اوباما
ميگويد: «يک طرف ماجرا اين است که تصور کنيم، همزماني وقوع ابرطوفان
سندي، خشکساليهاي چند دهه گذشته و بدترين آتشسوزيها در برخي ايالتها
فقط نوعي تصادف بيدليل بوده است يا اينکه بر داوريهاي قاطع دانشمندان
باور بياوريم و تا دير نشده است، به فکر چاره باشيم.»
منشا آلودگيکجاست؟
براي چاره کردن مشکلي که اکنون سالهاست، دانشمندان درباره آن هشدار ميدهند، اول بايد ببينيم، انرژي آمريکاييها از کجا ميآيد. نيروگاههاي توليد برق از جمله بزرگترين منابع انتشار گازهاي گلخانهاي در ايالات متحده هستند و عامل توليد حدود يکسوم از گازهاي آلودهکننده گلخانهاي در کشور.
اصليترين هدف سياستهاي حفاظت از محيط زيست، مقابله با خطر روزافزان تغييرات آب و هوايي است. نتيجه مقابله با اين خطر، خواه و ناخواه بر سلامت عمومي هم اثر ميگذارد. گزارشي که در ماه ژوئن در نشريه لنست چاپ شد، ميگويد، تغييرات آب و هوايي را بايد يک «ضرورت پزشکي» تلقي کرد و مقابله با اين پديده را از جمله مهمترين فرصتها براي حفظ سلامت جهاني دانست.
در
حقيقت، اگر بخواهيم استدلال ارتش ايالات متحده را قبول کنيم که ميگويد،
تغييرات آب و هوايي « باعث افزايش بي ثباتيهاي روزافزون در مناطق
آسيبپذير جهان شدهاند و به عنوان کاتاليزور مخاصمات عمل ميکنند»، تاثير
بر سلامت عمومي را ميتوان مهمترين برونده برنامه کاهش ميزان گازهاي
گلخانهاي دانست.
با
قبول اين فرض، به اينجا ميرسيم که منابع مختلف انرژي چه اثري بر سلامت ما
ميگذارند؟ و آيا آنچه براي سياره ما خوب است، براي سلامتمان هم خوب است؟
صنايع ما چه ميشوند؟
اين
پرسش بيشتر متوجه صنايعي است که براي سوخت از زغالسنگ استفاده ميکنند و
همين صنايع هم هستند که بيشترين تغييرات در نتيجه اجرايي شدن برنامه را
بايد در خود بهوجود آورند. از همين حالا، بسياري از مسئولان اين صنايع و
ايالتهايي که اقتصادشان به معادن زغالسنگ گره خورده است، با اين برنامه
از در ناسازگاري آمدهاند.
آمارها نشان ميدهند که نيروگاههايي که با زغال
سنگ کار ميکنند، دوبرابر نيروگاههايي که با گاز طبيعي کار ميکنند،
آلودگي کربني به بار ميآورند. ديرزماني است که مضرات آلودگيهاي کربني
براي سلامت شناخته شدهاند و مسئولان کاخ سفيد بهجد ايستادهاند تا با
کاهش اين گازها وضعيت سلامت عمومي را هم بهبود بخشند.
پيشبيني
ميشود که با اجراي «برنامه انرژي پاک» تا سال 2030 از بيش از 3600 مرگ
نوزادان پيشرس، 1700 حمله قلبي غيرکشنده، 90هزار حمله آسمي در کودکان
پيشگيري خواهد شد و همينطور از هدررفت 300هزار روز کاري در مدرسه و
محيطهاي کار جلوگيري شود.
شوراي
دفاع از منابع طبيعي تخمين ميزند که نيروگاههاي توليد برق آمريکا سالانه
2ميليارد تن دياکسيد کربن را به جو زمين ميفرستند. اين انتشار باعث بالا
رفتن دماي هواي زمين و افزايش مهدود – ترکيبي آلودهکننده – در هوا
ميشود که ميتواند سبب آسم شود يا ريهها را به عفونت حساس سازد. دياکسيد
کربن حدود 82درصد از گازهاي گلخانهاي را تشکيل ميدهد که توسط آمريکا
توليد ميشوند. در کنار آن نيروگاهها گازهاي متان و فلئورايد هم توليد
ميکنند که البته سهم بيشتر براي توليد اين گازها را بايد جايي ديگر جست،
مثلا در کشاورزي.
آلودگي
هوا نهتنها به طور مستقيم بيماريزاست، غيرمستقيم هم سلامت انسانها را
نشانه رفته است. گرماي هوا که تنها يکي از اثرات آلودگي هواست، ميتواند
بيماريهاي مناطق گرمسيري را گسترش دهد و سبب وقوع مکرر بلاياي طبيعي مانند
موج گرما، سيلها و خشکسالي شود.
براساس
گزارش سال قبل سازمان جهاني بهداشت، يک مرگ از هر 8 مرگ در سال 2012 به
نوعي به آلودگي هوا مربوط ميشده است. درمورد مرگهاي مرتبط با آلودگي هواي
بيرون خانه، سازمان عقيده دارد، 40درصد از موارد مرگ به دليل حملههاي
ايسکميک قلبي، 40درصد مربوط به سکتههاي مغزي و 11درصد نيز مربوط به
بيماريهاي مزمن مسدودکننده ريوي بوده است.
گاز طبيعي هم بيخطر نيست
به
نظر دکتر کارلوس دورا، هماهنگکننده سلامت عمومي، محيط زيست و شاخصهاي
اجتماعي سازمان جهاني بهداشت، « آلودگي بيش از حد هوا، در اغلب موارد حاصل
سياستگذاريهاي ناپايدار و مقطعي در بخشهايي مانند حمل و نقل و انرژي ،
مديريت زباله و صنايع است.»
زغال
سنگ مهمترين منبع توليد گازهاي کربني در آمريکا شناخته شده است و به نظر
ميرسد، بيش از ساير منابع انرژي بر سلامت عمومي تاثير ميگذارد. با توجه
به اين موضوع، کاهش اين گازها از توصيههاي اکيد دانشمندان است. موضوع اما،
به زغال سنگ ختم نميشود. بسياري از دانشمندان عقيده دارند که گاز طبيعي
با توجه به ميزان بالاي متاني که توليد ميکند براي گرماي هوا زيانبارتر
از زغال سنگ است. متان بسيار بيشتر از دياکسيد کربن در گرم کردن هواي زمين
نقش دارد.
در
گزارشي که در سال 2013 از سوي هيئت مديره بينالمللي درباره تغييرات آب و
هوايي منتشر شد، نقش گاز متان در 20 سال گذشته، 86برابر گاز دياکسيد کربن
برآورد شده بود. علاوه بر آنچه گفته شد، بسياري از مطالعات درباره مشکلات
سلامتي ناشي از روشهاي حفاري گاز هشدار دادهاند.
در
سالهاي گذشته برخي مطالعات ارتباط بين روش شکاف، روشي که طي آن صخره
شکافته و تزريق مخلوطي از آب و نمک و مواد شيميايي باعث آزاد شدن گاز
ميشود و اثرات منفي را که اين روش بر سلامت عمومي ميگذارند بررسي و روشن
کردهاند.
به نظر محققان، در حوزههاي اکتشاف گاز، آبي که براي عمل شکاف
استفاده ميشود، منابع آبي پاييندستي را آلوده ميکند. براي مثال کشف
وسيعترين ميدان گازي جهان در ايالت پنسيلوانيا، نگراني درباره آلودگي
منابع آبي حاصل از حفاريها را افزايش داده است. تا سال 2007 فقط 44 حلقه
چاه گازي در منطقه وجود داشت، درحاليکه اين ميزان طي سالهاي 2007-2010 به
2864 حلقه رسيده است، پس بيدليل نيست که بسياري از مطالعات مرتبط با
مشکلات زيستمحيطي اکتشاف گاز در اين ايالت صورت پذيرد.
يک گروه از متخصصان
دريافتند که همزمان با انجام عمليات استخراج گاز از ميادين گازي ايالت،
ميزان مواد سرطانزاي رادون در خانههاي پنسيلوانيا هم بيشتر شده است.
بهاينترتيب، دانشمندان عقيده دارند که گاز لزوما منبعي پاکتر براي انرژي
نيست.
انرژي هستهاي، يکي از جايگزينها
انرژي هستهاي سومين منبع براي توليد برق در ايالات متحده در سال 2012 بوده است. ايالتهاي حامي استفاده از انرژي هستهاي عقيده دارند که اين انرژي ميزان آلودگي گازهاي گلخانهاي را کاهش ميدهد، اما بسياري هم هستند که ميگويند، حتي در اين موارد هم رآکتورهاي اتمي و مراحل تدارک و مصرف سوختهاي هستهاي سبب آزاد شدن مواد راديواکتيو به محيط پيرامون ميشوند.
مدتي
طولاني بايد بگذرد تا زبالههاي اتمي خواص راديواکتيو و متعاقب آن احتمال
خطر براي سلامت عمومي را از دست بدهند و اين يعني، زبالههاي اتمي بايد با
دقت ذخيره شوند تا عامل آلودگي نباشند.
در آخر اما، پاکترين منابع انرژي که برنامه انرژي پاک پيشنهاد ميکند، انرژيهاي خورشيدي و باد هستند که آلودگي توليد نميکنند و اميد آينده دانشمندان براي کاهش گازهاي گلخانهاي هستند.