کد خبر: ۷۲۰۳۷
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۰ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ - 2015August 06
شفاآنلاین:جامعه>تا به حال قدرت اراده خود را سنجیده‌اید؟ قدرتی که وقتی تصمیم به انجام یا ترک کاری می‌گیرید میزان واقعی موفقیت‌تان را با میزان قدرت و ضعف آن محک می‌زنند.
وقتي تصميم به انجام يا ترك كاري مي‌گيريد چقدر جديت در خود احساس مي‌كنيد؟ اين جديت و تصميم چقدر و تا كجا ادامه دارد؟ يا اينكه اين قدرت چقدر در عملي كردن خواسته شما نقش دارد؟ بين خواستن و اراده كردن چه تفاوتي وجود دارد؟ آيا تا به حال فكر كرده‌ايد كه چرا و به چه علتي گاهي ضعف اراده داريد و اراده‌تان شما را براي رسيدن به هدف‌تان ياري نمي‌كند؟ امروز مي‌خواهيم براي شما بگوييم كه مشكل از كجاست و چگونه بايد اراده خودتان را تقويت كنيد.
  • سوختي به نام اراده

همه ما كم و بيش فهرست بلند بالايي از كارهاي مختلف در زندگي‌مان داريم كه يا قصد انجامشان را داريم و يا اينكه مي‌خواهيم آنها را ترك كنيم؛ كارهايي كه حس مي‌كنيم انجام دادن‌شان ما را به اهدافمان نزديك مي‌كند و كارهايي كه در خلاف جهت رسيدن ما به مقصد اصلي هستند. اين كارها مي‌توانند عادات خوب و بد ما باشند. اما در هر صورت در يك نكته قطعا مشترك هستيم. همه ما به اهميت نيرويي به نام اراده براي حركت و رسيدن به مقصد باور داريم. نيرويي كه مانند سوخت، شروع و ادامه دادن حركت را برايمان ممكن مي‌كند؛ نيرويي كه در بعضي از ما نياز به تقويت جدي دارد.

  • هر خواستني‌اراده است؟

اراده در لغت به معني خواست، ميل و آهنگ كاري را كردن آمده. ريشه آن عربي و از رود به فتح (ر) به معني خواست و طلب كردن است. اينطوري مي‌فهميم كه وقتي به كسي مي‌گوييم «ارادت داريم» يعني شما را مي‌خواهيم. اراده را در فلسفه هم يكي از ويژگي‌هاي ذهن معنا كرده‌اند و مي‌گويند انتساب كارهايي است كه از روي نيت انجام مي‌شوند. اعمالي كه براساس اراده شخص انجام شده باشند «ارادي» يا «داوطلبانه» و گاهي به‌طور تحقيرآميز «خودسرانه» يا «از روي قصد» خوانده مي‌شود. تا اينجا از اين مته به خشخاش گذاشتن در ريشه كلمه اراده يك مطلب اساسي دستمان مي‌آيد اينكه وقتي چيزي را آگاهانه و با نيت بخواهيم، خواسته ما شكل اراده به‌خود مي‌گيرد. پس شايد خيلي از خواست‌ها و خواسته‌ها را نشود در دايره اراده كردن آورد چون مي‌توانند كاملا ناخودآگاه باشند. نكته در اين است كه به‌طور كلي، «اراده» به يك خواسته مشخص يا دلخواه اشاره ندارد بلكه ظرفيت كلي داشتن چنان خواسته‌هايي و قاطعانه عمل كردن بر مبناي آنهاست، براساس هر معيار‌ي كه عامل ارادي اعمال مي‌كند.

  • تفاوت خواستن و اراده كردن

شايد شما هم اين جمله زيبا را شنيده باشيد كه مي‌گويد: افراد كوچك آرزو مي‌كنند و افراد بزرگ اراده. خيلي از ما به‌اصطلاح بيشتر چيزي را مي‌خواهيم تا آنكه چيزي را اراده كنيم. اما بايد بدانيم صرف خواستن به تنهايي سرانجامي جز آرزو پيدا نمي‌كند. اينجاست كه ما بايد تفاوت بين خواسته و اراده را بشناسيم. اراده كردن يعني برداشتن گام‌هاي عملي و جدي براي رسيدن به يك خواسته واقعي. نكته مهمي كه بايد بدانيم اين است كه حوزه خواستن فقط داخل ذهن و فكر ماست. درحالي‌كه براي تحقق آنچه در كاسه سر ما مي‌گذرد در جهان خارج بايد اتفاقي واقعي بيفتد. بين خواستن و رسيدن فاصله‌اي وجود دارد كه ما بايد با عمل آن را طي كنيم. اراده همان نيرويي است كه خواسته قلبي ما را به عمل تبديل مي‌كند و عمل چيزي است كه خواسته را در جهان خارج به واقعيت عيني تبديل مي‌كند.

  • چرا پاي اراده ما مي‌لنگد؟

به جز نحوه تفكر ما كه در چرخه اراده حرف اول را مي‌زند مهم‌ترين عامل ضعف اراده عادات بد ما هستند. تمركز بر شناختن عادات بدمان و راه‌هاي ترك آنها مي‌تواند كمك مؤثري در اين زمينه باشد. در موارد خاص گاهي مواقع اين بي‌ارادگي نوعي بيماري است. مثل وسواس‌هايي كه با دارو درمان مي‌پذيرد. گاهي بي‌ارادگي به‌خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتي مشروع دنيايي است، گاهي از محيط به انسان سرايت مي‌كند مثلا شما ممكن است در محيطي زندگي كنيد كه افراد آن اراده و همت پاييني دارند و گاهي هم منشأ ارثي دارد .

  • اراده از كجا شروع مي‌شود؟

هنگامي مي‌توانيم بگوييم اراده واقعي در ما شكل گرفته كه اين چرخه پنجگانه طي شود: چيزي يا كاري را لازم بدانيم. از ته دل آن‌را بخواهيم يعني هزينه‌هاي عملي آن‌را برآورد كنيم و مشتاقانه آنهارا بپذيريم. چيزي كه همان خواستن واقعي است و گاهي به آن انگيزه قوي هم مي‌گوييم. راه‌هاي رسيدن به آن و موانعش را خوب جست‌وجو كنيم. با جديت قدم‌هاي عملي را براي رسيدن به آن برداريم. در مسير رسيدن مقاومت كنيم. اما نهال اين اراده هم وقتي استوار و تنومند مي‌شود كه در برابر تندباد موانع و مشكلاتي كه بر سر راه رسيدن به مقصد در پيش رو داريم بايستيم وگرنه پاي اراده ما حتما در راه طلب مي‌لنگد.

  • بالاخره با اراده شروع كنيم يا حركت كنيم؟

اراده هم عامل شروع حركت است و هم عامل ادامه حركت. اين مسئله را با مثالي از كوهپيمايي كامل مي‌كنيم.
تصور كنيد قصد بالا رفتن از سربالايي كوهي را داريد. ميل به رسيدن به قله براي تماشاي پايين كوه هم لذتبخش است و هم اينكه زحمتي ندارد. اما براي رسيدن به قله بايد راه افتاد و عرق ريخت. پس زماني واقعا راه مي‌افتيد كه عطش رسيدن به قله آنقدر قوي باشد كه شما را به شروع حركت وادار كند. از طرف ديگر هرجا كه تا قبل از رسيدن به قله بايستيد ليز خوردن و پايين آمدن به‌مراتب آسان‌تر از ادامه دادن حركت و بالا رفتن است. ميل ذاتي ما به سمت راحتي است. پس طبيعي است كه براي رسيدن به قله بايد با اين ميل بجنگيد.

  • تكليف «خواستن توانستن است» چه مي‌شود؟

همه شنيده‌ايم كه خواستن توانستن است. اين جمله منافاتي با آنچه در اين متن گفته‌ايم ندارد. در واقع وقتي شما واقعا چيزي را مي‌خواهيد حتما كاري براي رسيدن به آن انجام مي‌دهيد. به اين معنا كه آستين بالا مي‌زنيد و تلاش مي‌كنيد كه هر كاري براي رسيدن به‌ آن لازم است انجام دهيد و هر مانعي بر سر راه رسيدن به آن وجود دارد كنار بزنيد. اين اشتباه لفظي و رايجي است كه مي‌گوييم مي‌خواهم كنكور قبول شوم، مي‌خواهم سيگار را ترك كنم، مي‌خواهم مواد را ترك كنم، مي‌خواهم چنين كنم يا مي‌خواهم چنان كنم و بعد مي‌بينيم از اين به ظاهر خواستن‌ها آبي گرم نمي‌شود. واقعيت اين است كه اينها خواستن نيستند، توهم خواستن هستند. بهتر است به اينها خواستن‌نمايي بگوييم يا همان خوش آمدن. ميل قلبي وقتي واقعي است كه بر هزينه‌هاي عملي رسيدن به هدف بچربد. وگرنه بيشتر توهم خواستن است تا خود خواستن. هر وقت عطش رسيدن به چيزي درون ما آنقدر بالا برود كه آماده پرداختن هزينه‌هاي واقعي آن شويم آن وقت خواستن واقعي در ما شكل گرفته‌ و فقط خواستن غليظي به اين شكل است كه ما را به برخاستن و تلاش جدي وادار مي‌كند. ما به اين شكل است كه براي رسيدن به هدفمان برمي‌خيزيم. اما انگار بيشتر وقت‌ها ما فقط اداي خواستن را درمي‌آوريم.

  • شما از چه چيزهايي خوشتان مي‌آيد؟

انگار براي رسيدن به يك هدف؛ ميل باطني كه ما آن‌را به اشتباه خواستن مي‌ناميم تنها نقطه شروع است اما بهتر است نام اين ميل دروني را خوش‌آمدن بگذاريم نه خواستن. به فهرست خوش آمدن‌‌هاي زير نگاهي بيندازيد: خوشمان مي‌آيد آدم موفقي شويم.‌ خوشمان مي‌آيد كنكور قبول شويم. خوش‌مان مي‌آيد‌ و خوش هيكل شويم. خوشمان مي‌آيد ثروتمند شويم. خوشمان مي‌آيد آدم خوبي باشيم. خوشمان مي‌آيد عادات بدمان را ترك كنيم. خوشمان مي‌آيد سيگار را ترك كنيم. مواد‌مخدر را ترك كنيم. اما نكته اينجاست كه فقط خوشمان مي‌آيد نه بيشتر. زماني اين خوش‌آمدن شكل خواستن به‌خود مي‌گيرد كه آماده پرداختن هزينه‌هاي رسيدن به آن در جهان خارج باشيم. مردم كوفه از امام‌حسين(ع) خوششان مي‌آمد‌ اما امام‌حسين( ع) را نمي‌خواستند چون هزينه خواستن امام، عطش و شهادت بود.

  • هفت قدم از خواستن تا اراده
1- اهدافتان را بنويسيد

هدف‌هاي درازمدت خود را مشخص كنيد؛ از خود بپرسيد: مي‌خواهم چه نوع زندگي داشته باشم؟ دوست داريد زندگي شما در 10سال آينده چگونه باشد؟ زندگي خانوادگي، اجتماعي، هدف‌‌هاي شغلي و علاقه‌مندي‌‌هاي خود را مورد توجه قرار دهيد.هدف‌‌هاي فرعي و كوتاه‌مدت را نيز تعيين كنيد؛ به‌ترتيب اولويت به آنها بپردازيد، پس از مدتي وقتي شاهد پيشرفت خود بوديد، انگيزه در شما ايجاد مي‌شود كه برنامه خويش را ادامه دهيد و با اين روش مي‌توانيد هم اراده قوي داشته باشيد و هم اراده خويش را تقويت كنيد. اگر اهداف جزيي را در نظر نگيريد، نمي‌دانيد كه كار را از كجا شروع كنيد لذا هيچ وقت نمي‌توانيد تصميم بگيريد كه آن كار را شروع كنيد و به مرور زمان اراده شما نسبت به آن كار از بين مي‌رود. پس بنويسيد تا به سمتشان حركت كنيد.

2- قدرت خودكنترلي را با تمرين در خود افزايش دهيد

بخش پيش پيشاني در مغز، مسئول انجام فعاليت‌هاي عالي شناختي ازجمله تصميم‌گيري است. از طرف ديگر در نزديكي اين قسمت در قسمت بالايي- جانبي قشر مغز نيز مراكزي قرار دارند كه مسئول بازداري و خودكنترلي در ما هستند؛ يعني زماني‌كه مي‌خواهيم در مقابل تمايلي يا وسوسه‌اي مقاومت كنيم و يا در مقابل هيجاني خويشتنداري كنيم فعاليت‌هاي اين قسمت به كمك ما مي‌آيند.‌ هر فعاليت مستمر كه توام با خويشتنداري و خودكنترلي باشد مي‌تواند‌ موجب تقويت و گسترش اين بخش در مغز ما شده و ما را در جنگ با هوي و هوس توانمند‌تر كند؛ چيزي كه برايمان اراده پولادين به ارمغان مي‌آورد. نكته جالب‌تر اين است كه تقويت اين مركز در مغز به هر شكلي، به افزايش قدرت كلي ما در تمام ابعاد خودكنترلي منجر مي‌شود. به‌عنوان تحقيقي جالب ديده شده اگر از افرادي كه قصد ترك سيگار را دارند خواسته شود كه به‌مدت يك‌ماه قبل از شروع به ترك، فعاليتي نظير تمرين با دست غيرغالب براي نوشتن را انجام دهند و به اين صورت كنترل خود را بر دستي كه قبلا با آن نمي‌نوشتند بالا ببرند، گسترش و رشدي در مغز روي مي‌دهد كه موفقيت شخص در ترك سيگار را تا 3 برابر افزايش مي‌دهد. فعاليت‌هايي مانند روزه‌گرفتن نه فقط به رشد ابعاد روحي- رواني ما كمك مي‌كنند بلكه به‌صورت كاملا علمي و با تقويت اين منطقه در مغز موجب افزايش قدرت اراده و خودبازداري نيز مي‌شوند.

خاصيتي در مغز وجود دارد به نام پلاستيسيته يا شكل‌پذيري. به اين معنا كه قسمت‌‌هايي از مغز كه مورد استفاده و كاركرد بيشتري قرار بگيرند فعال‌تر شده، رشد و گسترش بيشتري پيدا مي‌كنند. مثالي كه در بالا در مورد ترك سيگار گفته شد به‌خوبي نقش حياتي تمرين را در تغيير ساختار مغز و رشد، گسترش و تقويت مناطق مرتبط با آن فعاليت خاص‌ نشان مي‌دهد. تمامي مهارت‌‌‌هايي كه ما مي‌آموزيم در قالب مدارهاي نوروني در مغز ما شكل مي‌گيرند كه با هر بار تمرين تقويت شده، بهبود و ارتقا پيدا مي‌كنند. اگر در نماز، روزه و... دقت كنيم لحظه لحظه آن را يك تمرين اراده و همت مي‌يابيم و اين هوسبازها و افراد ضعيف‌النفس و اراده هستند كه نمي‌توانند مثلا روزه بگيرند و بهانه‌‌هاي واهي و مختلف مي‌آورند. در واقع با تقوا و تزكيه نفس، قدرت تسلط بر نفس و مالكيت نفس بالا مي‌رود و اين يعني همان اراده، و بر عكس گناهان مثل اسب چموش، صاحب خود را به هر طرف مي‌برد. امروز ما به‌طور كاملا علمي هم متوجه شده ايم كه چگونه تقوا، پرهيزكاري و خويشتنداري مي‌توانند حتي فيزيولوژي مغز ما را تغيير دهند و توانمندي ما را در ابعاد متعالي شخصيتي مثل تقويت اراده به اوج خود برسانند.

3- سنگ بزرگ برنداريد

براي تمرين همت بالا و اراده قوي حتماً از مراحل پايين شروع كنيد. بلندپروازي در ابتدا مي‌تواند باعث دلسردي و يأس شود. آرمانگرا بودن بيش از حد، خيز بلندي است كه فقط آدم را از پرش باز مي‌دارد. از كم شروع كنيد. عادات بد و خوبتان را ليست كنيد. بر تقويت اولي‌‌ها و از بين بردن دومي‌‌ها تمركز كنيد. دست به‌كار كمترين و راحت‌ترين‌هايشان بشويد و از انجام آنها براي قدم‌هاي بزرگ‌تر قوت بگيريد. اينطوري يكدفعه مي‌بينيد نيمي از راه را رفته‌ايد.

4- راه‌هاي ايجاد و تقويت انگيزه را بياموزيد

امام‌علي- عليه السلام- مي‌فرمايند: «به فكر و تأمل خو كن، زيرا تو را از گمراهي نجات داده، كردار و رفتارت را سامان مي‌بخشد».
ايجاد انگيزه و علاقه، هسته مركزي اراده قوي و قسمت عمده موفقيت در هر كاري است.
‌ براي موفقيت در هر كاري مثلثي را ترسيم مي‌كنند كه نياز به 3 ضلع: «۱- شناخت، ۲- محبت ۳- عمل» دارد. طبيعي است كه بايد به موضوع كاري كه اراده‌اش را طلب مي‌كنيم شناخت كامل داشته باشيم. گاهي كمي اطلاعات ما را در اين مرحله گمراه مي‌كند. در مورد عشق اگر نگوييم تمام؛ نيمي از موفقيت در هر كاري است، عشق به‌خود كار، محبت به صاحب‌كار (شخصي، عمومي و...) محبت به همكاران و... ‌شرط واقعيت داشتن يك عشق است. ‌ از دكترحسابي سؤال كردند چرا بعضي موفق مي‌شوند و بعضي نه. ايشان گفتند بعضي بلد هستند عاشق شوند‌ بعضي نه.

5- خود را متعهد كنيد

استفاده از قرارداد مشروط با خود، راهكار فوق‌العاده‌‌اي است. براي تقويت اراده مي‌توان از قرارداد مشروط مثل نذر، عهد و پيمان، استفاده كنيد مثلا با كسي كه رودربايستي داريد براي انجام كارهايتان قرار بگذاريد.مثل قرار دادن خودتان در مقابل كار انجام شده مي‌ماند. چون مي‌دانيد كه نمي‌توانيد از حرفتان برگرديد، مجبور به انجام آن كار مي‌شويد. يا نذر كنيد كه اگر من فلان كار را انجام ندادم، بايد اين قدر پول به فلان فقير يا مكان مقدس بدهم و يا مبلغي پول نزد كسي بگذاريد. (پول يا چيزي كه براي شما با ارزش است) بگوييد اگر اين كار را نكردم اين چيز براي شما.

6- همين حالا انجام دهيد

گفتيم اراده با عمل ارتباط تنگاتنگ دارد.به خاطر سخت‌بودن فاز عمل، مغز ما از يك بهانه هوشمندانه براي در رفتن از زير كار استفاده مي‌كند كه به آن تسويف مي‌گويند و آن استفاده از كلمه بعدا است. ‌ اين چشم و بعدا گفتن‌هاي ما به‌خودمان است كه بيچاره‌مان مي‌كند، باعث عقب‌افتادن و انجام نشدن كارها مي‌شود. كاري كه به بعدا واگذار شود مثل كارهايي است كه به فردا واگذار مي‌شوند و معمولا هيچ‌وقت انجام نمي‌شوند. از كلمه بعدا، بعدا اين كار را مي‌كنم، پرهيز كنيد. مطمئن باشيد اين بعدا به اين زودي‌ها نمي‌آيد. از همين حالاي حالا شروع كنيد. بعدا واقعا دير است.

7- تا رسيدن به نتيجه نهايي كار را رها نكنيد

حتي با بهترين شروع هم اگر كار را به سرانجام نرسانيد كارتان ناقص است. خودتان را به مقاومت عادت دهيد. يكي از مراحل اساسي دستيابي به اراده قوي، استواري و پايداري در تصميم است. سعي كنيد در هر كاري كه تصميم مي‌گيريد پايدار باشيد؛ البته اين نياز به تمرين دارد. ابتدا از كارهاي كوچك و جزيي شروع كنيد، مثلا تصميم بگيريد در طول يك هفته هر روز مسيري را كه چندان طولاني هم نيست، پياده برويد. در اجراي آن تصميم ‌ قاطعيت داشته باشيد. برخي از افراد، در اتخاذ تصميم، دچار وسواس و ترديد مي‌شوند، در نتيجه اينگونه افراد دچار وسوسه و خيالات واهي شده از گرفتن تصميم كه يكي از مقدمات اراده است، باز مي‌مانند. در برابر اين عده، گروه ديگري وجود دارند كه دچار شتابزدگي در تصميم هستند، اين اشخاص در اتخاذ هر نوع تصميمي بي‌مطالعه و دقت و بدون تعيين اهداف و شناخت توانمندي‌هاي خود، فورا تصميم مي‌گيرند، زود اراده كرده و زود هم پشيمان مي‌شوند.عيب اين عده اين است كه گيج و بي‌فكر بوده و هيچ نوع تفكر و تأملي در كارشان وجود ندارد. يادتان باشد كه قطرات پي‌درپي آب هم مي‌توانند دل سنگ‌هاي سخت را سوراخ كنند به شرط آنكه مداوم و مستمر باشند.

همشهری

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: