فرزندسالاري، شرايطي است كه در آن فرزند خانواده در بالاي هرم سلسله
مراتب قدرت خانواده قرار گرفته و بر والدين تسلط دارد. در تعريفي ديگر
فرزندسالاري روشي افراطي است در زمينه پاسخگويي به نيازهاي طبيعي و
غيرطبيعي فرزندان و در واقع وقف آنها شدن است كه معمولا به صورت لوسبازي،
زيادهخواهي، بيادبي و بينظمي در كودكان سنين پايينتر و در سنين نوجواني
و جواني با تحكم، زورگويي و قلدري بروز ميكند. در اين خانوادهها نيازها و
انتظارات فرزندان مقدم بر تمام سلسله فعاليتهاي خانواده قرار ميگيرد و
فرزندان ارجحيت مييابند و براي اينكه اختلالات رفتاري در آنان ايجاد
نشود، والدين سعي ميكنند انعطاف بيش از حد در قبال فرزندان خود بروز
دهند و پس از مدتي فرزند محور اصلي خانواده ميشود.
چه كساني از گذشته تاكنون سالار بودند؟
در گذشته معمولا مديريت خانه بر عهده پدر خانواده بود و تظاهرات
پدرسالاري بارها به چشم ميآمد. برخي خانوادهها نيز مادرسالاري در آنها به
چشم ميخورد، اما امروزه با تغييرات مختلفي كه ايجاد شده پديده
فرزندسالاري اتفاق افتاده است. اين پديده به بلوغ اجتماعي فرزندان صدمه
ميزند و باعث ميشود تا فرزندان به افرادي زيادهخواه تبديل شوند و چون در
خانواده ناكامي را تجربه نميكنند، بنابراين انتظار دارند در جامعه نيز
به تمام خواستههاي آنان پاسخ داده شود. علت ايجاد اين پديده پاسخگویی
نامناسب به نياز فرزند و برآورده ساختن افراطي خواستههاي اوست. مشغله زياد
والدين و نداشتن وقت كافي براي رسيدگي به امور تربيتي فرزندان، بيعلاقگي
والدين به فرزندان، اختلالات افسردگي شديد والدين، بيتوجهي والدين به
خودشان به عنوان مدير خانه، بالاتر بودن سطح تحصيلي فرزندان از والدين و
ائتلاف والدين با فرزندان از جمله دلايل فرزندسالاري است. در اين شرايط
ناخودآگاه والدين مدیریت خانه را از دست ميدهند و فرزندان بر آنها پيشي
ميگيرند. همچنين خانوادههايي كه پدر و مادر هر دو شاغل هستند و
نميتوانند به امور تربيتي فرزندان بهطور كامل رسيدگي كنند و وقت محدودتري
دارند، براي اينكه عذاب وجدان نداشتن حضور خود در خانه را كم كنند يا
براي اينكه فرزند آنها كمتر احساس ناراحتي كند اقدام به دادن خدمات بيش از
حد به آنها ميكنند.
براي خوردن غذا جايزه ميدهند!
پيمان چهار سال دارد. پدر و مادرش هرگونه امكانات از اسباب بازيهاي
جورواجور گرفته تا جديدترين نرمافزارهاي ارتباطي همچون تبلت، لپتاپ،
تلفن همراه و... را در اختيارش قرار دادهاند. به گفته مادرش او بدغذا بوده
و براي اينكه يك وعده غذا بخورد برايش جايزههاي متعدد خريداري ميشود.
اين پسر چهار ساله به نسبت كودكان هم سن و سال خود كمحرفتر است و بيشتر
با تبلت و تلفن همراهش به بازيهاي متعدد مشغول است. اين پسر بچه كه به
نوعي گروكشي را از همين كودكي آموخته است، در مقابل ترك هرگونه رفتار نا
بهنجار خود والدين را مجبور به پرداخت امتيازهاي متعدد ميكند. مادر او از
اين اخلاق فرزندش كلافه شده وميگويد: من فقط همين يك فرزند را
دارم. براي اينكه بتوانم او را از خودم راضي نگه دارم مجبورم امتيازهايي
به او بدهم. او ميافزايد: من و پدرش هر دو شاغل هستيم. براي اينكه از صبح
تا شب فرزندمان در خانه تنها ميماند مجبور هستيم او را از خود راضي نگه
داريم، اما اين اخلاق او در نوجواني و بزرگسالي صدمات گوناگوني را برايش به
دنبال دارد.
اشتغال والدين، توجيهي براي رفتار فرزند سركش
دانيال 12 سال دارد و در مواردی مثل درس خواندن، غذا خوردن، لباس پوشيدن،
سلام كردن به بزرگتر در برابر گفتههاي پدر و مادرش رفتارهايي معكوس انجام
ميدهد. اين كودك فرزند دوم خانواده است و در برابر هر نوع رفتاري به
دنبال كسب امتياز و خريد فلان خوراكي يا گرفتن تبلت پدرش است. مادرش درباره
نحوه رفتار فرزندش ميگويد: فرزندم من را در خانه آن طور كه
بايد و شايد نديده است. از وقتي او به دنيا آمده، من شاغل بودم و اين
رفتارها هم شايد به دليل عدم رسيدگي من و پدرش به اوست. اين مادر جوان
میگوید: عصرها كه از سركار به خانه ميآيم به غير از رتق و فتق كردن امور
منزل كار ديگري نميتوانم انجام دهم حتي در برخي مواقع هم به دليل خستگي
حوصلهاي براي فرزندم ندارم.
فرزندسالاري به دليل كوتاهي در آموزش كودكان
يك فعال حوزه كودكان درباره فرزندسالاري ميگويد: در
ابتدا بايد واژه فرزندسالاري را بررسي كرد، آن هم به اين دليل كه اين الفاظ
براي فرار از مسئوليت و نحوه فرزندپروري والدين به كار گرفته شده است.
ثريا عزيزپناه ميافزايد: فرزندسالاري ويژگيهايي دارد كه به هيچ عنوان بار
معنايي درستي در آن نيست و نميتوان تحليل درستي از آن داشت؛ اگر
فرزندسالاري به معناي قبول كردن حرف فرزندان و توجه كردن يا به معناي اين
است كه ساعتي را به آنها اختصاص دهيم. بايد دانست كه اين جملات و طرز فكر
از فرهنگ سنتي نشات گرفته شده است. به گفته او در جامعه سنتي ايران عادت به
شنيدن حرفهاي كوچكترها وجود نداشت و در آن شرايط نيز هيچوقت كودكان جدي
گرفته نميشدند. اين فعال حوزه كودكان ميگويد: اگر در جامعه شاهد بروز
پديده ناميمون فرزندسالاري هستيم، اين امر به دليل عدم آگاهي صحيح و
بيحوصلگي والدين است. متاسفانه برخي از والدين براي ساكت كردن فرزندانشان
به آنها امتيازهاي متعددي ميدهند. در اصل بروز پديده فرزندسالاري و
اختصاص امتيازهاي متفاوت به آنها به دليل عدم توجه والدين به وجود آمده
است. عزيزپناه اين نارسايي را امروزه متوجه اغلب خانوادهها ميداند و
ميافزايد: اگر والدين با آگاهي و به موقع با فرزندانشان رفتار كنند بيشك
هيچ نيازي به ساكت كردن كودك و پرداخت امتيازهاي مختلف به او نيست. به گفته
او بايد به امر آموزش كودكان توجه شود. امروزه به دليل چشم و همچشمي
والدين فرزندان را مجبور به شركت در كلاسهاي متعدد ميكند. حال اين پرسش
مطرح است كه آيا در اين شرايط نظر و سليقه كودكان در اين تصميمگيريها
اعمال ميشود؟ بايد توجه داشت كه اين برنامهريزيهاي غيركارشناسي و
غيراصولي منجر به كاهش توانايي قدرت يادگيري در كودكان و خستگي آنها و
خانوادههايشان ميشود. اين فعال حوزه كودكان تاكيد ميكند: اگر روند
فرزندپروري علمي باشد بيشك سرفصلي به نام فرزندسالاري در آن نميگنجد. اين
نارساييها به دليل كوتاهي والدين در امر آموزش بروز كرده است. آرمان