شفا آنلاین>روانشناسی>آسیب ها>"خیانت کرد!" این جملهای است که وحید در پاسخ به این سئوال که چرا از همسرت طلاق گرفتی میگوید. بهنظر او این دلیل به تنهایی کافی بود تا زندگی مشترکش را به هم بزند، هرچند سخت.
به گفته خودش هنوز هم کلمه "خیانت" دور سرش چرخ میخورد، بیآنکه بداند چرا آن اتفاق افتاد و مگر او چه چیز کم گذاشته بود؟!
به گزارش شفا آنلاین،رئیس
مجتمع قضایی خانواده شهید محلاتی گفته است "خیانت در صدر مشکلات زوجهایی
قرار دارد که به این دادگاه خانواده مراجعه میکنند". اباصلت شادفر خیانت
را از مشکلاتی دانسته که منجر به افزایش طلاق شده و گفته باید از این
مشکلات بیرون از دادگاهها جلوگیری شود.
چندیپیش
از این و در مردادماه نیز فرشته روحافزا -عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان-
گفته بود یکی از مشکلات عمده طلاق در ایران بهدلیل عدم اعتماد میان زوجین
و خیانت آنها به یکدیگر است. او همچنین با اشاره به این بیاعتمادی گفته
98 درصد خانمهای تازه ازدواجکرده تهرانی موبایل همسر خود را چک
میکنند.
هیچ آمار و پژوهشی درباره خیانت نیست
این
دادهها به طور غیر مستقیم از افزایش آسیبی اجتماعی سخن میگویند که سخن
گفتن از آن همیشه با شکلی پنهانکاری همراه بوده است. با این وجود بهنظر
نمیرسد که آماری درباره میزان خیانت زناشویی در ایران وجود داشته باشد.
سال 91 بود که حسن موسویچلک -مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان
بهزیستی کشور- با ابراز نگرانی نسبت به تاثیر خیانت بر طلاق و جنایتهای
خانوادگی گفت که هیچ آماری درباره نرخ خیانت در زندگیهای مشترک در دست
نیست.
هادی
معتمد –آسیبشناس- نیز درباره آمار مربوط به خیانت همین نظر را دارد. او
ضمن عدم اعلام آماری درباره خیانت گفته این آمار به این دلیل در دسترس نیست
که با هتکحرمت خانواده همراه است.
با
اینحال، شواهد موجود، تجربه روانشناسان در کلینیکهای روانشناسی و
پروندههای طلاق دادگاههای خانواده از وجود این عامل در بههمزدن
خانوادهها خبر میدهند. هرچند که این موضوع اجماع همه صاحبنظران نیست، اما
برخی نیز معتقدند دلیل غیرمستقیم خوبی برای پی بردن به خیانت است.
هادی
معتمد میگوید آمار خیانت زیاد نیست و خانوادههای ایرانی مشکلات مهمتر
دیگری دارند. این در حالی است که مصطفی اقلیما –مددکار و رییس انجمن علمی
مددکار ایران- گفته 80 درصد مردان در ابتدای زندگی مشترک به همسرانشان
خیانت میکنند و 60 تا 70 درصد آنها نیز در سنین بالاتر که وجهه و ثروت
بیشتری دارند این کار را خواهند کرد.
سعید
معیدفر –جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران- اما با رویکردی میانه
معتقد است، شاید بتوان برحسب شواهد و تجربه شاهدان گفت خیانت افزایش دارد،
اما تا کنون هیچ پژوشی در اینباره انجام نشده و بهتر است ابتدا پژوهش
انجام شود و بعد درباره آن ابراز نظر کرد؛ چرا که در غیر اینصورت جامعه به
کارشناسان بیاعتماد خواهد شد و کارشناسان نخواهند توانست مشکلات خانواده
را بررسی و حل کنند.
هر
چند برای بررسی خیانت دسترسی به امار وجود ندارد، اما آیا بنابر شواهد و
حدس و گمانها و حتی تجربه زندگی افراد میتوان دلایل خیانت را مورد واکاوی
قرار داد؟
دلیل خیانت کجاست؟
بخشی
از کارشناسان و مسئولان در یکی دوسال اخیر بر نقش پررنگ شبکههای مجازی
ارتباطی بر خانواده سخن گفتند. آنها طلاق، خشونت، خیانت و سایر درگیریهای
موجود در خانواده را به این عامل ارتباط میدهند. زمستان 93 بود که روزبه
کردونی –مدیر کل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت کار و رفاه اجتماعی- از تاثیر
معنادار شبکههای اجتماعی بر روی طلاق سخن گفت.
سوءظن
به شبکههای اجتماعی و ارتباطی مجازی در حالی در میان برخی صاحبنظران شکل
گرفته که چیزی حدود 42 میلیون کاربر ایرانی در این شبکهها وجود داشته و
روزانه 9 ساعت در آن در حال فعالیتاند. بنابراین به گفته این کارشناسان
تاثیر شبکههای مجازی بر روی خانوادهها در سالهای اخیر نمیتواند نادیده
گرفته شود.
این
نوع نگاه به خیانت اما، در میان بخش دیگری از کارشناسان وجود ندارد و
جامعهشناسان دربرابر این نگاه نقدی جدی دارند. آنها میگویند مشکل جای
دیگری است و نباید تقصیر را به گردن شبکههای اجتماعی و ارتباطی انداخت.
افسر افشارنادری -جامعهشناس- گفته اینکه مردم به این شبکهها رجوع
میکنند بهدلیل خلاءهای اجتماعی است و زن و شوهرها برای پرکردن خلاءها و
دورشدن از درگیریهای زناشویی به شبکههای اجتماعی متوسل میشوند.
مهدی
ملکمحمد –روانشناس و عضو انجمن روانشناسی ایران- نیز نظری مشابه این
جامعهشناس دارد. او میگوید "شبکههای مجازی نمیتوانند روابط مناسب و
سالم را نامناسب کنند. بنابراین نباید آنها را علتی در برهمخوردن روابط
زناشویی دانست".
این
روانشناس همچنین معتقد است: شبکههای مجازی هدایتکنندهاند؛ به این معنا
که روابطی که در واقعیت روابطی نامناسب هستند متاثر از شبکههای مجازی
بههم خواهند خورد. شبکههای مجازی نمیتوانند روابط مناسب و سالم را
نامناسب کنند. این در مورد فیلمهای شبکههای ماهوارهای نیز صدق میکند؛
گفته میشود که این فیلمها خانواده و روابطه زوجین را به مخاطره
انداختهاند، اما واقعیت این است که آن روابط از پیش مشکلاتی داشتهاند و
شبکههای مجازی و یا فیلمهای ماهوارهای تنها به برهمخوردن آن روابط سرعت
بخشیدهاند.
سعید
معیدفر نیز فارغ از آمار موضوع خیانت را از بعد دیگری بررسی میکند. او با
مقایسه ازدواج و جدایی در کشورهای غربی و کشور ما میگوید "در کشورهای
غربی این مسئله عادی شده که دونفر (زن و مرد) پس از مدتی زندگی در کنار
یکدیگر به این نتیجه برسند که از یکدیگر خوششان نمیآید و حسی نسبت به هم
ندارند. آنها میتواند بدون قرار گرفتن در چارچوبهای پیچیده از یکدیگر
جدا شده و با فرد دیگری وارد رابطه شوند. به همیندلیل نیز افراد به جای
خیانت به یکدیگر، از هم جدا میشوند. اما در کشور ما همهچیز با هم آمیخته
شده است. در ایران اگر دونفر دیگر نتوانند با یکدیگر زندگی کنند، به دلیل
بچهها و یا حرف و سخن دیگران و سایر محدودیتهای اجتماعی نمیتوانند از
یکدیگر جدا شوند و مجبورند آن زندگی را تحمل کنند که نتیجتا میتواند به
خیانت ختم شود".
به
طور خلاصه این دسته از کارشناسان معتقدند که خیانت عاملی متاثر از عوامل
دیگر اجتماعی است و نمیتوان با یک یا دو گزینه موجود درباره آن نظر داد.
آنها عوامل بیرونی را کمرنگتر از عوامل درونی دانسته و از بررسی ریشهای
این آسیب سخن میگویند.
با
این وجود بهنظر میرسد رشته "خیانت" در ایران سری دراز دارد و تا زمانی
که آمار، پژوهش و نگاههای کارشناسانه صحیح درباره این آسیب کنار یکدیگر
قرار نگیرند، بازهم هر از چندگاهی صدای یکی از مسئولین و صاحبنظران به گوش
میرسد که از احتمال افزایش خیانت سخن میگوید. اما این احتمال کجا و آن
واکاوی و پژوهش دقیق کجا؟