2-
جنبه ديگر آن علمي بودن رشته پرستاري است. پرستاري با سابقه 100 ساله،
بهعنوان يک حرفه آکادميک شناخته شده است. يعني اينکه شما ميتوانيد با
ادامه تحصيل تا مقطع دکتري پيش برويد و به شما امکان پژوهش را ميدهد.
3-پرستاري
نسبت به رشته هاي ديگر جذابيت بيشتري دارد چرا که فارغالتحصيلان بلافاصله
مي توانند جذب کار شوند . اين در حالي است که در رشته هاي ديگر اين موقعيت
به راحتي برايشان فراهم نيست.پرستار بيکار وجود ندارد مگر آن که خودش
بخواهد بيکار بماند.
در
مورد کمبود نيرو نيز بايد اذعان داشته باشم سياست دولت بر کوچکشدن است.
اشکال جذب عوض شده است. در گذشته استخدامها رسمي بود و پرستاران شرط و
شروط براي کار نميگذاشتند.متاسفانه برخي از پرستاران به دنبال درآمدهاي
آنچناني هستند و يا مثلا ميخواهند در بيمارستان خاصي کار کنند.
يکي ديگر از معضلات، کمبود نيرو اين است که به دليل جذب رشته پرستاري در ساير کشورها، پرستاران مهاجرت ميکنند.نظام سلامت بهدلايل نداشتن نيرو به پرستاران فشار ميآورد و مسئولان بايد به دنبال چارهايي باشند يا جلوي مهاجرت پرستاران را بگيرند يا انگيزههايي دهند که پرستاران از سوي خانه به سمت بيمارستانها کشانده شوند.
خوشبختانه در سال هاي اخير ظرفيت پذيرش اين رشته به نسبت بالا رفته و سعي شده از دانشجويان ترم آخر براي کار در بيمارستان ها کمک گرفته شود.
درآمد اين حرفه به نسبت حرفه هايي مانند وزارت آموزش و پرورش مناسبتر است اما اگر بخواهيم با ساير کشورها مقايسه کنيم در رتبه پاييني قرار داريم.
در اکثر کشورها حقوق پزشکان سه الي چهار برابر پرستاران است اما در ايران ،پزشکان 15 تا 20 برابر پرستاران حقوق مي گيرند و اين عدم تناسب بسيار نامناسب است.
احمد نجاتيان