کد خبر: ۷۶۳۱۷
تاریخ انتشار: ۲۳:۲۵ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - 2015September 06
شفا آنلاین >روانشناسی>يک مطالعه بزرگ چند مليتي در مورد خودکشي، الگوهاي رفتاري خاصي را يافته که قبل از تلاش براي اقدام به خودکشي در افراد ديده مي‌شوند.

به گزارش شفا آنلاین، اين مساله، مي‌تواند عملکرد باليني را در امر مراقبت از بيماران مبتلا به افسردگي دچار تحولات بنيادي کند. اين مطالعه، در واقع فاکتورهاي باليني را نشان مي‌دهد که با خطر بالاي تلاش براي انجام خودکشي در بيماران همگام هستند.

آمار موجود در زمينه خودکشي بسيار ترسناک هستند. براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، بيش از 80 هزار فرد در هر سال اقدام به خودکشي منجر به مرگ مي‌کنند و 20 برابر اين تعداد هم تلاش ناموفق به انجام خودکشي داشته‌اند. خودکشي، يکي از علل اصلي مرگ در افراد جوان است، بنابراين اقدامات فوري براي پيشگيري از اقدام به خودکشي، يک ضرورت عاجل به‌شمار مي‌رود.

مطالعه BRIDGE-II-MIX، يک مطالعه بزرگ بين‌المللي است که به بررسي افسردگي و خودکشي پرداخته است. در اين مطالعه، محققان 2811 بيمار مبتلا به افسردگي را مورد ارزيابي قرار دادند که از اين تعداد، 628 نفر اقدام به خودکشي کرده بودند. با هر بيمار، يک سايکوتراپيست مصاحبه کرد، مطابق با ارزيابي استاندارد بيماران مبتلا به مشکلات رواني. پارامترهاي مطالعه شده، شامل تلاش‌هاي قبلي براي اقدام به خودکشي، سابقه خانوادگي، درمان کنوني و قبلي، تظاهرات باليني بيمار، نمره‌اي که بيمار از مقياس استاندارد عملکرد جهاني ارزيابي به دست آورد، و ديگر پارامترها بودند. در اين مطالعه، به‌طور اختصاصي، به خصوصيات و طرز رفتار افرادي توجه شد که اقدام به خودکشي را ذکر مي‌کردند. در نهايت، اين افراد با بيماران افسرده‌اي مورد مقايسه قرار گرفتند که تلاشي براي خودکشي انجام نداده بودند. آنها دريافتند که الگوهاي خاصي قبل از اقدام به خودکشي در همه بيماران مذکور ديده مي‌شود.

نويسنده مسئول اين مطالعه از اسپانيا، مي‌گويد: «ما دريافتيم که «وضعيت‌هاي افسردگي مخلوط» اغلب قبل از تلاش براي انجام خودکشي رخ مي‌دهد. اين حالت، وضعيتي است که بيمار افسرده است، اما علايمي از برآشفتگي يا هيجان‌زدگي يا مانيا را نيز نشان مي‌دهد. ما اين وضعيت را به‌طور قابل توجهي در بيماراني مشاهده کرديم که قبلا اقدام به خودکشي کرده بودند. در حقيقت 40 درصد از تمامي افراد افسرده که اقدام به خودکشي مي‌کنند، اپيزودهاي دوگانه را به غير از افسردگي تنها از خود بروز مي‌دهند. تمامي بيماراني که از دپرسيون دوگانه رنج مي‌برند، بيشتر در معرض خودکشي قرار دارند.

ما همچنين دريافتيم که، کرايترياي استاندارد DSM، قادر است تنها 12 درصد بيماراني را که حالت‌هاي مخلوط دارند، شناسايي کنند، اما روش مذکور که در اين مطالعه مورد استفاده قرار گرفته، 40 درصد افراد در معرض خطر را به پزشک معرفي مي‌کند. اين مساله، بدين‌معنا است که روش‌هاي استاندارد براي شناسايي بيماران در معرض خطر خودکشي بسيار کم و ناچيز هستند.»

در آناليزهاي بيشتر، محققان دريافتند که اگر فرد افسرده‌اي يکي از علايم زير را نشان دهد، خطر آنها براي اقدام به خودکشي حداقل 50 درصد بالاتر مي‌رود:

رفتارهاي پرخطر (به عنوان مثال، رانندگي بي‌پروا، بي‌بندوباري غيرمعمول)

آژيتاسيون سايکوموتور (قدم زدن در اطراف اتاق، فشردن دست خود، کشيدن لباس و قرار دادن آن در پشت خود و ديگر اقدامات مشابه)

تکانش‌گري (دمدمي‌مزاجي بودن، نمايش رفتارهاي بدون احتياط و تفکر يا با احتياط و تفکر اندک بدون در نظر گرفتن عواقب آن).

محقق ارشد اين مطالعه ادامه مي‌دهد: «به عقيده ما، ارزيابي اين علايم در بيماران به شدت افسرده بسيار بااهميت است و انديکاسيون بالاي درماني دارد. بسياري از اين علايم به‌طور خودبخود از سوي بيماران عنوان نمي‌شوند، بنابراين پزشکان بايد مستقيما در مورد آنها پرس و جو کنند، در حالي که بسياري از پزشکان از اهميت اين علايم آگاه نيستند تا بتوانند بيماران افسرده، قبل از آنکه دست به خودکشي بزنند، تحت درمان قرار دهند.

اين يک پيام مهم براي همه پزشکاني است که بيماران افسرده را ويزيت مي‌کنند، اما دقت کافي براي توجه به اين علايم نشان نمي‌‌دهند، خصوصا در مراکز سطح دوم و سوم مراقبت. در مراکز سطح سوم بسيار تخصصي، پزشکاني که با بيماران مبتلا به اختلال دوقطبي در ارتباط هستند، اغلب از اهميت اين نشانه‌ها آگاه هستند، اما لازم است اين آگاهي به تمامي سطوح مراقبت از سلامت در جامعه گسترش يابد. بايد بدانيم که اين يک پيام مهم است از دنياي واقعي.
همگام با نويسندگان اين مقاله، پروفسور Guy از دانشگاه آکسفورد معتقد است: «تشخيص افزايش فعاليت در بستر وضعيت دپرسيون شديد در يک بيمار، يک چالش مهم باليني است. در حالي که، بسياري از روانپزشکان تشخيص مي‌دهند که اين به منزله يک خطر اضافي براي خودکشي محسوب مي‌شود، منتظر مقياس‌هاي بهتري براي اين تشخيص هستند، سوال درمان همچنان يک چالش باقي مي‌ماند. بنابراين، نياز به انجام تحقيقات بيشتر براي راهنمايي پزشکان به منظور ارايه بهترين درمان بسيار احساس مي‌شود.»

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: