کد خبر: ۷۸۱۹۹
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۳ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - 2015September 20
شفا آنلاین>سلامت>يکي از مهم‌ترين مسئله‌ها در سيستم سلامت کشور، بخش فوريت‌هاي پزشکي و اورژانس است. مهم‌ترين سرمايه، پزشکان و پرستاراني هستند که در اين بخش کار مي‌کنند.
به گزارش شفا آنلاین،کارکناني که بايد بيش از ديگر بخش‌هاي بيمارستان مهارت داشته باشند و تجارب مناسب خود را براي درمان بيماران به‌کارگيرند. همان‌طور که مي‌دانيم در هر صنفي و انجام هر کاري سختي‌هايي وجود دارد که فرد با آن سروکار دارد.

پزشکي که محل خدمت خود را اورژانس انتخاب مي‌کند نيز از اين سختي‌ها نه‌تنها به دور نيست بلکه مي‌توان گفت که کار او در اين بخش جز سخت‌ترين کارهاي دنيا محسوب مي‌شود. به همين خاطر با حسين کرمانپور مدير اورژانس بيمارستان سينا گفت‌وگو کرديم تا با بخشي از مشکلاتي که يک پزشک در اورژانس با آن‌ها روبه‌روست کندوکاو کنيم.


رابطه پزشک و بيمار در حادترين لحظه

حسين کرمانپور مدير اورژانس بيمارستان سينا درباره تأثيراتي که پزشک از بيمار مي‌گيرد صحبت مي‌کند و آن را اولين مسئله‌اي مي‌داند که يک پزشک در اورژانس با آن مواجه است. وي مي‌گويد: «يک پزشک زماني که اورژانس را به‌عنوان محل خدمت خود انتخاب مي‌کند، با مسائل مهمي روبه‌روست که مهم‌ترين آن به نظرم وضعيتي است که بيمار با آن وارد اورژانس مي‌شود. زيرا اصولاً حادترين و سخت‌ترين و پرهيجاني‌ترين لحظه بيمار است.

البته بخش‌هاي ديگر از اين مسئله مستثنا نيستند اما اين ويژگي‌هايي که نام بردم را در بخش‌ها کمتر مشاهده مي‌کنيم. بنابراين بيمار وقتي وارد بخش‌هاي ديگر مي‌شود اين مراحل، پشت سر گذاشته و ديگر در اين مرحله نيست.»

وي درباره وضعيت حاد بيمار در اورژانس توضيح مي‌دهد: « وقتي بيمار با اين خصوصيات وارد اورژانس مي‌شود به طبع هم خودش اضطراب و هيجان دارد و هم چند برابر وي همراهانش داراي اين خصوصيات هستند.»

کرمانپور در پاسخ به سؤال ويژگي‌هاي پزشک اورژانس چيست، مي‌گويد: « يک پزشک بايد توانايي‌هاي بالا داشته باشد و بتواند از توانايي‌هاي خود در زمان کوتاه استفاده کند. اگر پزشک با چالاکي و سرعت عمل کارش را انجام ندهد، اولين واکنشي که به اين پزشک داده مي‌شود، تخليه اين هيجان و اضطراب است و حتي پرستاري که در اورژانس است.»

مدير اورژانس اين مسئله را يکي از مهم‌ترين سختي‌هاي کار کارکنان اورژانس مي‌داند: «اين هيجان و اضطراب مثل الکتريسيته ساکني که بالاخره بايد جايي تخليه شود، مي‌ماند. اين تخليه و شوک، به پزشک درمانگر و پرستار اورژانس که در برابر بيمار و همراهانش قرار مي‌گيرند، وارد مي‌شود و هرچه حال بيمار حادتر و وخيم‌تر باشد، اين شوک مي‌تواند سخت‌تر باشد.»


خطرات مراقبت‌هاي بحراني

مدير اورژانس بيمارستان سينا در پاسخ به سؤال خطرات جاني که يک پزشک در اورژانس با آن مواجه است، ويژگي‌هايي را براي کار در اورژانس نام مي‌برد و توضيح مي‌دهد: «پزشک اين جا برخلاف بخش‌هاي ديگر بيمارستاني بايد مراقبت‌هاي بحراني را براي بيمار انجام دهد. اين مراقبت‌ها ويژگي‌هايي دارد که اولين آن زمان است.

در آن لحظه زمان حرف اول را مي‌زند.هر دقيقه‌اي که از دست برود احتمال اتفاق ناخوشايندي را رقم مي‌زند.» کرمانپور دومين ويژگي را اين‌گونه توضيح مي‌دهد: «امکاناتي که پزشک دارد بايد به‌نوعي استفاده کند تا بدون دغدغه ريخت‌وپاش مريض را که در دست آن‌هاست به حالت معمول و طبيعي خودش که در پزشکي به آن حالت پايدار يا (stable) مي‌گويند، دربياورد. وقتي بيمار به حالت پايدار برگشت، تحويل بخش مربوطه داده مي‌شود تا آن‌ها اقدامات تکميلي را براي بيمار انجام دهند.»

وي در ادامه به خطرات کار هم اشاره مي‌کند: «آن لحظه براي پزشک خطراتي ايجاد مي‌شود. مثلا بيمار معتادي را مي‌آوردند که در ظاهر اعتياد آن مشخص نيست و يا بيماري که در ظاهر آن علائم اچ‌آي‌وي مثبت را نمي‌بينيم و يا مبتلابه هپاتيت است و اين بيمار نياز به مراقبت‌هاي بحراني دارد و پزشک به‌سرعت مشغول مراقبت‌ها است. قطره خوني به‌صورت او مي‌پاشد و يا وارد مجراي مخاطي، مثل چشم مي‌شود. يا آمپولي که به‌سرعت مي‌خواهد به بيمار تزريق کند، وارد بدن خودش مي‌شود.»

کرمانپور آلوده شدن پزشک را يکي از اين خطرات مي‌داند و بر اساس ديده‌هاي خود مي‌گويد: «در سال صد تن در بيمارستان‌هاي کشور که پزشک‌ها و پرستاراني اند که در اورژانس کار مي‌کنند موردتهاجم آمپول‌هايي که به بيماران عفوني زده‌شده قرار مي‌گيرند و اين‌يکي از خطراتي است که به دليل نوع کاري که در اورژانس وجود دارد و به دليل سرعت عمل اورژانس، هرچه قدر هم پزشک مهارت داشته باشد، امکان اتفاق اين امر رقم مي‌خورد.»


پزشکان و پرستاران اولين قربانيان بيماري‌هاي ناشناخته

حسين کرمانپور درباره بيماري‌هايي که پزشکان در اورژانس با آن مواجه‌اند، مي‌گويد: «اولين ورودي بيماران بدحال، اورژانس است. حالا اين بيمار بدحال گاهي شناخته‌شده ست که به نظر بنده خيلي خطرناک نمي‌تواند باشد و مي‌دانيم درمان چيست و چه بايد انجام دهيم.

اما بعضي مواقع بيماري‌هاي ناشناخته غير واگير يا واگيردار اتفاق مي‌افتد که تابه‌حال نبوده و وارد بيمارستان مي‌شود. مانند تب کريمه کنگو يا حسب که رونق پيدا کرد.»

وي پزشکان را اولين قرباني‌هاي بيماري‌هاي ناشناخته مي‌داند و توضيح مي‌دهد: «در لحظه اول کسي نمي‌داند اين بيماري چيست مريض با تب و عفونتي که قابل‌مشاهده است، وارد اورژانس مي‌شود و پزشک تمام‌وقت خود را صرف درمان بيمار مي‌کند و نمي‌داند که هم‌زمان خودش نيز آلوده مي‌شود و آلودگي‌هايي که در بسياري موارد مرگ را به همراه خود داشته است. بيماري که اخيراً با ورود حجاج رواج يافت به نام مرس يا تب برسکي يا حتي زماني جنون گاوي. کسي نمي‌دانست اين بيماري‌ها چيست و اين بيماري‌هاي ناشناخته بودند و بسيار واگيردار.

بيمار با علائمي مانند تب وارد اورژانس مي‌شود و در حال مرگ است و پزشک تمام تلاشش را مي‌کند تا بيمار حالت استيبل پيدا کند ولي پزشک نمي‌داند که خودش به اين بيماري مبتلا مي‌شود و به همين خاطر بسياري از پزشکان و پرستاران جزو اولين قربانيان اين بيماري‌ها هستند.»


فرسايش زودهنگام پزشکان اورژانس

مدير اورژانس بيمارستان سينا در پايان، درباره سختي‌هاي کار در اورژانسصحبت مي‌کند و مي‌گويد: «در اورژانس صحنه‌هاي دل‌خراش بالا است. کودکي که از طبقه بالا پرت شده است يا تصادفات دل‌خراش و اين‌ها صحنه‌هايي نيستند که به‌راحتي از ذهن پاک بشوند و انسان بي‌تأثير از کنار اين صحنه‌ها را بگذرد و انسان هرچه اين صحنه‌ها بيشتر ديده باشد، بازهم نمي‌تواند ادعاي اينکه اين صحنه‌ها رويش تأثيري ندارد، کند.»

حسين کرمان‌پور اين مورد را عامل فرسايش پزشکان مي‌داند و معتقد است که يک پزشک نياز به مسافرت و دوره‌هاي روان‌درماني دارد و توضيح مي‌دهد: «پزشکان وقتي اين صحنه‌ها را مي‌بينند، ناخواسته بر روي آن‌ها تأثيرات روان‌تني مي‌گذارد. اگر اين پزشکان به بازسازي رواني خود نپردازند، ديري نمي‌پايد که اين پزشک استهلاک پيدا مي‌کند.»

وي يادآور مي‌شود که اين مسائل تنها بخش کوچکي از سختي‌هاي کار يک پزشک در اورژانس است.سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: