شفاآنلاین :سلامت >تغذیه >این روزها پدر و مادرها در تب و تاب آخرین مراحل خرید لوازم مدرسه فرزندانشان هستند و کودکان نیز با شادی وصف ناشدنی و وسواسی خاص لوازم التحریر مدرسه را در کیف و کمد خود میچینند.
بسیاری از آنها با ذوق لباس
فرم مدرسه را میپوشند و در خانه خودنمایی میکنند. اما در این میان
دستهای از کودکان هم هستند که نه تنها از بازگشایی مدارس لذتی نمیبرند
بلکه با نوعی ترس و تردید روزها را میشمارند تا به روز موعود برسند. روز
شروع سال تحصیلی روزی است که آنها برخلاف دوستان خود با ناراحتی آغاز
میکنند. در اغلب موارد مشاهده میشود کودک در حالی که از سردرد یا دل درد
شکایت میکند با رنگی پریده از مادر یا پدرش میخواهد در خانه بماند و به
مدرسه نرود.
در بیشتر موارد مادر با چشمانی نگران به روشهای گوناگون، کودک خود را
وادار میکند لباس مدرسه پوشیده، دست در دستان وی راهی مدرسه شود. اما
ماجرا به همین جا ختم نمیشود، غم انگیزترین قسمت داستان هنگام جدایی کودک
از مادر است. اضطراب شدید کودک که با گریههای او خود را نشان میدهد و
مادری مستأصل و نگران که گویی فرزندش را به شکنجه گاه آورده است.
هرچند تعداد این کودکان خیلی زیاد نیست، اما براحتی میتوان آنها را از میان کودکان دیگر تشخیص داد.
دکتر حسین ابراهیمی مقدم میگوید: ترس کودکان از
مدرسه، در دسته اختلالات اضطرابی قرار میگیرد. هرچند این اختلال با
بیمیلی شدید کودک برای رفتن به مدرسه بروز میکند اما میتوان نشانههای
آن را به دو دسته نشانههای جسمانی و نشانههای روانی تقسیم کرد.
این استاد دانشگاه در تشریح نشانههای اختلال هراس از مدرسه میافزاید: از
میان نشانههای جسمانی میتوان سردرد، سرگیجه، قفل شدن دهان، تپش قلب،
دردهای شکمی، مشکلات معده و روده مانند یبوست، اسهال و حالت تهوع و در بعضی
مواقع حتی بیاختیاری ادرار را نام برد.
اما نشانههای روانی این اختلال
معمولاً به شکل دلشوره، دلهره، نگرانی زیاد، مشکلات خواب، کابوس شبانه، دیر
به خواب رفتن و زود از خواب پریدن نمایان میشوند. وی در ادامه عنوان
میکند: معمولاً کودکانی که به والدین خود بخصوص مادر بسیار وابستهاند، یا
کودکانی که از دست دادن مادر را تجربه کردهاند یا دستهای دیگر از کودکان
که در خانوادههایی با مشکلات فراوان از قبیل درگیری و نزاع بین والدین
زندگی میکنند به این مشکل گرفتار میشوند.
البته مواردی هم مشاهده شده که
کودک هیچ کدام از مشکلات یاد شده را ندارد، اما این ترس بهصورت ناخواسته
توسط یکی از اعضای خانواده به او منتقل شده است. به عنوان مثال در جلسات
مشاوره و بررسی دلیل ترس دخترکی 7 ساله از مدرسه مشخص شد. این ترس با شنیدن
صحبتهای خواهرش که مدرسه را مانند زندانی تعریف کرده که حتی برای
کوچکترین کارها باید از معلمان اجازه بگیرد، آغاز شده است.
از سوی دیگر گاهی تلقینهای منفی از سوی والدین یا اطرافیان، که ناخواسته
صورت میگیرد موجب کاهش اعتماد به نفس کودک و افزایش ترس وی میشود.
به گفته این روانشناس، جملات به ظاهر سادهای مانند مراقب باش بچههای
دیگر هنگام دویدن به تو نخوردند چون باعث آسیبدیدگیات میشود یا اینکه
مراقب باش بچهها خوراکیهایت را نگیرند، در غیراینصورت گرسنه خواهی ماند.
همگی عباراتی هستند که به شکل غیر مستقیم به کودک میفهماند که اگر کنار
مادر نباشد به موجودی بدبخت و ناتوان تبدیل خواهد شد مشکلات بسیاری را
تجربه میکند.
این جملات به ظاهر ساده اما تلقینهای منفی مخرب میتواند مشکلات بسیار
جدی برای کودک ایجاد کند مشکلاتی که میتواند زندگی بزرگسالی او را هم تحت
تأثیر قرار دهد.
دکتر ابراهیمی مقدم با اشاره بهشدت نگرانی گروهی از مادران میگوید: روز
اول مدرسه شاهد حضور تعداد زیادی از مادران نگران هستیم. آنها حتی هنگامی
که فرزندشان با ذوق و شوق و میل و رغبت برای تجربه محیط جدید به میان
دوستانشان میروند، با چشمانی نگران کودک خود را دنبال میکنند. چنین
والدینی که معمولاً با درخواست مسئولان، مدرسه را ترک میکنند بسادگی
دلشورههای خود را به فرزندشان منتقل خواهند کرد.
وی با تأکید بر اهمیت رفتار والدین میافزاید: بررسیها نشان داده برخی
والدین با مشاهده علائم موفقیت در جلسات روان درمانی، ادامه درمان را متوقف
میکنند. این درحالی است که ادامه درمان تا نتیجهگیری کامل ضروری است.
موشکافی و بررسیها نشان داده این دسته از خانوادهها معمولاً دچار مشکلات
عاطفی بسیار هستند. به عنوان مثال مادری که محبت، توجه و حمایت کافی از
همسر خود دریافت نکرده، سعی میکند با نزدیک شدن و محبت بیش از اندازه به
فرزند خود این خلأ را جبران کند. در چنین شرایطی کاملاً مشهود است که مادر
به کودک وابسته است و ناخواسته زمینه مشکلات بعدی را فراهم میآورد. چنین
مادری که از حمایت همسرش برخوردار نیست نمیتواند به تنهایی مراحل درمانی
را سپری کند.
این استاد دانشگاه تثبیت روابط خانوادگی را مهم دانسته، تصریح میکند:
برای از بین بردن ترس کودکان از مدرسه در گام نخست باید به ارتباطهای
خانوادگی توجه کرده، در حقیقت باید روابط عاطفی در خانواده را تثبیت کنید.
در گام بعدی از بهکار بردن کلمات و عباراتی که به ایجاد اضطراب در کودک
منجر میشود بشدت پرهیز کنید. سعی نکنید مقررات مدرسه را سخت و خشن عنوان
نکرده و آنها را ساده نشان دهید. به حرفهای کودک گوش کرده و سعی نکنید با
توجیه منطقی او را متقاعد کنید. در این راستا هرگز او را سرزنش یا تحقیر
نکنید.
بهتر است تلاش کنید جنبههای مثبت مدرسه را به او نشان دهید. در این رابطه
هرگز در مورد مشکلات مدرسه نرفتن مانند به دست نیاوردن شغل مناسب صحبت
نکنید. تأکید براینکه در مدرسه میتواند دوستان جدیدی پیدا کند و تجربههای
خوب و خاطرات به یاد ماندنی داشته باشد، ترس کودک از ورود به محیط جدید را
کم خواهد کرد.
با آرامش فرزندتان را به مدرسه بفرستید و از تأکید و سفارشهای مختلف در مورد رفتار وی و همکلاسیهایش بپرهیزید.
این روانشناس در خاتمه با تأکید بر اهمیت رفتار پدر و مادر به عنوان الگوی
مناسب توصیه میکند: اگر با وجود رعایت موارد ذکر شده، کودک باز هم
نتوانست بر ترس خود غلبه کند بهتر است به یک روانشناس متخصص و مجرب مراجعه
شود.ایران