازدواج كرده‌ايم ولي هر بار كه مي‌خواهيم درباره موضوعي كه در مورد آن تفاهم نداريم با هم صحبت كنيم در نهايت بحثمان مي‌شود و كار به قهر و دعوا مي‌كشد. لطفا مرا راهنمايي كنيد.

شما 2 نفر بايد مهارت‌هاي ارتباطي را مورد توجه قرار دهيد. يكي از راهكارهايي كه در بحث مهارت‌هاي ارتباطي بايد درنظر گرفته شود اين است كه از هنرهايي كه داريم استفاده كنيم. مهارت كلامي، شنيداري و ديداري چيزهاي مهمي است كه بايد به آن توجه شود. دوست عزيز عنوان كرده‌اند كه هر بار مي‌خواهند اختلافي را حل كنند دعوا مي‌شود. واقعا بعضي وقت‌ها ما بلد نيستيم با هم حرف بزنيم و از يكديگر خرده نگيريم و اگر كسي چيزي به ما در مورد يك ايراد اخلاقي‌مان گفت دلمان نگيرد. اين خيلي طبيعي است كه وقتي ما بلد نباشيم حرف بزنيم، حرف زدن براي ما مثل تكرار يكسري كلمات باشد و در مورد اينكه چه بگوييم، كجا بگوييم و چگونه بگوييم، فكر نمي‌كنيم. و نمي‌دانيم از چه ابعاد فيزيكي غير از زبان در اين ارتباط كمك بگيرم، پس وقتي كه حرفي مي‌زنيم بايد توجه داشته باشيم كه آيا طرف مقابل هم الان مي‌تواند بشنود؟ آيا طرف مقابل من الان از آن چيزي كه من مي‌گويم مي‌تواند تجزيه و تحليل درست داشته باشد؟

پس شما بايد براي صحبت كردن با همسرتان به‌دنبال يك موقعيت مناسب باشيد. در همان بدو ورود كه به منزل مي‌آيد سعي نكنيد در مورد تمام خواسته‌ها، نيازها، انتقادات و چيزهايي كه روي آن تفاهم نداريد صحبت كنيد. وقت‌شناس باشيد. زماني كه مي‌بينيد همسرتان درگير كاري است كه شايد نتواند روي صحبت‌هاي شما تمركز كند، از عدم‌تفاهم صحبت نكنيد.

با خودتان بررسي كنيد كه آيا در خصوص اين موضوع تاكنون با همسرتان صحبت كرده‌ايد يا خير. اگر چندبار آن را مطرح كرده‌ايد و به تفاهم نرسيده‌ايد بايد به اين فكر كنيد كه شيوه بيان كلامتان درست نبوده است و در اينجا بايد نوع بيان و كلامتان را تغيير دهيد.

همه زوجين براي اينكه بتوانند مهارت‌هاي ارتباطي خود را بالا ببرند بايد اين موضوع را مورد توجه قرار دهند كه تفاوت مرد و زن در دريافت مطالب چيست؟ گاهي در زندگي زناشويي يكي از طرفين مطالب خود را با تصورات و با توجه به نيازهاي خودش مطرح مي‌كند و تصورات و نيازهاي طرف مقابل را درنظر نمي‌گيرد كه اين خودمحوري باعث دلخوري طرف مقابل مي‌شود؛ زيرا در اينجا مسئله تفاوت نگاه و نگرش وجود دارد و با ادامه اين رفتار احساس نااميدي و يأس جزئي در شما ايجاد مي‌شود. پس به اين نكته توجه كنيد كه موقع طرح يك مسئله نيازهاي همسرتان را هم مورد‌توجه قرار دهيد. باز هم تأكيد مي‌كنم كه زوجين مهارت‌هاي ارتباط مؤثر را ياد بگيرند و حتي در سخت‌ترين شرايط هم به هم فرصت بدهند و بدانند وقتي احساس ناكامي دارند، دچار خشم و هيجان و خستگي مي‌شوند و نمي‌توانند استدلال منطقي داشته باشند پس بايد به هم فرصت بدهند و صحبت كنند. آنها بايد با موضوع و مشكل خود روبه‌رو شوند و راه‌حل منطقي براي آن پيدا كنند.

اين دوست عزيز عنوان كرده‌اند كه گاهي اوقات بحث‌هايشان به قهر كشيده مي‌شود. بايد به اين دو بزرگوار گفت كه قهر، رفتاري ناكارآمد است كه هيچ فايده‌اي براي آنها ندارد و رفتار ناكارآمدتر براي مدت زمان محدود آنها را به اهدافشان مي‌رساند. چون سرانجام طرف مقابل در برابر اين رفتار مي‌ايستد و ديگر باج نمي‌دهد، پس براي اينكه حرف خودتان را به كرسي بنشانيد هيچ زمان قهر كردن را انتخاب نكنيد.همشهری

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: