جشن تولد مرجانه گلچین با حضور بازیگران +تصاویر

مرجانه دلدار گلچین شاید برای افراد جوان تنها هنرمند خالق بانویی آشنا در نقش مادر و خاله و ...در سریال های طنز پر بیننده ای چون "بزنگاه" و " سه دونگ، سه دونگ" و اخیرا " شاهگوش" باشد؛ ولی سابقه او به زمان های دورتر باز می گردد. بینندگان قدیمی تر تلوزیون که سریال پر بیننده "آینه " را دنبال می کردند نقش آفرینی دختر جوان و محبوب بازیگر این سریال را هنوز پس از گذشت چندین سال به خوبی به یاد دارند.

زیرزمین" سریالی به کارگردانی علیرضا افخمی مسیر بازگشت یکی از ستارگان زن فیلم های درام دهه شصت به عرصه هنر شد.

مرجانه گلچین متولد ۲ اسفند ۱۳۴7 در تهران بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون شاید برای افراد جوان تنها هنرمند خالق بانویی آشنا در نقش مادر و خاله و ...در سریال های طنز پر بیننده ای چون "بزنگاه" و " سه دونگ، سه دونگ" و اخیرا «شاهگوش» باشد؛ ولی سابقه او به زمان های دورتر باز می گردد. بینندگان قدیمی تر تلوزیون که سریال پر بیننده "آینه " را دنبال می کردند نقش آفرینی دختر جوان و محبوب بازیگر این سریال را هنوز پس از گذشت چندین سال به خوبی به یاد دارند.

او پس از فارغ‌التحصیلی از رشته تخصصی نوازندگی تئاتر و بر روی صحنه ی تئاتر رفت، البته نه به عنوان موسیقی دان بلکه با عنوان بازیگر. بعد از چندی به عضویت گروه تئاتر ملی به سرپرستی آقای هاتفی درآمد و به اتفاق گروه به خارج از كشور اعزام شد. و پس از بازگشت به وطن در تلویزیون به نقش آفرینی در تعداد قابل توجهی از مجموعه های تلویزیونی مانند «آینه» و «ازدواج پرماجرا» و «آینه عبرت» و «سقوط» پرداخت.

حدود چند سالی از آخرین بازی ایشان تا حضور در سریال «زیرزمین» فاصله افتاد با وجود اینکه این مجموعه تلویزیونی نقطه بازگشت او محسوب می شود ولی «بزنگاه» بود که او را به اوج بازگرداند 

این روزها بیشتر نقش چهره های آشنایی رو بازی می کند که با دیدنشان خنده بر لب تماشاگر می نشیند. این جملات ایشان به خوبی می تواند دلیل انتخاب بازی در سریال های طنز را توضیح دهد:

نمی دانم درگیر چه هستم و چه می کنم. تنها می دانم زندگی خیلی سرعت گرفته و لذت زندگی کمتر شده. من در آپارتمانی زندگی می کنم که هر طبقه سه واحد دارد . باور نمی کنید هیچ کدام از همسایه‌های کنار دستی مان را نمی شناسم و نمی بینم شان فقط گاهی از سر و صدا ی باربر و جابه جایی وسایل می فهمم اسباب کشی دارند. در حالیکه وقتی ما بچه بودیم نزدیک ترین اطرافیان مان همسایه های مان بودند. این زندگی ماشینی ما را به اینجا رسانده و من عمیقا از اینکه اینقدر به سمت تنهاتر شدن می رویم می ترسم. یکی از علت های اینکه بیشتر طنز کار می کنم همین است. با خودم می گویم مردم کم گیر و گرفتاری دارند که حالا ما هم غصه دارشان کنیم. باور کنید مردم من را در کوچه و خیابان می بینند از ته دل می گویند خدا عمرتان بدهد که خنده به لب مردم می آورید.