به گزارش شفا آنلاین، اکثر مخاطرات محيطي مولفههاي طبيعي و انساني را توامان
دارند. برای مثال در آسیبپذیری شهرها از زلزله و پیامدهای آن در
محيطزیست شهري عواملی چون ساختار محلات، تعداد طبقات و نوع مصالح بهکار
رفته در بنا، مکان قرارگيري و نحوه پیوند میان کاربريها و دیگر عوامل
انساني تاثیری قابل توجه دارند و بنابراین مخاطرات محيطي از شرایط و میزان
سازگاري فرآيندهاي حاکم بر طبيعت زمين با مردم و مردم با مردم حاصل
ميگردد.
محيط به خودی خود، نه خوشخيم است و نه معاند، بلکه خنثي است و
اين موقعيت مکاني انسان در محیط طبیعی و ادراک و نحوه دريافت و عمل اوست که
میزان آسیبپذیری جوامع را در برابر سوانح طبیعی، تعیین ميکند (ر.ک:
بحرینی: ١٣٧٨) امروزه، آسیبپذیری شهرها، بهخصوص بافتهای
قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، بهعنوان مسالهای جهانی در برابر علوم
شهرشناسی، مهندسی شهری و برنامهریزی و مدیریت شهری قرار گرفته است.
این
وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطرهآمیز، ازجمله ایران، طی دهههای
اخیر بهصورتی حادتر خود را نشان داده است. استقرار شهر تهران در پهنه
کنونی که زلزلهخیزی، ازجمله مخاطره اصلی آن است، این شهر را در برابر
مخاطرات ناشی از زلزله و پیامدهای گوناگون آن قرار داده است؛ به نحوی که
مسأله زلزله احتمالی و مخاطرات و پیامدهای آن برای شهر تهران بهعنوان یک
مسأله ملی درآمده است.
اهمیت این مسأله و اولویت آن زمانی آشکارتر میشود
که به موقعیت جغرافیایی، اهمیت سیاسی و کارکردهای گوناگون این شهر در
مقیاس منطقهای، ملی و بینالمللی آن توجه شود. شهر تهران با بخش عظیمی از
جمعيت شهرنشين کشور (حدود ٢٠درصد) و يكچهارم واحدهاي مسكوني را در خود
جاي داده است. تهران با جمعيتي حدود
٨٢٩٣١٤٠ نفر و مساحتي حدود ٧٠٠ کیلومترمربع ١١درصد جمعيت کشور را در
خود جای داده است و حدود ٢٧درصد توليد ناخالص داخلي ايران بدون احتساب
درآمدهای نفتی مربوط به اين شهر است (برابر ٨٨ ميليارد دلار) که اين شهر را
در رده پنجاه و ششمين شهر ثروتمند جهان و بالاتر از شهرهايي چون رياض،
ليسبون، برلين، بيرمنگام، ليون و هامبورگ قرار داده است، هرچند که همچنان
با شهرهايي با جمعيت مشابه خود مانند لسآنجلس (با جمعيت حدود ١١,٨ ميليون
نفر) که توليد ناخالص داخلي آن ٦٣٩ ميليارد دلار است يا لندن (با جمعيت ٨,٣
ميليون نفر) با توليد ناخالص داخلي ٤٥٠ ميليارد دلار فاصله دارد.
همچنین مرکز بزرگ اقتصادی کشور، مراکز عمده خدماترساني اقتصادي، حضور
بازار بهعنوان مرکز اصلي و سنتي تجاري کشور در قلب اين شهر، تجمع یک
سوم صنایع ملی ایران در محورها و مناطق منشعب از شهر تهران و نیز تمرکز
تشکیلات حکومت و دولت در قالب دستگاهها و سازمانهاي اداري و حکومتي که
مركز اداري کشور است، این موقعیت را آشکارتر مینماید و پرداختن به آن را
موجه میسازد.
همچنین طی روز ٤میلیون نفر برای کار وارد تهران میشوند. از دیگرسو با وقوع هر زلزله هزاران نفر قربانی میشوند و با توجه به عدم آمادگی کافی در برابر اثرات سوء ناشی از زلزله، این مسأله در کشور ما به مراتب بیشتر است.
با اینکه جمعیت ایران یکدرصد جمعیت دنیا میباشد، ولی
تلفات ناشی از زلزله در حدود ششدرصد تلفات دنیاست (ابلقی،
١٣٨٤: ٢). بهطوری که در گزارش دفتر برنامهریزی سازمان ملل
متحد در سال ٢٠٠٣، کشور ایران رتبه نخست را در تعداد زلزلههای با شدت
بالای ٥,٥ ریشتر در سال و یکی از بالاترین رتبهها را در زمینه آسیبپذیری
ناشی از وقوع زلزله به خود اختصاص داده است ( برنامه عمران سازمان ملل
,٢٠٠٤) .
با علم به چنین شرایطی، در اواخر دهه ٦٠ بحث انتقال پایتخت تا مرحله
مکانیابی نیز پیش رفت و امروز نیز بسیاری از صاحبنظران برای خروج از وضع
کنونی تهران با انتقال پایتخت موافقت میکنند اما باید توجه داشت که
شاخصهای متفاوتی ازجمله محدودبودن راهحلهای بالقوه و نبود ضوابط برای
تشخیص درست در این امر دخیل بوده و بر آن موثرند. در دنیا مواردی از انتقال
پایتختهای جهان وجود داشته است که دلایل آن نیز عمدتا با دلایل انتقال در
کشور ما متفاوت است.
بررسی تطبیقی میان تهران و دیگر شهرهایی که آنها نیز درگیر چنین شرایطی از ناامنی محیط طبیعی و تمرکز جمعیت هستند مانند توکیو و نیویورک نشان میدهد به رغم آنکه این دو شهر بهشدت با موضوع خطرات ناشی از مخاطرات طبیعی روبهرو هستند اما توانستهاند با اتخاذ تدابیر مناسب امنیت شهروندان در برابر مخاطرات محیطی را افزایش دهند. بررسی ویژگیهای جمعیتی این دو شهر نشان میدهد که کلانشهر توکیو و حومه آن بیش از ٣٨میلیون جمعیت را در خود جای داده است که از این لحاظ بزرگترین منطقه شهری جهان به حساب میآید.
کلانشهر نیویورک ٢٣میلیون جمعیت دارد. از طرفی این دو شهر به لحاظ موقعیت طبیعی نیز در موقعیتهایی پرمخاطره قرار گرفتهاند اما شیوههای ساختوساز نوع مصالح به کار رفته در بناها و نوع بهرهگیری از فضا در کنار آموزشهای مناسب به شهروندان و افزایش تابآوری آنان توانسته میزان آسیبپذیری شهروندان در برابر مخاطرات محیطی را افزایش دهد. در ایران نیز هیچ فردی مخالف ساماندهی تهران نیست چرا که ساماندهی این شهر به نفع همه ایرانیان است اما به نظر میرسد اینکه صرفا به انتقال پایتخت سیاسی و اداری کشور فکر کنیم نمیتواند حلکننده مشکلات این شهر باشد. درواقع ما باید یاد بگیریم که با زلزله زندگی کنیم نه اینکه از آن فرار کنیم.
| مهشید منزوی| دکترای برنامهریزی شهری|