کد خبر: ۷۳۹۵۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۰ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - 2015August 20
شفا آنلاین>روانشناسی>کشف ارتباط اختلال افسردگي اساسي با تغييرات ايجاد شده در DNA که به تازگي صورت گرفته، سبب پيشرفت اميدبخشي در شناسايي پايه‌هاي زيست‌شناختي اين بيماري شده است.
به گزارش شفا آنلاین،پژوهش اخير که توسط پژوهشگران دانشگاه آکسفورد در بريتانيا به انجام رسيده، نشان مي‌دهد افراد دچار افسردگي داراي DNA ميتوکندريال بيشتر و DNA تلومراز کوتاه‌تري نسبت به همتايان غيرمبتلاي‌شان هستند و نشانه‌هاي افسردگي پيش از بروز اين تغييرات مولکولي ظهور مي‌يابند.

ميتوکندري منبع اصلي تامين انرژي براي اغلب سلول‌ها است و تلومر، توالي‌اي از نوکلئوتيدهاست که انتهاي کروموزوم‌ها را مي‌پوشاند. به گفته يکي از دست‌اندرکاران اين پروژه، يکي از وسوسه‌انگيزترين نتايج اين مطالعه مي‌تواند شناسايي شاخصي بيولوژيک براي تشخيص افسردگي اساسي باشد که بتوان حضور آن را به سادگي به وسيله يک آزمايش مشخص کرد.

او به عنوان يک روانپزشک اميدوار است شناسايي اين شاخص بيولوژيک وي را در تشخيص، تعيين پيش‌آگهي و درمان بيماران مبتلا به افسردگي اساسي ياري کند. اگرچه در حال حاضر اين تنها يک فرضيه است، اما مي‌تواند سرنخ خوبي براي ادامه پژوهش‌ها باشد.

پژوهشگران براي اين بررسي از نمونه‌هاي بزاق 11760 زن چيني که در مطالعه CONVERGE شرکت داده شده بودند (مطالعه مشترک بزرگي براي بررسي اپيدميولوژي ژنتيکي)، استفاده کردند.

تقريبا نيمي از شرکت‌کنندگان اين کوهورت دچار افسردگي شديد و نيم ديگر فاقد نشانه‌هاي اين بيماري بودند.

در اين بررسي تنها افراد مونث شرکت داده شدند، چرا که ممکن است دلايل بروز افسردگي در مردان با زنان متفاوت باشد و به همين دليل محققان مي‌خواستند تا آنجا که ممکن است نمونه يک‌دست و همگوني داشته باشند.

مشخص کردن توالي DNA کل ژنوم در اين نمونه‌ها سبب شد تا پژوهشگران بتوانند قسمت‌هايي را از ژنوم مورد بررسي قرار دهند که تا به حال کسي به آنها توجه نکرده بود.

يکي از اين قسمت‌ها ميتوکندري بود که به منزله باتري هر سلول به شمار مي‌آيد. اين ساختمان کوچک داراي ژنوم خاص خود است. در زماني که محققان به دنبال ژن‌هايي مي‌گشتند که خطر بروز افسردگي را در افراد مي‌افزايند، به صورت کاملا اتفاقي مشاهده کردند که شرکت‌کنندگان مبتلا به اين بيماري نشانه‌هاي مولکولي خاصي دارند که در غيرمبتلايان ديده نمي‌شود.

به عنوان مثال، اختلال افسردگي اساسي با کوتاهي تلومر همراه بود و ارتباط چشمگيري بين اين عارضه و ميزان DNA ميتوکندريايي مشاهده مي‌شد.


تغييرات ناشي از استرس

پژوهشگران همچنين متوجه وجود رابطه‌اي معکوس، بين ميزان DNA ميتوکندريايي و DNA تلومراز شدند. بدين معني که در صورت زياد بودن ميزان DNA ميتوکندريايي ميزان تلومراز به احتمال زياد‌کمتر خواهد بود، اما در حال‌حاضر مشخص نيست که آيا افزايش DNA ميتوکندريايي سبب کاهش تلومراز مي‌شود يا بر عکس، کاهش تلومراز باعث بالا رفتن ميزان DNA ميتوکندريايي مي‌شود و يا اينکه تغيير هر دو ماده تحت تاثير عامل موثر مشترک ديگري صورت مي‌گيرد.

محققان وجود ارتباط را بين افزايش DNA ميتوکندريايي و بروزافسردگي اساسي در يک مطالعه مورد- شاهدي اروپايي که شامل 216 شرکت کننده مونث و مذکر بود، مورد آزمايش قرار دادند. در اين بررسي اروپايي، DNA به جاي بزاق از نمونه خون شرکت کنندگان استخراج شد.

در تحليل يافته‌هاي اين مطالعه نيز ميزان DNA ميتوکندريايي با افسردگي مرتبط بود. در پژوهشي که با استفاده از اطلاعات بررسي CONVERGE انجام شد، ميزان DNA ميتوکندريايي با تعداد کل وقايع استرس‌زا در زندگي افراد و نيز سابقه سوء‌استفاده جنسي در کودکي مرتبط بود. ارتباط بين شاخص‌هاي مولکولي (DNA ميتوکندريايي و تلومراز DNA) و سابقه سوء‌استفاده جنسي در کودکي با افزايش شدت سوء‌استفاده قوي‌تر مي‌شد.


حذف عوامل تاثيرگذار احتمالي

محققان با شک به اين مطلب که شايد مصرف داروهاي ضدافسردگي در بيماران، خطايي ناخواسته در چگونگي انتخاب شرکت‌کنندگان و يا نحوه انجام تحليل مطالعه، سبب به وجود آمدن چنين ارتباطي شده باشد، تمامي احتمالات فوق را بررسي کرده و نتيجه گرفتند که هيچ‌کدام نمي‌توانند وجود چنين رابطه‌اي را توجيه کنند.

بار ديگر پژوهشگران احتمال دادند که شايد تفاوت در ميزان DNA ميتوکندريايي مربوط به تفاوت بزاق افراد باشد. اگرچه بررسي بزاق شرکت کنندگان نشان دهنده وجود برخي تفاوت‌ها بين بيماران دچار افسردگي و سايرين بود، تفاوت در محتواي سلولي بزاق افراد تنها 5 درصد تفاوت را در ميزان DNA ميتوکندريايي توجيه کرده و نمي‌توانست سبب اين اختلاف فاحش باشد. تنها عاملي که با ميزان DNA ميتوکندريايي ارتباط نشان مي‌داد مقدار استرسي بود که فرد با آن روبرو شده بود.


افسردگي در گذشته يا زمان حال

متاسفانه در مطالعه اوليه مشخص نشده بود که آيا بيماران در زمان مصاحبه مبتلا به افسردگي بودند يا اينکه در زمان مصاحبه سالم بوده ولي در گذشته تجربيات دردناک و استرس‌زاي بزرگي داشته ودوره‌هاي افسردگي متعددي را پشت‌سر نهاده بودند. اين مساله سبب شد تا پژوهشگران نتوانند با دسته‌بندي افراد بر اين اساس، به مقايسه تفاوت‌هاي مولکولي بين اين گروه‌ها بپردازند. اما در ميان عده کمي از شرکت‌کنندگان که ابتلاي آنان به افسردگي حال حاضر مشخص و ثبت شده بود نيز ميزان DNA ميتوکندريايي افزايش نشان مي‌داد، بنابراين محققان چنين نتيجه گرفتند که افزايش اين ماده بايد با ابتلاي فرد به افسردگي در زمان حال مرتبط باشد. البته به نظر مي‌رسيد که ميزان DNA ميتوکندريايي در افرادي که با وقايع استرس‌زاي سختي در گذشته روبرو شده بودند نيز بيشتر از افراد سالم است.

زماني که اتفاق ناگواري براي شما مي‌افتد، تغييراتي مولکولي در سلول‌هاي شما رخ مي‌دهد که لزوما شما نمي‌توانيد آنها را مشاهده کنيد، مگر اينکه دچار افسردگي نيز باشيد. به بيان بهتر، قدرت پيش‌گويي استرس در مورد ميزان DNA ميتوکندريايي و طول تلومر با سابقه ابتلا به افسردگي اساسي رابطه مستقيم دارد. شواهد نشان مي‌دهد که افسردگي باعث بالا رفتن ميزان DNA ميتوکندريايي مي‌شود ولي عکس اين موضوع صادق نبوده و افزايش اين ماده نمي‌تواند سبب ايجاد افسردگي در فرد شود.

براي روشن‌تر کردن نقش استرس در ايجاد تغييرات مولکولي، پژوهشگران به مطالعه‌اي تجربي روي مدل حيواني پرداختند. آنها 16 موش را در يک دوره 4 هفته‌اي تحت تاثير استرس مزمن قرار داده و نمونه‌هاي خون و بزاق آنها را مورد بررسي کردند.

مشابه آنچه در نمونه‌هاي انساني مشاهده شده بود، ميزان DNA ميتوکندريايي در اين نمونه‌ها افزايش و طول تلومر در آنها کاهش نشان مي‌داد. محققان سپس اين موش‌ها را به قفسشان و حالت اوليه برگرداندند و 4 هفته بعد مشاهده کردند که ميزان DNA ميتوکندريايي به سطح اوليه خود بازگشته، بنابراين دريافتند که اين تغييرات برگشت‌پذير هستند.

وقتي محققان مقادير اندکي هورمون استرس يا کوتيکوسترون به موش‌ها تزريق کردند، بازهم ميزان DNA ميتوکندريايي افزايش يافت و طول تلومرها کوتاه شد. اين يافته از دخالت داشتن محور «هيپوتالاموس- هيپوفيز- غده فوق کليه» دراين تغييرات حمايت مي‌کند.


پاسخي شايد به قدمت انسان

نويسندگان مقاله بر اين باورند که احتمالا تغييرات مولکولي کشف شده در اين مطالعه با نوعي اختلال متابوليک همراهي دارند. به عقيده آنان اين تغييرات مي‌توانند به پاسخي بسيار قديمي به استرس مربوط باشند. براي اجداد ما دستيابي به غذا يکي از منابع عمده استرس به شمار مي‌آمد و فرد مجبور بود بيدار بماند تا فرصت را براي رسيدن به وعده بعدي غذا از دست ندهد.

شايد بخشي از تغييراتي که در افسردگي مشاهده مي‌کنيم نيز ساز‌و‌کاري براي کنار آمدن با يک نوع استرس خاص باشد. فراموش نکنيم که يکي از نشانه‌هاي مهم افسردگي که روانپزشکان در مورد آن از بيماران سوال مي‌کنند، تغيير در اشتها و اختلال خواب است. هنوز حد و مرز مشخصي براي ميزان افزايش DNA ميتوکندريايي به عنوان شاخص براي تشخيص افسردگي مشخص نشده و رسيدن به پاسخ اين سوال نيازمند انجام پژوهش‌هاي بيشتر در اين زمينه است.

در نهايت نويسندگان اين مقاله وجود دو مسير احتمالي را پيشنهاد مي‌کنند. يک مسير از سختي‌ها و رخدادهاي دردناک زندگي فرد آغاز شده و احتمالا با فعال کردن محور هيپوتالاموس- هيپوفيز - آدرنال به تغييرات مولکولي مي‌انجامد و مسير ديگر، به بيماري ختم مي‌شود. اگرچه وقايع سخت زندگي مي‌تواند هم ميزان DNA ميتوکندريايي و هم طول تلومر را تحت‌تاثير قرار دهد، شدت و دوام اين تغييرات مولکولي استعداد فرد براي ابتلا به افسردگي اساسي (چه از نظر ژنتيکي و چه به دليل مواجهه با عوامل مستعد کننده محيطي) بستگي دارد.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: