به گزارش شفا آنلاین، با اطمينان ميگويم که 80درصد
آنها مربوط به بيماري افسردگي –چه به صورت حاد و چه مقطعي- است که متاسفانه
بيشتر جوانان و زنان را دربرميگيرد.»
جملات فوق مربوط به يکي از روانپزشکان مطرح کلينيکهاي بهداشت رواني دولتي است. امروزه، از قرن حاضر بهعنوان عصر افسردگي نام ميبرند که يکچهارم افراد جهان و ايران را دربرگرفته است. در واقع در جامعه ايران از هر 100نفر، 25نفر افسرده هستند.
افسردگي متغيري است که بر شاخص سلامت روان در ايران بسيار تاثيرگذار است و
از اين رو بارها گفته شده که سلامت روان ايرانيان در خطر است.
البته اين
آمار مربوط به افسردگي به معناي باليني است در حالي که افسردگي تنها
رفتارهاي باليني را مدنظر قرار نميدهد، بلکه آمار ناشادماني و غمگيني را
نيز بايد جزو نرخ رسمي آمار مبتلايان به اين بيماري به حساب آورد.
در چند سال اخير تمامي خطرات اين بيماري در جامعه از سوي جامعهشناسان، روانشناسان و روانپزشکان در اختيار مسئولان قرار گرفت تا جايي که دکتر ابهري، جامعهشناس اعلام کرد که اختلالات رواني و افسردگي در جامعه ايران دومين رتبه بيماريها را از نظر تحميل هزينههاي بهداشتي، رواني، اجتماعي و اقتصادي دارد که متاسفانه با توجه به شيوع و افزايش اين بيماري، مسئولان همچنان برنامهريزي دقيقي براي پيشگيري آن انجام ندادهاند. خوشبختانه اختلال افسردگي با همه ويژگيهاي خطرناکش به درمان، سريع پاسخ مثبت ميدهد.
البته نبايد فراموش کرد که در صورت عدم اقدامات لازم اين اختلال ساده به
زودي خطرناک ميشود و جدا از نابسامانيهاي اجتماعي، خانوادگي، شغلي و
تحصيلي، خطر خودکشي را نيز به همراه دارد. از اين رو شناخت درست بيماري،
درک کردن بيمار و برخورد مناسب با او از عوامل مهمي هستند که بر سير بهبود
بيماري تاثيرگذارند.
نشانهشناسي افسردگي
دکتر
سيدحسين مجتهدي، روانشناس بر اين باور است که ميتوان با آشنا شدن
نشانهها و علائم اين اختلال خلقي، زودهنگام و در همان ابتدا، به پيشگيري
اين بيماري اقدام کرد، همچنين خانواده و وابستگان با ديدن اين علائم، افراد
را به سوي متخصصان ارجاع دهند. وي 4 نشانه بارز افسردگي را برميشمارد:
1- در سطح شناختي: احساس بيارزشي، کاهش تمرکز و حافظه و ناتواني در تصميمگيري.
2- در سطح بدني: نشانههايي مانند افزايش يا کاهش خواب، اشتها، وزن، ميل جنسي و نشانههاي روانتني
3- در سطح هيجاني و عاطفي: احساس بدبختي، خلاء، شرمساري، گناه، عدم عاطفه به دوستان و خانواده.
4- سطح انگيزشي: کاهش تمايل به مشارکت در فعاليتهاي زندگي و مرگانديشي.
مجتهدي در اين زمينه از چندين رويکرد نام ميبرد:
-
نگاه روانکاوانه: اين نظريه بر مسئله فقدان انگشت ميگذارد که فرد دچار
فقدان شده که شامل از دست دادن نظير مرگ، جدايي عاطفي تا فقدان آرمانها،
ارزشها يا تعلقات رواني است.
-
رويکرد تحليلي: دومين رويکرد، رويکرد تحليلي است که بر اين باور است که ما
در حالت افسردگي، بازگشت پرخاشگري داريم. پرخاشي که فرد به بيرون از خود
نميتواند بروز دهد و درون خود ميريزد. در اين رويکرد ما با کاهش لذت
مواجه هستيم که به آن ضد لذت ميگويند.
-
رويکرد احساس گناه: اين رويکرد، سومين رويکردي است که فرد به علت احساس
گناه ناهوشيارانه نياز به تنبيه خود دارد و نشانههاي افسردگي به وي کمک
ميکند تا تاوان گناه را بپردازد و از اين رو در پشت اين نشانهها يک احساس
لذت غيرهوشيارانه نيز ميتواند نهفته باشد.
اختلال عاطفي فصلي يا افسردگي فصلي
با توجه به اطلاع از ريشهشناسي و نشانهشناسي افسردگي، ما با نوعي از افسردگي خاصي مواجه هستيم که تنها در چند ماه گربانگير برخي از افراد ميشود که طي مطالعات و آمارها در زنان جوان و گاهي افراد ميانسال شايعتر است. دکتر مجتهدي در تعريف اين افسردگي ميگويد: «نوعي از افسردگي در اصطلاح روانشناسي مرضي وجود دارد که از آن به نام اختلال عاطفي فصلي يا اختلال خلقي فصلي نام ميبرند.
اين نوع افسردگي براي نخستين بار در سال
1945 مورد بررسي قرار گرفت و در سال 1984 به اسم «افسردگي فصلي نامگذاري»
شد. بروز اين افسردگي از اواخر پاييز آغاز و تا اوايل بهار طول ميکشد که
متخصصان اوج شدت آن را در ماههاي دي و بهمن معرفي کردهاند.»
گوهر
يسنا انزاني، رواندرمانگر و دانشجوي دکتراي روانشناسي در مورد يکي از
مراجعانش که مبتلا به افسردگي فصلي بود، طي آنچه که در جلسه اول در شرححال
بيمارش نوشته شده، در اختيار خبرنگار «سپيد» قرار داد:
خانمي
38 ساله که به گفته همسرش هر دو سه سال يک بار افسرده ميشود و اين
افسردگي بيش از چند ماه طول نميکشد و دوباره فرد به حالت عادي بازميگردد.
بنا به گفته همسرش، زماني که وي دچار افسردگي ميشود بيش از حد معمول
ميخوابد، زود گريه ميکند و نسبت به هر چيزي حساس و بيحوصله ميشود و
شايد در روز تنها يکي دو جمله به زبان آورد. گاهي آنقدر حالش وخيم ميشود
که از ترس آنکه به خود صدمه نزند، چند روز وي را بستري ميکنند و زماني که
دوره بيمارياش به پايان ميرسد، کاملا بهبود پيدا ميکند و همان آدم سابق
ميشود. متاسفانه هر چند سال يک بار با اين قضيه روبهرو هستند که اين
علائم عود پيدا ميکند.
انزاني
ميگويد: «طي شرححال فوق، متوجه شدم اواخر فصل پاييز تا اواسط زمستان اين
خانم علائم افسردگي را از خود نشان ميدهد. اين زن از منظر روانشناسي و
پزشکي به افسردگي فصلي مبتلاست که اگر با درمان به موقع و آگاهي وابستگان
از وجود اين نوع افسردگي روبهرو شود، ديگر نيازي به بستري کردن نيست.»
علت
دقيق اين افسردگي هنوز از نگاه پزشکي چندان مشخص نيست. تاثير عرض
جغرافيايي بر اختلال خلقي فصلي حاکي از آن است که اختلال فوق به واسطه
تغييرات قابليت دسترس بودن نور خورشيد ايجاد ميشود.
يک فرضيه اين است که
با کاهش نور خورشيد، ساعت بيولوژيکي که خلقوخو، خواب و هورمونها را
تنظيم ميکند، در زمستان به نوعي عقب ميماند و کندتر ميشود.
تئوري ديگري اين است که مواد شيميايي مغز که اطلاعات را بين اعصاب منتقل ميکند، دستخوش تغييرات ميشود و قرار گرفتن در معرض نور خورشيد اين عدم تعادل را اصلاح ميکند. در واقع کوتاه شدن روز، کاهش اشعه خورشيد و به دنبال آن کاهش توليد ملاتونين (هورمون وابسته به خواب) در ايجاد اين نوع افسردگي نقش دارد.
اين
کارشناس اوج شدت اين بيماري را در ماههاي دي و بهمن ميداند و ميگويد:
«با شروع فصل پاييز و کوتاه شدن روزها، کارکرد و تنظيم برخي از هورمونها
به هم ميريزد و خيلي سريع علائم خود را نشان ميدهد که اگر فرد نتواند از
همان ابتدا روي نشانهها کنترل داشته باشد، به بيماري افسردگي فصلي مبتلا
ميشود.»
علائم افسردگي فصلي
پرخوابي،
کندي رواني و حرکتي، مشکل تمرکز، بيحوصلگي و افزايش اشتها از علائم مشترک
افسردگي فصلي است. انزاني، علائم اين اختلال را در 4سطح مورد بررسي قرار
داده است: 1-علائم جسماني: افزايش وزن، افزايش خواب، کاهش ميل جنسي. 2-
علائم افکاري: فرد يکسري عبارات را دائما با خود تکرار ميکند مانند من
شکست خوردهام، بيارزشم، درماندهام و... اين تلقينات باعث ميشود کمکم
تحريفات شناختي براي فرد صورت گيرد و به نوعي دچار بدبيني ميشود.
به
ذهنخواني افراد ميپردازد و آنها را نسبت به خود برميگرداند. براي خود
بايد و نبايدها را ميگذارد و افکار منفي را دائما تکرار ميکند. در واقع
فرد دچار گفتوگوي ذهني ميشود. 3- علائم رفتاري: گريه کردن، دوري گزيدن،
مشکل در تصميصم گرفتن، افت کاري و تحصيلي 4- علائم احساسي: داشتن حسهاي
غم، خشم دروني، حس گناه، پوچي، درماندگي و گاهي هم فرد هيچ حسي را از خود
نشان نميدهد و به همه چيز بيتفاوت ميشود.سپید
افسردگي فصلي در کمين چه کساني است؟
زمينه
بروز افسردگي فصلي در افرادي که آسيبپذيري بيولوژيکي بيشتري دارند، ايجاد
ميشود. اين مشاور ميگويد: «از منظر جنسيت، زنان بيشتر در معرض اين
اختلال هستند، مخصوصا زناني که در حال باروري هستند يا اينکه تازه زايمان
کردهاند. زنان سالمند نيز جزو دسته ديگر از افرادي هستند که احتمال ابتلا
به اين اختلال را دارند. اينکه چرا زنان بيش از مردان در معرض اين بيماري
هستند، بايد اين را يادآور کنم اين بيماري بيشتر در کمين زنان خانهدار است
و زنان شاغل کمتر به اين اختلال دچار ميشوند.
زناني که بيشتر اوقات خود
را در خانه سپري ميکنند، کمتر بيرون ميروند، در نهايت در معرض نور خورشيد
نيستند، مسلما اين زنان بهدليل تغييرات جوي در اين برهه منزوي ميشوند و
طبق گفته خودشان انگيزه ندارند، روزها برايشان تکراري است.
همچنين زناني که
دوستان صميمي ندارند، با ديگران کمتر رفت و آمد دارند و از تغذيه مناسبي
برخوردار نيستند را بايد جزو آن دسته از افرادي که دانست که ممکن است به
اين بيماري مبتلا شوند. البته تمامي اين موارد بدين معنا نيست که مردان به
افسردگي فصلي مبتلا نميشوند، منظور ما اين است که زنان بيشتر درگير اين
اختلال هستند.»
بهترين درمان چيست؟
نحوه
درمان افسردگي فصلي يکي از معضلاتي است که بر روي آن بحثهاي زيادي شده
است. بسياري از متخصصان، نوردرماني را يکي از مطمئنترين درمانهاي اين
افسردگي ميدانند. درمان از طريق يک قطعه که شامل لامپهاي فلورانس بوده و
داراي يک روکش پلاستيکي است. در کنار اين درمان بايد از ساير درمانهاي
ديگر کمک گرفته شود. انزاني در مورد درمان ميگويد: «راههاي درمان اين
افسردگي متفاوت است که شامل نوردرماني، دارودرماني، تغييرات غذايي،
رواندرماني و شوکدرماني است.»
وي معتقد است برخي از مبتلايان خودسرانه دارو مصرف ميکنند، اين مصرف بيرويه باعث عادت در آنها ميشود و بدون آنکه جوابي بگيرند، به درمان خودسرانهشان ادامه ميدهند اما اگر تحت نظر روانپزشک باشند اين نوع درمان حتما جواب ميدهد، چراکه پزشک با يک دوز مشخصي درمان را شروع ميکند و گاهي اوقات متوجه ميشود که فرد در کنار دارودرماني به رواندرماني نياز دارد که در اين مرحله ما مشاوران، با درمانهاي شناختي و رفتاري سعي ميکنيم باورهاي فرد را تغيير دهيم.
به شخص کنترل فکر و احساس را آموزش ميدهيم. از آنها ميخواهيم که حتما در روز پيادهروي کنند تا هواي تازه را استشمام کنند و در تيررس نور باشند.»سپید